دوستان دوستم طفلک یه هفته ده روزی میشه مریض شده طفلک افتاده تو خونه منم درگیر بچه‌ها شدم نشد برم سر بزن الان زنگ زد بیا یکم کمک گفتم ناهار بذارم ریحانه بیاد میام
هم خیلی تنگی نفس داره هم یه هفته است دارو میخوره یبوست شده میگم برم هم برای شبشون غذا بذارم هم فردا ناهارشون به نظرتون چیزی بگیرم ؟ چی ببرم ؟ البته دختر پسرش بزرگن دانشجو ولی بیشتر احساس میکنم از لحاظ روحی داغونه نیاز داره برم کنارش چون خیلی با کسی رفت و آمد نداره
گفتم خواهر زادش ۲۵ ساله بود یه بچه یه ساله داشت تقریبا دو‌ماه پیش فوت کرد. باز الان ده روز پیش خانوم‌ همون پسره حالش بد بوده شب یلدا بیقرار شوهرش بوده مامانش میگه بچه رو بذار برین دور بزنین حال و هوات عوض شه با پسرخاله دختر خالش چپ میکنن الان ده روزه تو‌ کماست طفلک بچه هم از پدر مونده هم از مادر 🥺😔
میخوام بگم تو رو خدا بیایم تو سختی ها ناشکری نکنیم تسلیم امر حق باشیم از بد ننالیم که بدترم هست....😔🌹

۱۴ پاسخ

رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ
پروردگارا مجازاتهایی که طاقت تحمل آن را نداریم برای ما مقرر مدار🤲

ای وای چقدر سخت...
عزیزم میتونی آب سیب ببری خوبه واسشون
کیکم خوبه

ای واااای چه سخت 😭😭😭😭

🥲🥲🥲🥲

یه چیزی بگم من برادر زادم فوت کرد انقد گریع میکردم انقد ناشکری میکردم میگفتم خدایا چرا چرا خدا پسرم ازم گرفت بخدا

واقعانم همینه

طفلی چه روزهایی سختی داره میگذرونه
بهش امید بده

ای واااای چقدر سخت 😭😭😭خدایا به اون بچه رحم کن انشالله مادرشو بهش ببخشه.

وای چه قدر بلا براشون باریده بیچاره بچشون

الهی بگردم چه حال بدی دارن الان 🥺🥺🥺 خدا امتحانای سخت نگیره از آدم 😔
کمپوت یا آبمیوه ی زردالو برا مشکلش خوبه فک کنم

الهی چ سخت مواظب باش توام مریض نشی بابچه سخته🥲

خدایا خودت عاقبت مون بخیر کن و راضی ایم به رضای خدا
خدایا شکرت

الان زن اون ک فوت کرد حمیده
گفتی
زنش هم تصادف کرده 🥹😔

چیکا. دوست هست حمیده

سوال های مرتبط

مامان رکسانا مامان رکسانا ۴ سالگی
سلام خانما خواستم تجربه خودمو به اشتراک بزارم دو سه روز بود پسرم مریض شده بود می‌گفت گلوم درد می‌کنه و سردرد داشت فکر کردم ویروس جدید گرفته همسرم بردش دکتر با آمپول و دارو خوب نشد هیچی تازه تیم کرد شنیده بودم بچه ها غذا می خورند توی گلوشون می مونه و عفونت می‌کنه و باعث مریضی میشه و کسانی هستند که با روش های قدیمی که بلدن اونو رد میکنند به اسم تول گیر یا قاروق گیر منم گشتم یه پیر زنه که انجام میداد پسرمو بردم دست زد به گلوش گفت وای این خیلی مونده تو گلوش چند بار مثل ماساژ گلوشو فشار داد و بالا پایین کرد پسرم میگه انگار یه چیزی از گلوم رد شد شاید باورتون نشه ولی تب پسرم قطع شد و گلوش بهتر شد وقتی هم کوچیکتر بود اینجوری شد برم پیش یه خانم دیگه ای یه فوت کرد دماغ پسرم یه تیکه گردو از گلوش پرت شد بیرون برا دخترمم هم فوت کرد یه تیکه خیار شور پرت شد بیرون واقعا جلو چشم خودم اینکارو کرد خواستم بهتون بگم بعضی چیزا با یه درمان خیلی راحت رو ما قبول نمی کنم در عوض می ریم کلی دارو می‌دیم به بچه هامون که بدنشونم ضعیف میشه
مامان مهدیار مامان مهدیار ۴ سالگی
الهی بمیرم پسر خواهرم که سیزده چهارده سالشه بیشتر مسئول شامه ولی گاهی روزا مثل امروز که باباش بیرونه باید از مدرسه بیاد ناهار درست کنه💔😭
گاهی به من زنگ میزنه خاله مثلا ناهار چی درست کنم شام چی درست کنم منم با حوصله توضیح میدم گاهی حتی بیست بار برای یه غذا زنگ میزنه 🥹
منم اکثرا باهاش شوخی میکنم میگم درکت میکنم شرایطتت مثل منه منم هر روز فکر میکنم غذا چی درست کنم گاهی میمونم گاهی به شوخی میگم تو اقلا باز دو‌تا بچه بدغذا نداری😝 مثل من شوهر بد ادا نداری 😝

ولی بعدش قلبم مثل یه کاغذ مچاله میشه از غم و غصه دلم میخواد بترکه 😭💔 میگم هم کلاسیاش از راه میان میگن مامان غذا چی داریم این باید بگه چی بپزم 😭😭😭😭😭😭😭💔💔💔
خدایا خودت صبر بده قلبمو آروم کن بچه‌ها یه زخم تازه ان یه زخم رو باز که هر بار میبینی خونریزی میکنن 😭😭💔💔 هر بار دخترشو میبینیم انگار یه تیکه از قلبم کنده میشه میاد تو دهنم بمیرم براشون 😭😭 کاش میمردم این روزارو نمیدیدم 💔💔💔😭😭😭