۷ پاسخ

شک کردن خیلی سخته شهرم ۲تا خط داره هردوتا هم بنام خودمن ۲روز پیشروبیکا پیام اومد که با خط ایرانسلش وارد روبیکا شده شب اومدم گوشیشو چک کردم دیدم هیچی نیس صبحش زنگش زدم چرا با خط ایرانسل روبیکا نصب کردی گف نه من نکردم‌گفتم گوشیت دست کسی نبود گف نه رمز داره اومدم دوباره نگا شمارا کردم دیدم شمارش عینه همون خط ایرانسله ولی ۰۹۹۲بود گفتم نگا چقدر حرص خوردم شب تا صبح بیدار بودمزودقضاوت کردم

عزیزم شما هرکاری هم کنی آخر بهش شک داری چون طعم خیانت رو چشیدی بعد هم نمیشه نسبت ب این مسئله بیخیال شد یعنی نمیتونی نمیشه.اهنگ بزار برقص سعی کن فکر نکنی بهش.. باید باهاش حرف بزنی خودت نمیتونی ب ی بزرگتر بگو باهاش حرف بزنه

خیلی خیلی سخته شک واقعا آدمو نابود میکنه و انرژی واسه آدم نمیذاره ، میگم یه مدت به خودت برس لباس خوشگل بپوش آرایش کن ببین واکنش شوهرت چیه

عزیزم الان بچه کوچیک داری به صلاحت طلاق نیست، خودتم میگیری اصلا شرایطشو هم نداری، ولییییی
دیگه ازش بچه دار نشو، همینم به سلامتی بزرگ کنی هنر کردی
حتما برو یه هنری کاری یاد بگیر که اگه لازمت شد ازش درامد داشته باشی، بچت که بزرگتر شد اگه بتونی بری سرکار یا تو خونه یه کاری کنی عالیه.
تا می تونی یواشکی پس انداز داشته باش.
اگه می تونین برو باهاش صحبت کن و برین مشاوره،خیلی کمک میکنه

ببین شوهرمنم همیشه ازاین قرصا توی داش بورد ماشینش بود من نمیدونستم واسه چیه رفتم ازداروخانه بپرسم فهمیدم بعد مچشو گرفتم درکت میکنم خییییلی بد واقعا
۸ سال بایه زنه بچه داروشوهرداربود به غیراون زنه با خواهراش ودخترعموهاش هم بود
اما زنه ولش کرد شوهرمم ازبس ازاین قرصا خورده بود الان دیگه توانایی جنسی نداره دکترگفت دیگه هرکاری کنه نمی تونه نزدیکی داشته باشه

این قرص برای چیهه؟ بی کسی یعنی چی طلاق بگیر خاله من خیانت دید و نابود شد حتی ی اصلاح صورت نمیرفت

عزیزم .مطمئنی کرده ? رابطه داشته

سوال های مرتبط

مامان علیسان مامان علیسان ۱ سالگی
سلام مامانا واقعا باورم نمیشه که یه هفته شد پسرمو از شیر گرفتم😍
پسر من به شدت وابسته بود ینی از صبح تا شب تو دهنش بود دیگه شبا انقدرررر می‌خورد که اصلا خاب درست حسابی نداشتم صبح هم ک بیدار میشدم بی‌حال و خسته بودم
چندباری سعی کردم تدریجی کم کنم شیرشو دیدم اصلاا نمیشه
دیگه انقدرررر این اواخر شیر می‌خورد که واقعا حالم بد میشد به سینم رژ زدم وقتی خاست نشونش دادم گفت میمی رو ببین چه رنگی شده کثیف شده و اینا..بعد خیلی آروم گذاشت رفت بعد چشمتون روز بد نبینه شبش تا صبح گریه کرد جیغ های وحشتناک هر کاریم میکردم آروم نمیشد تا خود صبح رو پام موند یا تو بغلم راه بردمش روز دومم همینطوری روز سومم همینطور گذشت تا اینکه کم کم بهانه گیریش کم شد ولی همچنان تا دراز میکشم میاد و میخاد فوری بلند میشم سرشو گرم میکنم خیلیی بهانه گیر شده بیشتر از قبل بهم وابسته شده نمیزاره از کنارش تکون بخورم درسته که تو این یه هفته پوستم کنده شد ولی واقعااا ارزششو داشت چون خوابش خیلیییی بهتر شده❤️اینم از تجربه من امیدوارم تو این مسیر موفق باشید
مامان دخملی و پسری مامان دخملی و پسری ۲ سالگی
مامایی ک دوقلو دارین و از خانواده دورین همش روزاتون و تو خونه سپری می‌کنین
شما هم از نظر روحی افسرده و بی حوصله شدین
من از صبح ک بیدار میشم باید ب فکر صبحانه دادن بچه‌ها باشم بعد تر و خشک کردن و کاراشون و بعد ناهار. کارای خونه و ناهار دادن ب بچه‌ها و بازی. خوابوندن. شام. همینطوری تا ساعت 12-1 شب باهاشون سر و کله میزنم تا بخوابن
اینقدر این روزها برام تکراری و خسته کننده شده. فقط دلم میخواد زودتر شب بشه برم بخوابم و تا صبح بدون دغدغه آرامش داشته باشم و مجبور نباشم با کسی سر و کله بزنم. از طرفی هم از نظر رابطه هم سرد شدم اصلا حوصله این چیزا رو ندارم و شوهرم همش ناراضیه از این اوضاع. بهش میگم من هیچ دلخوشی ندارم هیچ چیزی ک بهم انرژی و روحیه بده. هیچ کس پیشم نیست از خانواده‌ها مون دور یم تنهام بخاطر بچه‌ها خونه نشین شدم و جایی ندارم برم. پس چطور می‌خوای روحیه داشته باشم.خودشم ک همش سرش تو گوشیه
احساس افسردگی می‌کنم
دلم می‌خواد برم نزدیک خانوادم😔