مامانم میگه بعد زایمانت از بیمارستان مستقیم برو خونه خودت ۲۰ روز اونجا بمون مادرشوهرت اینا مراقبت باشن بعدش بیا اینجا منم میگم بعد ۲۰ روز دیگ سرپا میشم دا چرا بیام اینجا دیگ ۴۰ روز کلا خونه خودم میمونم اصلا از مادرشوهرم اینا خوشم نمیاد دوس ندارم اونا ازم مراقبت کنن چون دخترش خیلی شلوغه کلا خیلی متنفرم خیلی فضوله همش و حسود مطمئنم من اونجا بمونم دخترش صبح تا شب میاد سر بچم نمیزارن راحت باشم ک هیچ هر لحظه هم. می‌ره تخت و کمد بچمو قاطی می‌کنه منم نمیتونم سرش داد بزنم چرا چون مجبورم ساکت بمونم شوهرمم اونموقع هم هنوز آموزشش تموم نمیشه یعنی صبح تا شب کنار من میشه بنظرتون خودم نمیتونم از. خودم مراقبت کنم اصلا دوست ندارم محتاج کسی باشم و مخصوصا مادرشوهرم اینا ک همش خونه منو قاطی میکنن و نه آرامشی واسه منو بچم میزارن اونوخ هم انقد حرص میخورم ک به جا اینکه یکمی خوب بشم بدتر هم میشم 🤕🤕🤕

۲۱ پاسخ

برعکس مامان من میگه بیا خونه ما من میگم تو بیا من نمیام😂😂

ابجی نداری؟
یا یکی‌ که باهاش راحت باشی؟
بنظرم پخت و پز رو برات انجام بدن خیلی کمک لازم نداشته باشی برو خونه خودت بگو غذا میپزن برا خودشون واسه توهم بپزن بعد اقات بره بگیره هرروزم یکی دوساعت بیان بهت سربزنن که بتونی بخوابی بنظرم با چیزی که تو میگی‌ این بهترین حالت باشه تااینکه مادرشوهرت بیاد پیشت...

همش ۱۰ روز اول مراقبت میخوای دیگه چخبره ۴۰ روز ۱۰ روزم بیا خونه خودتون مامانت بیاد پیشت حمومم که نبرین تا چند روز بعد بده مادر شوهرت ببره مامانت یعنی بچه نداشته اصلا حموم نبرده؟
من با ۲۰ سال سن داداشامو حموم و اینا بردم مراقب مامانم میشدم

مامان منم میترسید بچه خواهرم و بشوره بعد مامانم به خالم میگفت بیا بشور بچه که هر روز حموم نمیره

عزیزم درسته حموم نوزاد سخته ‌ . به مادرت بگو لطف کنه ۱۰ روز اول بیاد . بعد تو این ده روز اگه نیاز به حموم نوزاد شد مادرشوهرت بیاد کمک هم حموم بدن . همینقدر راحت .
۱۰ روز دوم خانواده همسرت بیاد لطف کنه کمکت کنن .
نوه هر دوتا خانوادست . مگر اینکه کاری یا حرفی زده باشین که مادرت لج کرده باشه .
کمد و ریخت و پاش اصلا مهم نیست که اینقدر داری بزرگش میکنی . هر کی بیاد خونه آدم مث خودش نمیتونه رسیدگی کنه . در ضمن شما از کجا میدونی تا ۴۰ روز اوکی میشی؟ من سه ماه درگیر بودم . ولی این زمانو به چند تا ۱۰ روز تقسیم کن . و اجازه نده تا ۴۰ روز مهمون بیاد خونتون

۴۰ روز اول با مادره خودته
حالا تو نرفتی خونشون اون بیاد خونه تو

عزیزم اگه سزارین باشی که واقعا له کمک نیاز داری، طبیعی هم بستگی داره بعضیا زایمان راحت دارن بعضیا سخت
اگه مامانت نیومد بزار مادر شوهرت بیاد ، واقعا اگه بیاد داره لطف میکنه ولی ی هفته هم پیشت باشن سرپا میشی

بنظرم حدود یه هفته بیا خونه خودت که راحت تری و حتما مامانت بیاد پیشت بعد یه هفته برو خونه مامانت اصلا مادرشوهر خواهر شوهر نباشن بهتره.مامانت هرچی هم منت بذاره باز وجودش با ارزش تر از غریبه هاست

خودت تنها که نمیتونی ولی از الان پیش پیش حرص چیزیو نخور تا اون موقع معلوم نیست چی پیش میاد یکوقت دیدی مامانت خودش اومد

اگر شوهرت کنارت بود وکارای خونه کمک میکرد اصلا نیاز به کسی نداشتی مادرتم روزی یبار بهت سرمیزد
ولی شوهرت که میگی نیست نمیتونه مرخصی بگیره چند روز اول؟
با خانواده شوهر اصلا تصورشم سخته
من که بمیرمم نمیرم خونشون ازم مراقبت کنن بااینکه خیلی هم خوبن وبهم احترام میزارن

