دخترم سرما خورده ولی چون خواهرم میرفت خونه اون یکی خواهرم منم رفتم عصری ،نزدیک نیست خونشون میخاستیم شب بمونیم شوهرمم رفت جای دیگه،از ساعت ده و نیم شروع کرد اینقدر سرفه و گریه و بهونه نیم ساعت فقط گریه میکرد هر چقدر تلاش کردیم آروم نشد اسنپ گرفتم برگشتم از اون موقع گریه میکرد و سرفه همین الان خابید،به شوهرم گفتم ببریمش اورژانس ،نبرد گفت فردا می‌بریم دکتر، میترسم ریه اش درگیر عفونت شده باشه
از وقتی دخترم به دنیا اومده نتونستم جای بمونه اگه موندم پشیمون شدم، اول رفلاکس داشت بعدشم آلرژی شدید تنفسی و ویروس و...
خسته شدم اینقدر خستم 💔😭😭😭دلم میخاد داد بزنم که خیلی هستم،خدایا چرا هیچی تو دنیا واسم آسون نیست هیچییی
حالم بده دوست دارم گریه کنم فریاد بزنم ولی چون مادرم باید مراقبت کنم از بچم😔😭💔

انشالله بعد از اینکه خوب شد برو اون واکسن بیماری‌های ریوی و تنفسی رو براش بزن بزار کمتر درگیر بشه بچه
ما آدم بزرگها از ویروس کلافه میشیم چه برسه بچه

عزیزم تو یه مادر قویی هستی اینو شک نکن هم باز خوشبحالت ک یه عصر میتونی خونه خواهرت بری کلا خانواده م یه شهر دیگه ن من کرمانشاهم اینا همه بدرک شوهرمم عین تازه عروس ها همیشه ی خدا قهره و یک ذره هم درک نداره خودت فکرشو بکن شهر غریب باشی و بچه اذیتت کنه شوهرت هم ب دردت نخوره

عزیزم حقداری درکت میکنم منم دو هفته درگیر بودیم خداروشکر از دیروز تا حدودی خوب شده کاش امشب میبردی اگه دارو میدادن راحتر میخوابید گلوش کمتر ملتهب میشد ولی مواظب تبش باش و خودتم قوی باش

منکه دخترم ۱هفته درگیره این ویروسه ۳بار بردم دکتر دخترم انقد اذیت شده داروهم نمیخوره دکترشم گفته اگه خوب نشه باید بستری بشه اما امشب خوبه خداروشکر نگران نباش منم خیلی حرص خوردم اما خب تحمل کردم توام تحمل کن🙂