۵ پاسخ

عزیزم اقتضای سنشونه تمایل به برقراری رابطه با هم سناشون دارن.منم ناراحت میشم پسرم هی به هرکی میرسه میگه باهم بازی کنیم بیشتریاشونم میگن نه و من انگاردنیاروسرم خراب میشه ولی چاره چیه اونادنیارو از دیدمانمیبینن

عزیزم همین که کنارش باشی و درکش کنی کافیه این بخشی از رشد اجتماعی آدمهاست آرین جون اگه الان هم تجربه نکنه توی مدرسه این بازخوردها رو ممکنه بگیره و اونوقت شما رو کنارش نداره که باهاش همدلی کنی

اشکال نداره عزیزم
دختر منم یه مدت اینطوری بود الان کمتر
خودش خوب میشه باهاش صحبت کن بگو ما هم با بعضیا دوس نداریم دوست بشیم اشکال نداره بعضیا هم خیلی دوسشون داریم اونا هم ما را دوس دارن
مهد میره
اینها از تنهایی اینطورین زهرا مهد رفته اونجا بازی میکنن یا خودم بیشتر بازی می‌کنم باهاش
انکار بازی یه عقده بود براش
الان زیاد نه

عزیزم نکن بچه اعتماد ب نفسشو از دست میده من پسرم مثل خودم اجتماعیه ولی از دور مواظبشم

الهی دورش بگردم ❤️❤️

سوال های مرتبط

مامان عشقم مامان عشقم ۵ سالگی
سلام گلیا
میگم دخترای شما هم که همسن دختر منن با پدرشون خوب نیستن ؟
دختر من اصلا خوب نیس باید چیکار کرد
ولی در مقابل من حتی اگه دعواشم کنم جونش رو میده برام
امشب داشت می‌گفت مامان دورت بگردم عزیز منی
شوهرم گفت بپرس بابا چیته دخترم تو گوشم یه حرف بد زد همون جا زدمش که بدونه نباید به باباش حرف بزنه
شوهرم هی گفت چی گفت دخترمم گریه گریه که مامان بوسم کن گفتم نه به شوهرم گفتم به من حرف زد هرچی گفت نگفتیم بلند شد النا رو گذاشت تو اتاق بچه هم دق‌کرد و داشت جیغ میزد رفتم گفتم جیغ مزن حق نداری بیای بیرون
با شوهرم بحثمون شد که چرا نگفتی النا چی گفت هی میگم بابا به من حرف زد هی گفت تو منو دیوونه کردی
منم تو عصبانیت گفتم شماها خانوادگی دیوونه هستید اینم بهش برخورده که من اینجور گفتم
اصلا با بچه وقت نمی‌گذرونه یه خرید نمیبره تا سر کار هس هست وقتی هم میاد خونه سرش تو گوشی یا تی وی
هی میگه چرا با من خوب نیس
صد بار هم گفتم بچه غلام محبته ولی کو گوش شنوا
مامان دو پسر مامان دو پسر ۵ سالگی
خانما من این علایم و میگم شما بگین بچم بیش فعاله یعنی...یعنی باید ببرمش دکتر....آخه چند وقت پیش یکی گفت بچت بیش فعالی


خیلی شلوغه ..خیل اذیت و شیطونی می‌کنه .. دوست داره همش شبکه پویا نگاه کنه... با گوشی بازی می‌کنه... بعضی شعرا رو یاد میگیره بعضی ها رو نه.. خیلی شعر بلد نیست یعنی
..بنظرم زیاد تمرکز ندارع...‌البته خانه سازی داره میشینه بازی می‌کنه... بعضی وقتا کمکم میده ..مثلا میگم سفره ببر یا اسباب بازیات جمع کن بریز اونجا... یا اون وسیله رو بیار ..بیشتر وقتا انجام میده
داداششو میزنه ولی دوسش داره مثلا وقتی خوابه می‌ره بوسش می‌کنه
تو بازی کردناشون دعواشون میشه
دوست داره خودش تخم مرغ درست کنه... البته یعنی تخم مرغ رو بشکونه تو یه ظرفی...
بنظرم مهربونه..وسایلاش ب دیگران میده.. دوست داره همش بازی کنه..جایی میریم یکجا نمیشینه همش در حال جنب و جوشه..
گریه می‌کنه سر هر چیزی .. زود عصبی میشه منو میزنه..نمی‌دونم چیکار کنم ک عصبی نشه...
زیاد هم حرف میزنه..سوال می‌پرسه... وسط حرف منو باش میپره...
اگر چیز دیگری یادم اومد پایین می‌نویسم
لطفاً کسی می‌دونه کمکم کنه