نمیدونم دارا برای چی جدیدا دستشو مشت میکنه غُر میزنه
کلا از وقتی غذا میخوره همه چی بهم ریخته اس عوض شده واقعا دلم میخواد بشینم گریه کنم
همش احساس میکنم اشتباه میکنم توی کاراش
حتی نمیدونم چجوری باید غذا بدم
پوره کنم لِه کنم یا بکوبم
چقدر سخته تنهایی کاش منم یه نفر داشتم کمکم میکرد راهنماییم میکرد😔

حالا دختر منم کم شیر میخوره بنظرم گشنشون میشه غذا میخوان دیگه

من شریکم و وقتی بچه‌م دنیا اومد هرروزم گریه شد نمیزاشتن خودم بزرگش کنم مدام اشتباه میکردن یا بوسش میکردن صورتش جوش میزد یا نوزادی پوست میوه و خرما رو لبش بود یا میشوندنش از کوچیکی یا برای نوزاد گوشی میگیرن یا هزارتا چیز دیگه مثلا به سختی میخوابوندم میومدن بالاسرش مینشستن نگاش میکردن،،، از اینکه الان عادت به یه ذره تنهاییم نداره نگم برات، قدر شرایطت رو بدون،شوهرمم برای خواب میاد خونه، جورین که خواهرشوهرم بچه‌ش دنیا اومد شهر خودش موند تنهایی یه هفته هم نیومد خونه باباش،،، آرزو میکردم منم مستقل بودم ،،، بازم خدا بزرگه با شوهرت باهم به خوبی بزرگش میکنین❤️