۸ پاسخ

خداحفظش کنه
انشاءالله به سلامتی زایمان کنی گلم

به سلامتی و دلخوش خوش کوچولوتو بغل بگیری عزیزم

التماس دعا مریض دارم

مرسی عزیزم چشات قشنگ میبینه🥰😍
آره وقتی بهش فکر میکنم که دیگه نمیخاد اینور اونور بره ار الان دلم تنگ میشه.گاهی با حرکاتش خندم میگیره واقعا دل آدم تنگ میشه.


مرسی عشقم قبلا میخواستم برم بهمن ولی ارتش آزاد شد سزارین دیگه میرم همونجا.رسیدگیش مثل بهمنه.ایشاالله که همه چی خوب پیش بره

اتاقش خیلی قشنگههههه😍😍😍😍مبادکش باشه،الان که تو شکمته،تکون میخوره لحظه لحظش کیف کن،و خاطرت ثبت کن،یه هفته دیگه یدفا میحاد جاش حالی بشه تو وجودت جورس که حتی رحمت دلش تنگ بشه براش،به جا لگد نبض بزنه🥲🥲🥲درسته کنارت بودن حسش قشنگه ولی نو وجودت بودنم یه قشنگی دیگه داره😍😍😍😍ان شاا... بسلامتی دنیا بیادیش فقط روز زایمانت اصلا به خدت سخت نگید بذاد بهتدین روز زایمانت باشه😍😍😍
اگه میخای بری بهمن بدا زایمان هر سوالی داشتی بپدس ازم عزیزم

دشمن شیرین پدرومادربچه ست...

انشالله به سلامتی بغلش بگیری 🫶
چقدر با این متن گریع کردم
خیلی دلم گرفته برام دعا کن خواهر قلبم اروم بشه

عزیزم دقیقا همینطوره که نوشتی🥺ان شا الله به سلامتی بغل بگیریش تازه اون موقع هر روزش لذت داره و عشق میکنی😍اسمشو میخای چی بزاری🥰

ان شاء الله خدا حفظش کنه 🌺♥️

سوال های مرتبط

مامان آیلار کوچولو👼 مامان آیلار کوچولو👼 ۶ ماهگی
❤️❣️یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شود.

💚بچه دار شدن مثل یک جادوست. مثل افسانه ای شیرین و عجیب و غریب که سخت می شود باورش کرد.

آخر چطور می شود یک دفعه مادر شد.


💙همین که اولین بار نقطه ای تپنده را نشانت می دهند و می گویند این بچه شماست، همه چیز تغییر می کند.

دستت را می گذاری روی شکم و حس می کنی از همین حالا باید قوی تر باشی.

باید محافظت کنی از این نقطه تپنده کوچک.

باید حامی اش باشی، همراهش باشی.

💜شروع به تکان خوردن که می کند فکر می کنی دیگر خودت نیستی، دیگر پاهایت روی زمین نیست.

💝لذتی وجودت را می گیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است.


💛با گذشت هر روز و هر ماه چقدر عاشق تر می شوی.

چقدر قلبت می تپد برایش.

برای اویی که هیچ نمی دانی چه شکلی خواهد بود.

چشم هایش، دهانش، انگشت هایش.

💚از همین روزهاست که نگرانش می شوی. که چرا تکان نمی خورد، چرا نمی چرخد، چرا با لگدهایش نمی گوید من اینجام.


💖 بارداری مثل یک جور جادوست.

جادویی که همه چیز را تغییر می دهد.

جادویی که تو را تغییر می دهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض می کند.

