دلم میخواد گریه کنم دیگه
دردای خودم کمه،اذیتای پسرم بیشتر عصبیم کرده،،پسرم یکی میاد اونو ب شکل گوشی میبینه فقط میگه گوشیتو بده،،حرفمو ک تا پاشم بکنم دنبالش اصلا گوش نمیده،،تو عصبانیت همه چرتو پرتی میگه،،مادرشوهرم ک مث کلیپای اینستا مسخره میکنن میمونه میاد نه کاری نه چیزی بچه های دخترش باخودش میاره و فرق گذاشتن بین پسرمو بچه های اونا رو ملموس حس میکنم،درحد چند ساعت میاد و میره،،مامان خودمم ته کوچه هس خونشون شاید ۴ دقه هم‌ نمیشه،،داشت با خالم حرف می‌زد ک منم امشب هستم از فردا شبا نمیمونم بهش هر روز سرمیزنم تنهاش نمیذاریم ینی شبا دیگه نمیاد ،،از طرفی فک میکردم دیدنی بیشتری داشته باشم دوتا از خاله هام ک اصلا نیمدن یکیش حتی بهم زنگم نزد فقط ب مامانم زنگ زد گفته بود بچه و شوهرش مریضن،،،خیلی دلم گرفت واقعا یه فکرایی دیگه میکردم ....دلم برا حاملگیمم تنگ شده،،شکمم خیلی بزرگه و افتاده شده از قبلم بزرگ بود بیشتر رو مخمه🥴🥲🥲و.....

۱۱ پاسخ

عزیزم شما زایمان کردی به شدت روحیه حساسی داری واگر بشینی به این چیزا فکر کنی افسردگی بد زایمان میگیری فدای سرت کسی نیومد واست مهم نباشه بچسب به بچت روحیتو شاد نگه دار.شکمت بزرگه تازه زایمان کردی جمع میشه نگران نباش

زایمان دوم همینه واسه کسی مهم نیست . به من نه زنگ زدن نه کادو اوردن

بنظر من از هییییچ کس میگم هیچکس ینی هیچکسا نباید توقع داشت اینجوری بهتر میتونی با تمام مسائل کنار بیای .. انشالله روزای خوبی برات رقم بخوره عزیزم سعی کن اول ارامش خودتو حفظ کنی بقیه چیزا حل میشه

بیخیال شکم بلاخره شکم می‌ره.و سعی کن یخورده بی‌خیالی بزنی نسبت به تربیت پسرت فعلا وقتی آدم خودش حال روحیش خوب نباشه مطمئن باش نمیشه درست تربیت کرد.بکن نکن تا جایی که میشه به پسرت نکن که اوضاع خراب تر میشه فقط سعی کن سرگرمش کنی با رنگ آمیزی.با خانه بازی بردنش.والا منکه از خدامه بعد زایمان کسی نیاد پیشم راحت ترم چون پسرم خیلی بریز بپاشی و شیطونه.و وقتی کسیو ببینه بدترمیشه.شما با خدا حرف بزن و ازخودش کمک بخوا.کاچی آماده ای هست سفارش بدید بخورید

والا من زایمان اولم که بود دایی‌ هام و زنشون اصلا نه اومدن نه تبریک گفتن منم دوسشون ندارم اصلا

عزیزم همه اینا طبیعیه فقط خییلی آروم باش ک خدای نکرده اذیت نشی همه بچه ها ها همینن اذیت میکنن فقط ای کاش میدونستی ک دوتا بچه ها پشت سرهم بزرگ کردن اونم دست تنها سخته فعلا صبر میکردی ولی دیگه حالا ک شده تمام تلاشتو بکن قطعا خدام کمکت میکنه خیلی محترمانه و اگه نشد با ی زبان دیگه با مادرشوهرت حرف بزن ک نیاد ک خودتم سرت خلوت شه بیشتر به خودتو بچه هات برسی شکم افتاده هم ک بعد زایمان هممون اینجور یشدیم ان شاءالله یکی دوسال دیگه میری ورزش بهتر میشی

عزیزم کاملا حق داری روال زندگیت عوض شده اما از من بع تو نصیحت اگه میخوای ارامش داشته باشی از هبچ کس توقع نداشته باش مامانت فردا نره بالاخره هفته ی دیگه میره و کم کم عادت میکنی
به نظرم مادرشوهرت اگه میخواد خودش بیاد دیگه بچه کجا میاره حالا خودتون باشید بچت آرومتره خونت ارومتره
خدا بهت قوت بده

