۴ پاسخ

در این مواقع روانشناسا میگن باید بچه دوم تا چهار ماه پرستار یا مادربزرگش بگیره تا بچه اول احساس اضافی بودن احساس اینکه کسی جاشو گرفته نگیره اگه کمکی نداری از همسرت بخواه فقط به بچه دوم شیر بده جاشو عوض کن اصلا اصلا محبتش نکن بوسش نکن بهش توجه نکن تمام تمرکز و حواستو بزار برا پسرت باباش ببرش پارک بیرون جایزه بخر براش و باید از هفت ماهگی که باردار بودی پسرتو برای عوض جدید خونه اماده میکرذی الان اون استرس گرفته میگه فراموش شدم چون بچه های بزرگتر میخان تو کانون توجه باشن و به اطرافیان دایی خاله عمه بسپار به بچه دوم واکنش نشون ندن

عذای بچت خواب بچت باید همه چیزش عین قبل باشه که نگه داداش اومد گرسنمه موندم تشنه موندم من گاهی دخترم میگه اب غذا میگم صبر کن داداشو بخوابونم اگه ببینم داداش نمیخابه میزارمش زمین حتی گریه ام کنه به دختر میرسم بعد خودش میگه مامان داداش گریه برو بغلش کن
یا همسرم‌ خونه باشه میسپرم به همسرم
من روزی چهل دیقه خودم چهل دیقه همسرم میریم جدا جدا تو اتاق با دخترم بازی میکنیم هر باری که خودش دوست داشته باشه بدور از گوشی تی وی داداش هیچ کس مزاحممون نمیشه روزی نیم ساعت اهنگ میزاریم بچگونه میرقصیم عین ورزش برای پسرت خیلی وقت بزار بازی کن کاردستی درست کن برو کامنتامو ببین چندتا بازی گذاشتم تا اومد داداشسو اذیت کنه بگوا بیا بازی بیا برات کاردستی درست کنم بیا بریم اتاق سرگرمش کن حواسشو پرت کن سریع جایگزین بهش بده بگوا بیا بریم خوراکی بخوریم کارتون ببینیم بهش نخندین عصبانی نشین هیچ واکنشی نداشته باشین نگوا کوچیکه گناه داره تو بزرگی اون بزرگ نیست بچست و واقعا یکی اومده جاشو گرفته فقط فقط صبر صبر صبر و محبت محبت توجه توجه به بچه بزرگتر

آخی☹️
خدا صبر بده بهتون شرایط پیچیده ایه
فکر کنم فقط زمان بتونه قضیه رو حل کنه. پسر بزرگتون احتمالا احساس خطر کرده برای قلمروی عاطفی خودش میخواد توجه شما رو اینطوری بگیره سمت خودش.
میشه اگر وقت کردین از حال و اوضاع برامون بنویسید تجربه کسب کنیم؟

بزارش پیش مامانت
با شوهرت بفرستش پارک
براش توضیح بده نی نی کوچولو بزار بخوابه
تا بزرگ بشه باهم بازی کنن

دقیقا مثل منی دختر اول من ۳ سالشه این دومی هم دو ماهشه دقیقا همین کارارو میکنه ولی من اصلا واکنش نشون نمیدم چون بدتر میکنه خیلی اعصابم بهم ریخته دخترم شده یکی دیگه

سوال های مرتبط

مامان آیلین وآیهان مامان آیلین وآیهان ۳ ماهگی
مامانا به شدت. اعصابم خورده دخترم ۵سالشه به شدت حساس هست قبل این که بچه بیاد خیلی خوب بود حرف گوش میکرد الان از وقتی بچه اومده کلا عوض شده منم که یکم این روزا اعصابم خورده یکم از زندگی شخصی یکم بچه که شبو‌روز گریه داره نمی‌خوابه کلا از لحاظ روحی ذهنی درگیرم. بد چون آیهان شبا نمی‌خوابه دخترمم عادت کرده نمی‌خوابه تا ۳همش شلوغ می‌کنه هی بهش میگم نکن همسایه میاد دعوا می‌کنه حرف گوش نمی‌ده طبقه دوم هستیم طبقه پایین خیلی رو سرو صدا حساسه سریع گیر میده منم درک میکنم اما بخدا بخواطر این که دخترم سرو صدا نکنه همه کار کردم نشد به خاطر شلوغ کردنش همش داره کتک میخوره 😭😭😭😭😭😭😭😭دارم روانی میشم من اعصابم خورده همینطوری کلافه هستم دخترمم رو مخ می‌ره همه چی بد تر میشه من دلم نمیاد بزنم بچس اما دیگه داغون شدم بچمم کتک میخوره بیشتر داغون میشم آیلین به شدت زیاد لجبازی می‌کنه اصلا انگار نه انگار وسایل آرایشی خیلی دوست داره براش خریدم اما فقط همون هفته اول خوب بود بد کل خونه رو یا اون به گند کشید 😭 ما که کلا شبا نمیتونیم بخوابیم شوهرمم از سرکار میاد خستس دیگه نمیتونه با آیلین وقت بزارع منم که فقط بچه رو پام آیلین تمام عوض شد. اصلا نمی‌دونم چیکار کنم دارم دق میکنم 😭😭😭😭😭😭😭
مامان شیدا و شایان❤💙 مامان شیدا و شایان❤💙 ۲ ماهگی