شاید بعضیاتون یادتون باشه که من یه خاله داشتم مریض بود و شوهرش زندان...خیلی دستش تنگ بود تا جایی ک از دستم بر اومد دستشو گرفتم..
همیشه میگف خدا ازت راضی باشه خیلی اذیتت کردم...
چون وضع مالیش خوب نبود هیشکی بهش محل نمیداد تو مراسما همیشه مچاله میشد یه گوشه میشست...
پسرشم سرباز بود وقت تمدید خونشون بود پول پیش نداشتن اضافه کنن پسرش گف برو اردبیل خونه آقاجون تا من خدمتمو تموم کنم یه خونه بگیرم بیارمتون پیش خودم...
خالم از وقتی رفت اردبیل حالش میزون نبود دیگه چیکار کنه ۲۰ سال عذاب کشیده بود تو زندگی...
دقیقا فردای روزی ک من زایمان کردم و روز تولد پدر بزرگم،خالم تو بغلش جون داد...
دلم داره آتیش میگیره که موقع مرگش یه خونه برا خودش نداشت...
پسرش چند روز بود خدمتشو تموم کرده بود بهش میگف بیا اردبیل برات قربونی بکشم جشن بگیرم...ولی حتی نتونست با پسرش خدافظی کنه...
خیلی حال روحیم بده

۲۸ پاسخ

آخی چه بد 🥺🥺آدمای بدبخت هیچوقت روشون نمیخنده😥😥😥
خدا بیامرزه روحش شاد مکانش بهشت باشه 🖤🖤🖤

عزیزدلمممم آرزو جان ناراحت شدم 🥺🥺🥺
خدا رحمتش کنه روحش شاد جایگاهش بهشت باشه انشالله 🖤🖤🙏🙏
آدمای بدبخت مردنشونم مظلومانه و غریب هس حالا الهی اون دنیا خدا براش جبران کنه 😔😔

آخی خدا بیامرزش‌ روحش شاد🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤

عزیزمممم خدا بیامرزه دنیا همینه دیگه خیلیا رنگ زندگی نمی‌بینن 🖤خیلی ناراحت شدم خدا به پسرش صبر بده

خدارحمتشون کنه.زندگیشون مثل ی تراژدی غم انگیزبود.انشالله پسرشون زندگی خوبی پیداکنن وسرنوشت شادتری داشته باشن

روحش شاد

عزیزم 😭😭😭😭😭
چقدر تلخ چقدر سخت. چقدر درد گوشه دلش بوده 😭😭
دلم برا بچش کبابه تو این روزگار با این سرنوشت. خدا کنه جبران سختی های مادرش بچش درا روش باز باشه محتاج مردم نشه خدا دستش بگیره ببره عرش مردم موفقیتاش ببینن. تازه اول مصیبت بچشه. هوا پسرش داشته باشید خدایی نکرده از زور تنهایی و بی کسی و منت و حرف و حدیث و گوشه کنایه تو خودش نره ی رفیق ناباب و روزگار سخت از راه بدرش کنند
کاش هر چی برا مادر نکردن برا بچش بکنند روح مادرش شاد کنند که اونم چشمش و بچش

خدا رحمتشون کنه🖤🖤

آخی
خدا بیامرزش این دنیا عذاب
جایگاهش بهشت باشه

خدا بیامرزدش مادر بزرگ منم زندگیش خیلی غم انگیز بود وآخرشم تو پیری چون هیچکدوم از بچه هاش راش ندادن خونشون خودکشی کرد فکرشو بکن سعی کن قوی باشی زندگی خیلی بی رحمه وخیلی سخت چاره ای جز تحمل نداریم

آخ گفتی قلبم به درد اومد😔

توی این دنیا خوش دنید انشاالله تواون دنیا جاش بهشت باشه گلم روحش شاد ویادش گرامی باد عزیزدلم🤲🤲😔😔😔

آخخخ عزیزم خدا بهتون صبر بده واقعن چه غمگین ودردناک خدابه پسرش وشما صبربدنازنینم واقعن نارحت شودم چرا بعضی آدما اینجورین اگرسروت داشت باسرمیرفتن نه باپا ای خدافوربوندبرم چرابای اینجوری باش خدایا شکرت 🤲🤲🥺🥺🥺

روحش شاد🖤🥲

ای واااااااای خدا رحمتش کنه غم بزرگیه انشالله جاش تو بهشته

ناراحت شدم چقدر عزیزن ، ولی تا بوده همین بوده ،
خدا رحمتش کنه، جایگاهش بهشت انشالله.
تو تازه زایمان کردی، سعی کن خیلی فکر نکنی خودتو مشغول کن میدونم سخته ولی چاره ایی نداری خدایی نکرده یه موقع این اتفاقات باعث افسردگی شه بچه شیر میدی مراقب خودت باش

