۸ پاسخ

بدن با بدن فرق داره من تکون نمیتونستم بخورم چقد اذیت شدم تا صبح از درد داشتم میمردم اصلا شکمو فشار هم دادن چون چسبندگی داشتم برای همین هنوز که هنوزه درد دارم

مامان افرا مبارک باشه قدم نورسیده ❤
من و تو سن بارداریمون دقیق یکی بود😁
برا منم دعا کن هفته بعد دردم شروع شه یا دهانه رحمم باز شده باشه تا بتونم زایمان کنم

خب تنهاس دیگه چیکار کنه بیچاره...

اون عوارضشو بعدا میینه تا میتونی استراحت کن کمرتو با شال یا کمربند بارداری ببند گرم نگه دار

عزیزم اونایی که همراه نداشته باشن دیگه با این قضیه کنار میان و قویتر هستن از کسیکه همراه داره

اگه همراه نداره مجبوره خودش کاراشا بکنه

پیشنهاد نمیخواد
فقط راه برو
سزارین باید فقط راه بری هرچی بیشتر برای خودت بهتره

عزیزم بدن بابدن فرق میکنه

سوال های مرتبط

مامان مهوا🐥 مامان مهوا🐥 ۱ ماهگی
تجربه ی زایمان سزارین ۴:
خب از ریکاوری بیرون بردنم ک ببرنم سمت بخش اینجا خیلی حس قشنگیه چون خانواده هم منتظر وایسادن و بچرو هم میارن رفتیم داخل اتاق و دوباره از تختی ک برده بودنم میخاستن انتقال بدن ب تخت اتاق اینجام درد داشت اما چون هنوز بیحسی کامل نرفته بود دردش وحشتناک نبود
داخل اتاق ک میری لباساتو عوض میکنن زیر انداز میندازن و شیاف میزارن واست
من ساعت ۷ و نیم عمل کردم و گفتن از ساعت ۳ شروع کنم اب کمپوت و کمپوت بخورم و بعد بلند بشم و راه برم ساعت ۳ و ربع پرستار اومد ک کمک کنه بلند بشم و راه برم
وحشتناک ترین قسمت سزارین اینجاست
درد خیلیییییی شدیدی میگیره با هر ذره تکونی ک مسخوری و میخای بلند بشی خلاصه با هر دردی ک بود ب کمک پرستار و همسرم بلند شدم و در حد چند قدم راه رفتم ک حالم بد شد و برگشتم ب تخت
پرستار برام شیاف گذاشت و چند دقیقه نشد ک حس دستشویی گرفتم و باز صدا زدم پرستارو و کمکم کرد رفتم سرویس وای ک روی توالت فرنگی نشستنم مثل جون کندن بود و خیلی دردناک
من اشتباه خیلی بزرگی ک کردم فقط یکبار دیگه بلند شدم و راه رفتم بخاطر دردی ک داشت و ترسی ک من داشتم دیگه بلند نشدم اما شما این اشتباهو نکنین
از ساعت ۸ شب دیگه بلند نشدم فردا صبحش پرستار اومد و فهمید ک بلند نشدم گفت ک از اولین بارم بیشتر سختت میشه و همینطور بود چون انقدر درد و سوزش داشت و من خیلی گریه کردم