❤️بعد از این کسی هست که تو را مادر صدا خواهد کرد....❤️❤️❤️

قلب مامان 😍🫀🤰
بماند یادگاری
۱۴۰۳،۳،۱۵
💓💕
مامان 🫀لنا🫀 مامان 🫀لنا🫀 ۳ ماهگی
یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شود
بچه دار شدن مثل یک جادوست
مثل افسانه ای شیرین و عجیب و غریب که سخت می شود باورش کرد
آخر چطور می شود یک دفعه مادر شد
همین که نخستین بار نقطه ای تپنده را نشانت می دهند
و می گویند این بچه شماست همه چیز تغییر می کند
دستت را می گذاری روی شکمت و حس می کنی
از هم اکنون باید قوی تر باشی
باید محافظت کنی از این نقطه ی تپنده ی کوچک
باید حامی و همراهش باشی
شروع به تکان خوردن که می کند فکر می کنی دیگر خودت نیستی
دیگر پاهایت روی زمین نیست
لذتی وجودت را می گیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است
با گذشت هر روز و هر ماه چقدر عاشق تر می شوی چقدر قلبت می تپد
👧🏻👧🏻👼🏻👼🏻🧸🧸🍼🍼🤰🏻🤰🏻🫀🫀
دختر نازم با هم وارد ماه ۹ شدیم ازت ممنونم که دختر خوبی بودی عزیزدلم ۲۹ روز دیگه به وعده ی دیدارمون مونده و ما همه لحظه شماری میکنیم برای دیدنت بابا جون با دستای خودش این بند پستونک برات درست کرد لنای قشنگم من به انتخاب خودم افتخار میکنم که پدری براتون انتخاب کردم که همیشه میتونین روش حساب کنین و ۱۲ سال برای من شده رفیق همدم نقطه امن همه چیزم و چقدر خوبه که دارمش🤲🏻🧿🫀
۲/۶/۱۴۰۳ به وقت ۹ ماهگی
مامان رادمهر مامان رادمهر ۸ ماهگی
دلنوشته برای مادرای باردار و کسایی که آخرین روزای تجربه این حس رو میگذرونن: روزی تو به یاد هم نمی آوری چگونه دروجودم شکل گرفتی جان گرفتی زندگی گرفتی ،روزی که به یاد نمی آوری نه ماه درکنار یکدیگر روزها و شب ها را گذراندیم وقطعا اولین تکان هایی که وجودت را بیشتر احساس کردم را به یاد نخواهی آورد وشاید شب بیداریهایی که به زحمت میتوانستم نفس بکشم و چشم بر هم بزنم چون تو دروجودم بزرگتر و قوی ترشده بودی را ازیاد ببری ،اما من هیچ گاه ازیاد نمیبرم چگونه نه ماه باهم شادی کردیم، باهم گریستیم، با هم غذا خوردیم ،باهم خوابیدیم و باهم زندگی کردیم.چندروز بیشتر به لحظه وصالمان نمانده است و میدانم اکنون خداوند تورا آماده می کند که پا از دنیای کوچک و امنت به دنیای بزرگی که به آن تعلق داری بیایی و می دانم با آمدنت سفر نه ماهه ما تمام می شود و این اخرین روزها و اخرین لحظه هایی هست که حس بارداری را تجربه خواهم کرد.حتی روی شکمم هم رد پایی از وجودت کشیده ای وترک هایی که می مانند تا شاید در گذر زمان یادآور این روزهایمان باشند،شاید برایت دل کندن از معبرامنی که نه ماه درآن آرمیده ای سخت و مشکل است وشاید خداوند به تو وعده آغوش مادری داده است که بیشترازجانش مراقبت هست تا باخیال آسوده بیایی.جان مادر،دنیای ما دنیای بزرگیست خیلی بزرگتر از دنیایی که درونش بودی و دیگر حس شادی، حس غم، حس درد را تو به تنهایی می کشی ،اما بدان تا آخرین نفس که از سینه ام بیرون بیاید کنارت هستم و آغوشم همیشه به رویت گشوده هست تا پناهگاه وشریک خستگی ها و غصه هایت باشد،راستی یادت بماند ،موقع خداحافظی ازدنیایی که هستی از خدایی که درآخرین لحظه برایت لبخند میزند، سرنوشتی زیبا پرازسلامتی ، عمرطولانی و خوشبختی را آرزو کنی .