🥺🥺🥺

روحش شاد ان شاالله جاش بهشت باشه

عزیزم سرنوشت خیلی ها اینجوریه ولی باور کن عذاب این دنیا براش سخت تر بود به خودتون اطمینان بدین که جاش تو بهشته دیگه ناراحتی هیچی رو نمیکنه

خیلی متاسفم ک ارزش ادما رو با پول و دارایی میسنجن حالا انگار اگه دارایی داشته باشه چیش ب اینا میرسه ک محلش نمیدادن

حالتو درک میکنم عزیزم خیلی سخته ناراحت شدم
خدا رحمتش کنه روحش شاد🖤

آخی الهی چقدر ناراحت کننده است خدا رحمتش کنه. دنیاست دیگه بی وفاست

خدارحمتش کنه خیلی ناراحت شدم

خدا رحمتش کنه 🖤

عزیزم جندوقته زایمان کردی؟

خدا رحمتش کنه عزیزم،ان شاءالله جایگاهش بهشت برین باشه

چ ناراحت کننده منم الان گفتی یه جورشدم

وای ناراحت شدمممم خیلی....
خدارحمتش کنه 🖤🖤

عزیزمممم 🥺

خدا رحمتش کنه خودتو اذیت نکن تازه زایمان کردی خدایی نکرده افسردگی زایمان میگیری شیری ک ب بچه میدی تو روحیه و خلقیاتش اثر میزاره بخاطر نوزادت صبوری کن ... دنیا همینه

