من و دخترم و همسرم میشینیم در مورد نی نی صحبت میکنیم و کلی ذوق میکنیم
فکر کن به دنیا بیاد اون انگشتای کوچیکش رو بذاری دهنت و گازش بگیری
یه بادی زیر دکمه ای بهش بپوشونی و رونهای تپلش بزنه بیرون😍
انشالله صحیح و سالم به دنیا بیان آدم همه سختیهای بزرگ کردنشون رو به جون میخره
چقدر خوبه که دخترت بزرگه، کمکت میکنه حتما
همونطور که خدا برای اولی تواناییشو بهت داد دوباره هم میده نگرانی نداره
مطمئنا همسرت هم بهت کمک میکنه
برای زایمان هم نگران نباش نهایت چند ساعته و تموم میشه این همه آدم زایمان میکنند مثل خودت که وقتی سنت کمتر بود تحمل کردی و اتفاقی نیوفتاد
منم اینطوری خودمو دلداری میدم
عزیزم این افکار و استرس ها طبیعی
اینکه تو میتونی یه مادر خوب باشی شک نکن، چون خدا این هدیه رو داده چون میدونه لایقشی سعی کن هفته های اخر بری مهمونی یا بری بازار یا با وسایل نی نی خودتو سرگرم کنی
ان شاالله که اتفاق بدی نمیفته نترس
منم استرس داشتم اما نه ماه بارداری خودمو زده بودم به بی خیالی، استرسم دقیقا یه روز قبل زایمان بود فقط که ترس داشتم چی میشه چی نمیشه ولی شکر خدا گذشت
شما هم که تجربه دارین پس نترسید امیدت به خدا باشه، ایه کرسی زیاد بخون
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.