عزیزم مگه کار شوهرت چیه همش میره اموزش

عزیزم همین ک مادر شوهرت میگه میام ۲۰روز میمونم لطف خیلی بزرگی داره بهت میکنه هیچ کس نمیاد ۲۰روز کارا یکی دیگه رو انجام بده بچه داری کنه شب بیداری بکشه به خاطر عروسی ک نادر داره و مادرش میتونه بیاد بمونه و وظیفه اونه لطفا جبهه نگیر و مهربون باش بزار بیاد پیشت وگرنه اگ مادرت قصدش اومدن بود میومد میموند مگه یه بچه ۲۰ روز اول چندبار حمومش میکنن ک نتونه فوقش اگ خواست حموم کنه یه خاله ای مادرشوهرت یا کسی ک میاد دیدنش میگه من نمیتونم تو حمومش کن ولی می ایسته از دخترش مواظبت میکنه بعد ۲۰ روز دوم اصلا نیاز به نگهداری نداری خودت دیگه سرپا شدیه

عزیزم از اول برو خونه مامانت هیچکس مثل مامانت نمیتونه واست دل بسوزونه
شما مراقبت میخوای باید واستون کاچی درست کنن بعد مادرشوهرت بیاد خونت انقدم حساسی حرص بخوری شیرت برمیگرده دیگه شیر نداری
و بخیه هات هم خوب نمیشن
حموم بچه رو هم ما ده روزگی می‌بریم حموم اصلا نباید همون اول ببرین که
روز دهم هم خاله ای دوستی از کسی کمک بگیرین

هیچی به اندازه مهمونی بعد زایمان سخت نیست😓

خب برو خونه مامانت تا ده روز نبرش حموم . من مثلا خودم با زنعموم یا زنداییم خیلی راحتم عمه ای کسی ک مثلا باهاش راحتی بعد ده روز میتونی پیدا کنی بیاد ببرش حموم بعدش دیگه دوباره نبرش حموم مجبوری دیگه . خودت کم کم یاد بگیر با لباس برو تو حموم ی پارچه ای چیزی بنداز رو پات ک لیز نشه مگه شستن بچه چقد طول میکشه بعد بخیه هات خودت میتونی ببریش از داروخونه ازین چسبا ک میزنن رو گوش بچه اب نره بخر ی ذره شامپو بزنی ب موهاش همونو با دست بمالی به بدنشو بیاریش بیرون. دو دقیقه ام نمیشه دیگه شرایط سخته باید رو پای خودت وایسی.

کسی دیگه ای نداری موقع حموم نی نی بیاد کمک مامانت

کاش مامانت بیاد پیشت کلا هیچکس اونقدری با خانواده شوهرش راحت نیست چه برسه به اون که بیان مراقبش باشن😕

عزیزم نمیتونی خودت ازخودت مراقبت کنی واقعا سخته خودت اون لحظه دردداری و باید استراحت کنی بعدش نی نی هم هست گریه میکنه دست تنها چطور میشه اخه یکی باید کمک دستت باشه خواهر نداری کمکت کنه ؟

مامانت واقعا کار اشتباهی میکنع اول وظیفه خودشه مواظب تو باشه نه مادر شوهر

با مادر شوهرت اینا با هم زندگی میکنین ؟؟؟

مامانت برا چی نمیاد خوب

سوال های مرتبط

مامان مهوا مامان مهوا هفته بیست‌ونهم بارداری
مامان طهورا مامان طهورا ۵ ماهگی
من برا زایمانم تصمیم به سزارین دارم ،و تو خونه خودمون ۴ تا پله داریم تا بریم آشپزخونه و دسشویی، مامانمم مریضه پاهاش درد میکنه،اذیت میشه از پله ها..
میگه برا زایمان بیا خونه من،و عروسمونم میگه برو خونه مادرت.. اونجا راحت تره.. و میگه اگه خونه خودت بمونی از پله ها اذیت میشی و مادرشوهرت اینا میگن مادرت و عروستون همش شام و ناهار خونه پسر ماعن..(درصورتی اونا همیشه الانم میگن مامانت بیاد کنارت کمکت باشه ،شوهرمم اصلا حرفی نمیزنه ک چرا مادرت میاد،میگه مامانت باید کنارت باشه جدای از بحث بارداری)
ولی خودم خونه خودم آرامشم بیشتره ،اونجا برم خاله و زندایی فوضولم ب بهانه کمک ب مامانم میان اونجا و هرروز میخوان نظر بدن،تیکه ب شوهرم میگن ک اینو بخر اونو بخر(تو یه هفته استراحت مطلقی ک خونه مامانم بودم اینکارو کردن) و برم خونه مامانم شوهرم میگه مامانت اینا میخرن (حالا چیزای مقوی و چیزایی ک من باید بخورم) پدرمادرمم میگن شوهرت باید بخره،یا خاله ها تیکه بهش میگن.. منم واقعا دیگه کشش ندارم بخوام وسط بحث باشم..
ادامشو تو کامنت میذارم