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان رونا و آوینا مامان رونا و آوینا ۵ سالگی
مامانا یه مشورت میخواستم. من ۲ ماه پیش تولد دخترمو توی مهد براش گرفتم چند تا از دوستاش براش کادو آوردن. حالا چند روز پیش تولد یکی از همون دوستاش بود ولی تو مهد نگرفت. حالا به نظرتون من براش کادو بگیرم؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان عمرم مامان عمرم ۵ سالگی
دوستان امروز که دخترمو بردم کلاس ژیمناستیک یکی از بچه های کلاسشون لباس دامنی که تا زیر زانو هست هم پوشیده بود .من به همشون سلام کردم و واقعا میگم بدون هیچ منظوری به اون دختر بچه که لباس سارافون بلند پوشیده بود گفتم خاله جون لباست واسه این مناسب نیست و منظورم هم فقط بخاطر حرکاتی که انجام میدن بود که جلوی حرکاتش رو میگیره .
اون بچه هم بنده خدا هیچی نگفت اصلا ولی وقتی اومدم خونه گفتم خدایا نکنه از دستم ناراحت شده باشه
خیلی از دست خودم ناراحتم که نکنه اون بچه ناراحت شده باشه
به نظرتون لازمه برم ازش عذرخواهی کنم ؟؟یا با مادرش صحبت کنم که چه منظوری داشتم ؟؟؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آوینا 🧸🩷 مامان آوینا 🧸🩷 ۵ سالگی
مامانا یه قضیه ای رو میخوام براتون تعریف کنم
سرکوچمون یه میوه فروش بود مغازه خیلی داغون و کوچیک بود،بعد من دو سه سال ازش خرید میکردم،تا اینکه دوسال پیش از مغازه اومد بیرون مجبور شد که تو ماشینش بفروشه
منم همیشه میدیدمش از بالا دلم میسوخت خصوصا تو سرمای امسال هربار میدیدم کلی از ته دلم دعاش میکردم
چن بار دعامو در موردش نوشتم
باورتون نمیشه همین چند روزه اخیر یه مغازه بزرگ بین مسجد و قصابی گرفته،که هم جاش عالیه هم مغازه بزرگ هست
خیلی خوشحال شدم
واقعا لطف خدا خیلی زیاده هیچوقت از دل ما غافل نمیشه
من وقتی در حق دیگران دعا میکنم خیلی حالم خوب میشه
یا وقتی حالم از کسی بد هست براش دعا میکنم بازم آروم میشم
مشاهده ۲۷ پاسخ دیگر
مامان دلناز مامان دلناز ۵ سالگی
سلام مامانا من دخترم هعي تن تن مريض ميشه شديد دو هفته پيش يه شيشه اموكسي كلاو خورده بود تموم شده بود الان بازم مريض شده شديدا تب كرده ايموننس ميدادم الان حدود ٢٠ روزه كه نميدم تموم شده اونو ميدادم مريض نميشد الان بازم بخرم بدم چيكار كنم؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ماهور مامان ماهور ۵ سالگی
سلام‌مامانا خوبین میشه کمکم کنید من ۲ماه پیش یعنی دی بینیمو عمل کردم یادمه چند روز قبلش پریودیم تموم شده بود کامل آنقدر درگیر عمل بینیم بودم دیگه به سیکل قاعدگیم توجه نکردم‌وسطای سیکلم چند روزی درگیر خون آبه بودم خون آبه ای که پس نمیداد خیلی کم بود ولی دست میزدم متوجه میشدم خود ب خودم قطع شد کلا ۲۳روز بود باید حداکثر ۲۵بهمن پریود میشدم ولی نشدم هیچ علائم دیگه ایم ندارم امکان داره حامله باشم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان امیرعلی💙ضحی💗 مامان امیرعلی💙ضحی💗 ۵ سالگی
دلم میخواد گریه کنم دیگه
دردای خودم کمه،اذیتای پسرم بیشتر عصبیم کرده،،پسرم یکی میاد اونو ب شکل گوشی میبینه فقط میگه گوشیتو بده،،حرفمو ک تا پاشم بکنم دنبالش اصلا گوش نمیده،،تو عصبانیت همه چرتو پرتی میگه،،مادرشوهرم ک مث کلیپای اینستا مسخره میکنن میمونه میاد نه کاری نه چیزی بچه های دخترش باخودش میاره و فرق گذاشتن بین پسرمو بچه های اونا رو ملموس حس میکنم،درحد چند ساعت میاد و میره،،مامان خودمم ته کوچه هس خونشون شاید ۴ دقه هم‌ نمیشه،،داشت با خالم حرف می‌زد ک منم امشب هستم از فردا شبا نمیمونم بهش هر روز سرمیزنم تنهاش نمیذاریم ینی شبا دیگه نمیاد ،،از طرفی فک میکردم دیدنی بیشتری داشته باشم دوتا از خاله هام ک اصلا نیمدن یکیش حتی بهم زنگم نزد فقط ب مامانم زنگ زد گفته بود بچه و شوهرش مریضن،،،خیلی دلم گرفت واقعا یه فکرایی دیگه میکردم ....دلم برا حاملگیمم تنگ شده،،شکمم خیلی بزرگه و افتاده شده از قبلم بزرگ بود بیشتر رو مخمه🥴🥲🥲و.....
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۵ سالگی
بچها من پسرم ۵سالشه...بعد مریض شده بود دکتر بهش زینک داد..الان خوبه حالش،میتونم روزی یبار بدم بهش؟ضرر نداره ک؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پارسا و نوید مامان پارسا و نوید ۵ سالگی
سلام مامانا به راهنمایی میخواستم ازتون
پسرم دو سال و ۸ ماهشه و من چهار روزه شروع کردم که یاد بگیره بره توالت، خداروشکر بعد از چهار روز سر جیشش به یه نتیجه دلخواه رسیدیم ولی پی پی شو نمیاد توالت دوست داره تو شورتش بکنه و همرمان باهاش جیششم میریزه، تا میبینم زور میزنه میبرمش دستشویی ولی دیگه ادامه نمیده خودش و نگه میداره، دیگه دیشب یبار ولش کردم گفت باشه برو پی پی کن خیلی اذیت بود، شما راهکاری دارید؟
مامان فندق مامان مامان فندق مامان ۵ سالگی
