مامانا به شدت. اعصابم خورده دخترم ۵سالشه به شدت حساس هست قبل این که بچه بیاد خیلی خوب بود حرف گوش میکرد الان از وقتی بچه اومده کلا عوض شده منم که یکم این روزا اعصابم خورده یکم از زندگی شخصی یکم بچه که شبو‌روز گریه داره نمی‌خوابه کلا از لحاظ روحی ذهنی درگیرم. بد چون آیهان شبا نمی‌خوابه دخترمم عادت کرده نمی‌خوابه تا ۳همش شلوغ می‌کنه هی بهش میگم نکن همسایه میاد دعوا می‌کنه حرف گوش نمی‌ده طبقه دوم هستیم طبقه پایین خیلی رو سرو صدا حساسه سریع گیر میده منم درک میکنم اما بخدا بخواطر این که دخترم سرو صدا نکنه همه کار کردم نشد به خاطر شلوغ کردنش همش داره کتک میخوره 😭😭😭😭😭😭😭😭دارم روانی میشم من اعصابم خورده همینطوری کلافه هستم دخترمم رو مخ می‌ره همه چی بد تر میشه من دلم نمیاد بزنم بچس اما دیگه داغون شدم بچمم کتک میخوره بیشتر داغون میشم آیلین به شدت زیاد لجبازی می‌کنه اصلا انگار نه انگار وسایل آرایشی خیلی دوست داره براش خریدم اما فقط همون هفته اول خوب بود بد کل خونه رو یا اون به گند کشید 😭 ما که کلا شبا نمیتونیم بخوابیم شوهرمم از سرکار میاد خستس دیگه نمیتونه با آیلین وقت بزارع منم که فقط بچه رو پام آیلین تمام عوض شد. اصلا نمی‌دونم چیکار کنم دارم دق میکنم 😭😭😭😭😭😭😭

۸ پاسخ

منم همه اینارو تجربه کردم بچه هام یک سال و ۴ ماه تفاوت سنی دارن.اما بیشتر وقتا صبح ک بیدار میشم میبینم دخترمو توی رختخواب باهاش بازی میکنم اون روز عهد میکنم تحت هیچ شرایطی کتکش نزنم.اینجوری خیلی خوبه اما خب اذیتای خودشونو دارن بسیار شدید

دختر منم خیلی عوض شده. لجباااز. خیلی آبجیشو دوس داره اما قشنگ مشخصه حسودی میکنه

عزیزم منم پسر بزرگم همسن دختر شماست دقیقا رفتارش بعد از اومدن بچه دوم عوض شد البته باید بهشون حق بدید که حساس بشن تا الان همه توجه ها سمت اونا بوده با اومدن بچه دوم توجه ها کم شده.سعی کنید همون زمان که پسرتون رو روزا می‌ذارید روی پاتون با آیلین بازی کنید. من صبحا باهاش تکالیف پیش رو انجام میدم سعی می کنم بیشتر بهش توجه کنم عصرا که می‌ره پیش استراحت می کنم.شاید باورتون نشه شبا لج می‌کنه حتما میخواد رو دست من بخوابه با اینکه میبینه برادرش بیداره یا لج می‌کنه من براش آب بیارم وقتی دارم شیر میدم.همه بچه اول ها لجباز میشن با اومدن بچه دوم

امروز با روانشناسش حرف زدم گفت بگو هردوتاتون دوست دارم آدم چطوری دست و پاش دوست داره نمیتونه بگه دست داشته باشم پا نداشته...
خلاصه کلی باهاش حرف زده بوده
بچه من خیلی کنجکاو و هردفعه دوست داره بچه دوم لمس کنه ببین چطوریه الان بهتر شده،راستی تو کاراهم به شدت مشارکتش میدم

امد تو بیمارستان کادوها رو دید ولی بیشتر از همه حواسش به رفتار دیگران با بچه بود،بعدم ازش احساسشو پرسیدم گفت خیلی خوشحالم داداش امده حتی بیان کرد خدایا شکرت که یه داداش کوچولو بهم دادی،چنددفعه پیشش ناخواسته قربون صدقه بچه دوم رفتم که گفت منی میگی منم اوایل گفتم آره بعد گفتم چه ایرادی داره اونم داداشت به اونم گفتم،که گفت مامان من حسودیم میشه دیگه نگو

پسرم تست داد از لحاظ هوش وراثتی یکسال از همسنهای خودش بزرگتر بود و همینم کار سخت تر میکرد،قبل به دنیا امدن بچه بهش گفتیم قرار برادرت برات کادو بیاره که بتونه بپذیره،حالا بعد به دنیا امدن بچه رفتاره هایی که کرد و حرفهایی که زدیم

سلام منم یه پسر5سال و نیم دارم
البته قبل به دنیا امدن بچه دومم که اونم پسر با روانشناس کودک صحبت کردم چون پسرم پیش دبستانی میره و شیطونیاش زیاد شده بود رفتیم گفت بچه شما به شدت اضطرابش بالاست تست هوش و ای کی هم گرفت
گفت ما برای بچه دوم میگیم بین1/2سال اقدام کنید متاسفانه شما تو بدترین سن پسرتون که بالا و پایین احساسی داره بچه دوم آوردید

عزیزززم بچه رو نزنید گناه داره،بیشتر توجهت رو بده به اون
من بااینکه بچه اولمه ولی خواهرزادم خیلی منو دوست داست ازاون وقتی که دخترم به دنیااومده خیلی عوض شده و شلوغ شده بدشده گوشه گیر شده بنظرم چون توجه بهشون کم شده میخوان جلب توجه کنن اینجوری
با زبون و توجه زیادی بهش باهاش حرف بزن با زدن درست نمیشه هیج سرتق تر میشه

سوال های مرتبط

مامان شیدا و شایان❤💙 مامان شیدا و شایان❤💙 ۲ ماهگی