۱۴ پاسخ

حق داری اولاش واقعا سخته هم زایمان کردی بدنت ضعیفه هم هر دوساعت باید ب بچه شیر بدی خواب کافی نداری من روزای اول گریه میکردم از بی خوابی بلند بلند گریه میکرد میگفتم دیگه نمیتونم مامانم نگهش می‌داشت یکی دوساعت می‌خوابیدم واقعا خیلی روزای سختیه ولی همین ک چهل روزش تموم بشه کم کم خوابش بیشتر میشه و خودتم خوب میشی تا اونموقع برات راحت میشه اصن نگران نباش فقط تا میتونی خودتو تقویت کن همه این روزا میگذره و دلتنگشون میشی مطمئن باش

خیلی سخته میفهمم پیامتو که میخوندم بغضی شدم

ای جان مادر

چقد نااازی تو مادررر😍😍😍
چشم بد ازت دور

من اوایل ساعت میذاشتم هر دوساعت مینشستم بالا سرش ک پاشه شیر بخوره، الان میگم خودش بیدار میشه 😬دیشب تا خوابید صدبار شیر خورد یک و نیم خوابید به زور تا 5ونیم بیدار نشد 👀

بنظرم مرحله ی خوبیه،من فقط ازاین مرحله که هستم بگذرم ایناشو به جون میخرم😂

ای جانم ایشالا خدا قوت بده عزیزم

عزیزم خسته نباشی. آره واقعا تنهایی خییییلی سخته. من پسرمم مریض شده غیر از خستگی و کمردرد و بدن درد دارم از استرس و ناراحتی میمیرم. به همسرم میگم واقعا من تنهایی نمیتونم مدیریت کنم. حس میکنم حداقل ۳.۴ نفر باید باشیم یکم استرس هام کم شه🥲🥲 خدا بهت قوت بده
الهی نینیا سالم باشن دیگه هر سختی و زحمتی داشتن نوووش جونمون میکشیم❤️❤️❤️

اخ ننه منم همدردتم تازه خوابید مال منم از ۱۰/۳۰شب بیدار بود دهنمو سرویس کرد

برامنم بیداره نمیدونم چشه گریه میکنه نق میزنه کمرم داره نصف میشه

دقیقا منم تو همین مرحله م

خوش ب حالت ک خوابید واسه من ک تا صبح بیداره

من دوماهه ک خواب و خوراکی ندارم تنهایی خیلی سختمه🥲

خدا قوت♥️

سوال های مرتبط