سلام خانمها یه خانم تو یه مغازه ای آرایشی داره شوهرم من چند روزی یبار میره برا دخترام کش مو و این چیزا میخره ..یبار با دخترم رفته بود و میگف خانم منو بوسیده آخه من شک کردم نکنه خبریه...اینم چرا اینقد خودمونی شده ...🤔نگران بشم یا بگم بی خیال و ذهن خودمو درگیر نکنم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان شهریار و🤰 مامان شهریار و🤰 ۵ سالگی
نمیدونم حکمت خدا چیه تو اینهمه گرفتاری و مشکلی که داریم این بچه رو بهم داد واقعا موندم،،،اصلا اوضامون اینقدر داغون شده که روز به روز داره بدتر میشه انگار همه درها رومون بسته شده شوهرم دیکش پاره شده افتاده گوشه خونه کلی بدهی داریم کلی قسطامون عقب افتاده اجاره خونه ،،خوراک و پوشاک اصلا افتضاح از یه طرف میرم د‌کتر بااین خرجایگرون نه بیمه ایی دارم نه چیزی،،کارم شده گریه کردن و غصه خوردن به شوهرم میگم بیا بریم تهران سرایداری میگه نه میترسم اگه یه وسیلشون گم شه گردن ماهست میگم هیچی نمیشه میگه نه میترسم،،کار دیگه ایی هم نمیتونه کنه کلا فلج شده افتاده گوشه خونه،،خیلی داغونم خیلیییی دارم به هر دری میزنم ولی همه بستس اگه بحث امتحانم بود بسه دیگه خسته شدم تا کی،،نمیدونم تاوان کدوم کارمو دارم پس میدم،،،نیاین نگین اگه بچه نمیخواستی چرا جلوگیری نکردم من جلوگیری میکردم ولی یه بار از دستمون در رفت اونم باشرایطی که من داشتم موندم که چجوری گرفت من تنبلی تخمدان خیلی شدید داشتم در حدی که دکتر رو بارداری اولم کلا قطع امید کرد منو گفت امکان اینکه باردار نشی خیلی زیاد ولی خدا پسرمو داد
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان آدرینا 💕 آراد مامان آدرینا 💕 آراد ۵ سالگی
الهی بمیرم چی بود این شپش لعنتی
امروز دخترمو بردم مهد بهش کلاه دادم گفتم از این کلاه یه بار مصرف ها دیگه بذار رو سرت باشه
بعد که رفتم دنبالش گفت مامان من چون کلاه سرم بود ارم عکس نگرفتن😢
انقدر ناراحت شدم اصلا اعصابم خورده که یه شپش چیکار کرد باهامون از مهد ناراحت نیستماااا خودم صبح بهشون گفتم اگه تو عکس و فیلمها هم نیفتاد ادرینا اشکالی نداره
ولی فکر نمیکردم انقدر برای خودش مهم باشه بچم سرشکسته شد
گفتم اشکالی نداره مامان یه روز بود دیگه الان دوباره میریم حمام موهاتو میشورم فردا خوشگل میبندم دوباره ارت عس میندازنک
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۵ سالگی
سلام مامانایی که ستل اوله بچه هاشون پیش یا مهد میرن ، ایا زیاد مریض میشن؟بنظر من کخ چندان فرقی نکرده اگه سال قبل یه بار مریض میشد حالا شده دوبار مثلا ، اما طول مریضی هاش شکر خدا کمتر شده ، قبلا کوجیکتر بود دویا سه هفته درگیر بود
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان لیانا مامان لیانا ۵ سالگی
مامانا یه راهنمایی من همیشه ب دخترم گفتم هر وقت میخوای ب وسایل کسی دست بزنی باید اجازه بگیری و بدون اجازه نباید وسایل کسی برداری چند شب قبل دورهمی خونه مادر بزرگم بودم اومدم خونه دیدم که یه گلدون خیلی کوچیک مال دختر دایی هام رو از اتاقشون برداشته و گذاشته تو کیفش بهش توضیح دادم که این کار دزدیه و باید اجازه میگرفت و قرار شد روز عید که میریم خونه مادر بزرگم ببره بزاره تو اتاق دختر دایی هام الان متوجه شدم دیشب با باباش رفته جایی و یه موگیر برداشته و آورده خونه این سری باباش عصبی شد بردتش جلو کلانتری که کسی که دزدی کرد جاش اینجاست و پیاده شو و بردش داخل که دیگه این کار نکنه و التماس که دیگه تکرار نمیکنم الان موندم چه عکس العملی انجام بدم در رابطه با این کارش
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان حسین مامان حسین ۵ سالگی
پسرم ۶سالشه و تب و لرز و دل درد و سردرد داره بردمش دکتر بهش دارو داد بعد از مصرف دارو تو خواب چشماش باز بود و خیره نگاه میکرد و میلرزید و هرچی صداش میزدم هنوز خواب بود بعد که یهو به حال خودش اومد گفت خواب بد دیدم دوباره چند ساعت بعد هم تو خواب همین حور شد خیلی نگرانم تشنج نباشه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان 🍭پرنسس من 🍭 مامان 🍭پرنسس من 🍭 ۵ سالگی
دلم میخواد از دست دخترم سرمو بکوبم به دیوار

رفتیم سوپرمارکت براش کلی خوراکی خریدم بعد گیر داد حتمان بلید برام آدامس بخری منم گفتم صبر کن برات میگیرم صدبار یه حرفو تکرار کرد مغازه خیلی شلوغ بود موقع حساب کردن میخواستم آدامسم بگم بزاره پلاستیکه که زنه به مرده گفت آدامس چنده منم گفتم از این آدامس به منم بده زنه گفت من خودم برای دخترت گرفتم من اصلان قبول نکردم بهش گفتم من خودم میخوام براش بگیرم زنه گفت من بچه ها رو دوست دارم به نیت امواتم صلوات بفرست



یعنی کفری شدم از دست دخترم آبروی منو برد😖



عشق آدامس داره یه بسته پلمپ تو خونه داشت باز دوباره میخواست
مشاهده ۶ پاسخ دیگر