سلام واسه غذا سعی کن یه غذا که درست میکنی مثلا شب که خوابن یا کسی پیششون هست زیاد درست کنی فریز کنی مثل کتلت فلافل و سمبوسه ناگت همبرنیمه آماده.یا هرچی درست میکنی دووعده درست کنی یا یه وعدش فریز کنی.غذاهای ساده درست کن این مدت برنجارو کته ای.آبگوشت درست کن همه رو بریز یکجا توزودپز وتمام

قدم نو رسیده مبارک عزیزم

همه اینچزایی که گفتی رو قبول دارم

ولی وقتی خودت و بچه تنها باشین پسرت حرف گوش کن تر میشه

غذا ها چیزای بزار که راحت

به خودت تلقین کن که از پس همه چیز بر میای

عزیزم همه جا همینه
منم واقعا فکر نمیکردم بعد زایمان دوم انقد مورد بی محبتی قرار بگیرم
شوهرم کلی خرید کرده بود بهش لیست داده بودم اخرای بارداری چون همه میگفتن کی زایمان میکنی ما بیایم
هیچکدوم نیومدن
اونایی هم که اومدن و....

خدا بهت کمک کنه خیلی سخته مخصوصا باز بچه دوم که میاد

سوال های مرتبط

مامان شهریار و🤰 مامان شهریار و🤰 ۵ سالگی
نمیدونم حکمت خدا چیه تو اینهمه گرفتاری و مشکلی که داریم این بچه رو بهم داد واقعا موندم،،،اصلا اوضامون اینقدر داغون شده که روز به روز داره بدتر میشه انگار همه درها رومون بسته شده شوهرم دیکش پاره شده افتاده گوشه خونه کلی بدهی داریم کلی قسطامون عقب افتاده اجاره خونه ،،خوراک و پوشاک اصلا افتضاح از یه طرف میرم د‌کتر بااین خرجایگرون نه بیمه ایی دارم نه چیزی،،کارم شده گریه کردن و غصه خوردن به شوهرم میگم بیا بریم تهران سرایداری میگه نه میترسم اگه یه وسیلشون گم شه گردن ماهست میگم هیچی نمیشه میگه نه میترسم،،کار دیگه ایی هم نمیتونه کنه کلا فلج شده افتاده گوشه خونه،،خیلی داغونم خیلیییی دارم به هر دری میزنم ولی همه بستس اگه بحث امتحانم بود بسه دیگه خسته شدم تا کی،،نمیدونم تاوان کدوم کارمو دارم پس میدم،،،نیاین نگین اگه بچه نمیخواستی چرا جلوگیری نکردم من جلوگیری میکردم ولی یه بار از دستمون در رفت اونم باشرایطی که من داشتم موندم که چجوری گرفت من تنبلی تخمدان خیلی شدید داشتم در حدی که دکتر رو بارداری اولم کلا قطع امید کرد منو گفت امکان اینکه باردار نشی خیلی زیاد ولی خدا پسرمو داد
مامان sisi مامان sisi ۵ سالگی
سلام..
بچه های ک مثل پسر من در مواجه با یه ویروس درجا میرن رو سرفه های وحشتناک خلطی..ک میگن الرژی چیکار میکنید؟؟
پسر من ده روز پیش ابریزش بینی شفاف گرفت...برا اولین بار گفتم بیخیال نعوتادین میدم خوب میشه..دیدم دهان ش بو بدگرفته بردم دکتر.
دکتر هم ..مومتازون و سدیم کلراید و اسپری برا سرفه هاش دااد
الان سرفه هاش عمیق تر شده..
فردا نوبت دکتر گرفتم ببرم نشون بدم.شاید اسپری قوی تر بده،،
خیلی سخته
الرژی..
با یه ابریزش..میرن رو سرفه
خدا نکنه ویروس بد جور بگیرن..که بدتر میرن رو سرفه.
تازه دکتری ک میبرم...فوق تخصص...
شوهرم ک بنده خدا چیزی نمیگه..
اما میگه همه بچه هاشون میبرن درمانگاه ۱۰ تومن ویزیت میدن بیخیالن.تو چ قدر حساسی...میبری فوق تخصص ۲۵۰ ویزیت میدی.
ب دکترش گفتم‌..خسته شدم ب خدا .
هیچی نده ک سرفه بیشتر نشه چ از غذا چ خوراکی..
دکتر هممم گفت مادر بچه های الرژی زجر بیشتری میکشن😔😔
راست هم گفتااا یعنی یه ویروس ساده ابریزش بینی
ما رو میکشه ب بدترین سرفه ها.
وای این دفعه رد شه خدایا.
تابستان ک بیچاره دوتا امپول حساسیت زد بخور اسپری..
یعنی ۲ تومن فیکس پیاده شدمم.
بچه م گریه ۲ تا امپول زد
مامان های بچه های الرژی چیکار میکنید راحت بگذره؟