۴ پاسخ

درسته ولی ماشین خیلی کمکه، حتما ماشین داشته باشید

عالیه فکرت که،

نه والله خیلی هم خوب میگی بعضی از مردا مثل شوهر من نمیدونم تو چه فازی هستن ماهم سه تاخونه جاهای به درد نخور داریم میگم همه رو بفروش یه خونه درست و درمون بخر توش عین آدم زندگی کنیم گوش نمیده

اون یکی و داداشش ساکن داخلش ؟

سوال های مرتبط

مامان پارسا مامان پارسا ۴ سالگی
مامان پارسا مامان پارسا ۴ سالگی
سلام شبتون بخیر خانوما میشه بپرسم خونتون چند خوابه س و آپارتمانی هست و راضی هستید یا نه
برا ما یک خوابه س من جهازم زیاد بود و سیسمونی هم همینطور ما ترکا لحاف تشک زیاد می‌دیم جهازیه
من نمی‌دونستم پنجاه متر چقده و هر چی لوازم چوبی
بوفه ،مبل،کمد،تخت خواب ،ناهار خوری شش نفری ،جاکفشی ،گاز فر دار خلاصه خریدن پدر مادرم
خونه اول ما پنجاه متر بود شوهرم گفت بجای لوازم چوبی طلا بخر چون خونمون کوچیکه میمونه برا خودت ولی من قبول نکردم تک دخترم بودم حرف من بود
گفتم فردا میگن هیچی نیاوردی و اینا
یه خونه دیگه گرفتیم ۶۸ متر اینا چون غذا خوری و تختمو نیاورده بودیم اون خونه اونا رو آوردیم این خونه بعدش هم بچه دار شدیم مجبور شدیم کمد و تخت و از اتاق جمع کردیم که کمد و تخت بچه رو باز کنیم که انقد وسایل زیاد بود مامانم گفت باز نکنیم تختشو الان چهار ساله همون جوری مونده
اون موقع که می‌خواستیم بیایم این خونه گفتم دو خواب بگیریم طلاهامو بفروشیم شوهرم قبول نکرد البته نذاشتن الان واقعا جامون تنگه میز ناهار خوری و باز کردم فقط صندلاشو دور تا دور چیدم اتاق خوابمون واقعا کوچیکه و جا کم میارم دعا کنید یه خونه بزرگتر بگیریم ببخشید یکم طولانی شد ممنون میشم از تجربه هاتون بگین انشالله همه مستاجر ها خونه دلخواهشون بخرن آمین
مامان پرهون مامان پرهون ۴ سالگی
سلام شب همگی بخیر
۱۱ روزه آمدم سفر و شهرستان
چهار روز تهران بودم آپارتمان بودیم دخترم خواب و خوراکش تقریباً مثل خونه خودمون بود
اما از روزی که اومدیم شهرستان خونه ویلایی حیاط بزرگ صبح بیدار میشه صبحانه که معمولا نمیخوره میان وعده که نمیخوره نهار به زور یک ششم خونه خودمون میخوره و از خستگی زیاد شبا ساعت ۹ می‌خوابه اصلا نمیتونه بیدار بمونه 😂 خیلی ضعیف شده ولی خوش میگذره بهش صبح بیدار میشه تو حیاط و باغچه و میوه میچینه با دختر مستاجر بازی می‌کنه تاشب.
یه گربه هم داریم اسمش ملوسه الان یه ماهه ازش مراقبت میکنن همش داره با گربه بازی می‌کنه و بغلشه نازش می‌کنه.
چقدر بچه های که خونه هاشون حیاط داره کیف میکنن من بیشتر دعواهام با دخترم سر بهم ریختگی و نخوردن غذاشه. الان اینجا یه سبد اسباب بازی تو حیاط هست خونه اصلا کثیف نمیشه غذاشم همون تو حیاط میخوره معمولا همش میگم کاش خونمون حیاط داشت چقدر خودمو بچم راحت تر بودیم
ای کسانی که خونتون حیاط داره خیلی بیشتر از ما اپارتمانیا خوشبحالتونه
از حیاط تون لذت ببرید

عکس سیب فرانسوی محصول باغ
مامان مرسانا مامان مرسانا ۴ سالگی
از لج مادرشوهرم آقا بچه ی جاریم روزی ۴ ساعت خونه مادرشوهرم منم کنارشم اینم هر دفعه میاد دم خونمون یا دخترمو بهش میگه وایسا تا اون بیاد با هم بازی کنین حالا اون از مهد میاد و مریضی و ویروس ممکنه داشته باشه از اون ور من نمیتونم بچمو بزارم چند ساعت اونجا تنها باشه از این ور بچم خیلی دوست داره اونجا باشه و باهاش بازی کنم چن بار به مادرشوهرم گفتم مزاحم ما نشو ما کار داریم اینم میخاد از سر خودش باز کنه باز میا  صدای بچمو در میاره منم یه بار بچمو برداشتم آوردم خودش گریه که میخام بمونم اونم هی بهش می‌گفت بمون همین جا نمیخاد بری هی ام به من می‌گفت با لحن بد که چیکارش داری میخاد بازی کنه تا مامان اون بیاد منم بچمو کشیدم آوردم بعد چون خیلی گریه میکرد بردم خونه خاله ام تا با بچه ی اون بازی کنه خالم گفت بچه اش ۵ روزه آنفولانزا داشته و الان فقط سرفه میکنه منم دیدم این گریه میکنه گفتم اشکال نداره حالا بچم گلو درد داره بردمش دکتر نمیدونم آنفولانزا گرفته یا عفونت باکتریایی گرفته چون دکتر آموکسی سیلین داد حالا گلوش و گردنش داغه و دیشب تز گلو درد فقط جیغ کشید چکار کنم واقعا چکار کنم برنامه ی هر روز خونه ی مادرشوهرم و دختر جاریم همینه