کسایی ک منو میشناسن می‌دونن بچم مشکل داره امشب با شوهرم تصمیم گرفتیم ی بچه دیگ بیاریم ک شاید من انقد شب و روز. گریه میکنم اصلا. دوست ندارم هیچ بچه ای تو فامیل ببینم رفت آمد کنم. یکم. خوب بشم بعد حالا میگم نکنه. خدای نکرده این یکی هم اینطور. پیش بره. بچه. من. کاملا. زیر نظر دکتر هفته ای دو تا سونو. حتی قبل بارداری ۶ ماه. تحت نظر با اینکه فامیل نبودیم حالا بگذریم. سوالم اینه ب نظرتون کار بدی میکنم ک میخام دوباره باردار بشم یعنی. با اینکارم این بچم. له میکنم همش میگم نکنه. با آوردن اون میخام بزارم کنار اینو کلا. ولی اگر نیارمم، داغون میشم چ کنم. توروخدا چیزی نگین. ک. بدتر دلم بشکنه. ب اندازه کافی این بچه داغونم کرده. همتون مادرای خوبین. شده حتی نزارین بچت. ی قطره اشک بریزه من اینطور ادمیم. آنقدر وسواسم. بغل هیچ کس نمی‌دم این همه مولتی خارجی بهترین رسیدگی ها شوهرم کارگره ها. ولی برا این. ببخشید. انگار بچه مایه دار بوده بهش رسیدیم ولی تهش این شد خدا. اینطور. کرد ب نظرتون چیکار کنم

۱۰ پاسخ

خانوم گوش بده ببین چی میگم...
بچه اول پسربود.هفته ۳۷ بارداری مرده بدنیا اومد.بند نافش دور گردنش اینانبود خود بند ناف گره داشته با بزرگ ترشدن بچه گره سفت‌تر شده ودراخر بچه اکسیژن نرسیده ومرده.حتا سیسمونیشم تواتاق چیده بودیم..
بعد یکسال افسردگی تصمیم گرفتم بعدیوبیارم باردارکه شدم همه سونو ها سه بعدی .هیچ چیز کم نداشتیم.دخترم آوادنیااومد باضعف عضله؟الان کلاس دومه.معلوله.باویلچرمیره مدرسه.جزو تیز هوشای مدرسه است.
از بدو تولد بردیمش فیزیوتراپی وکاردرمانی.که آخرشم راه نرفت.
بعدش دکتراگفتن نباید تنها باشه باید بچه پیشش باشه.تااینکه بعد کلی آزمایش ژنتیک خون منو همسرمو دخترمو فرستادن آمریکا.گفتن هیچ موردی ندارد. ۵ سال پیش ۱۱ تومنه شد.بعد دوباره پسر باردارشدم خداروشکر سالمه.
پسرم چهل روزه بود که ناخواسته باردار شدم دختربعدیم ده ماه بعدش بدنیا اومد.خداروشکر اونم سالمه.
اما دخترم برای خالو روز خودش خیلی ناراحته...دلش میخاد مثل هم کلاسیاش لی لی بازی کنه😭😭داغونم عزیزم ..هرکس این پستو خوند برای سلامتی بچه هام دعاکنه.دعاکنید بتونم خوب ب دخترم برسم.دعاکنید روحیمو از دست ندم وکم نیارم.
مامان حسین از شرایط برام بگووو.

بزار بچت بزرگتر بشه بعداً یکی دیگه بیار.و خواهر من حتما حتما به مشاور برو.اصلا فعلا بچه دوم نیار تا بچت بشه سه سالش.و اینکه بچه بعدی بیاد توجت به این بچه چون مشکل هم داره ۷۰درصد کم میشه.خواهش میکنم برو مشاوره لطمه به این بچت نزن تا بشه ۳سالش

برادر زاده من هم سی پی هس الان ۶ سالشه و خیلی امید دارن خوب میشه
زن داداشم دیگه حامله نشد اگر بچه الان بیاری خیلی راحت بزرگ میشه من دقیق نمیدونم مشکلت چیه ولی اگ میتونی بیار

نگران پسرتم نباش ب خدا امید داشته باش
هیچ پدرو مادری بچشو نمیندازه شاید ی بچه دیگه توی خونه باشه زودتر حالش خوب بشه امیدتو از دست نده
خیلی عمیق درکت میکنم 🤲

عزیزم سختت نمیشه اینجوری؟ دوتا بجه؟ یکم بزار شرایط بهتر شه قطعا یه بچه دیگه بیار

عزیزم بذار این بچت بزرگ بشه بعدبه امید خدا یکی دیگه بیار

اینشالله که امید به خدا خوب میشه.فقط خواهش میکنم دست از تلاش براش برندار و فعلا بچه دوم نیار حتمااااااااااا برو مشاوره حتما

حالا خوددانید

حتما بچت خیلی عزیزه براتون و ب نظرم حتما بازم بچه بیار ولی بزار یکم این بچه بزرگتر بشه که خودتون کمتر اذیت بشید و حتما هم ازمایش ژنتیک برید شما حق داری بازم بچه بخواید و این ب معنی کنار گذاشتن این یکی بچه نیس شاید اگه عادی بود همه چیز بازم بچه میخواستید ولی الان ک شرایط یه طور دیگس ب خودتون اینحوری القا میکنید و خود آزاری میکنید

توکلت بخدا باشه عزیزم اول بعدش حتما با دکتر مشورت کن چه کارایی لازمه انجام بدی قبل از بارداری آزمایشو سونو حتما جای معتبر انجام بده...ایشالله هر چی صلاحتونه پیش بیاد عزیزم

عزیزم هنوز خوب راه نیوفتاده پسرت نبردیش کاردرمانی؟؟

سوال های مرتبط

مامان حسین مامان حسین ۱ سالگی
دیروز خونه دخترخالم بودم کلا فراموش کرده بودم کارتمو ببرم بعد کارتش گرفتم رفتم پوشک بخرم بعد بچش سه سالشع، خودشو زد ب زمین. ک رانی میخاد منم خریدم. هم اومدم تا مادرش فهمید. ببین چ بلوایی. ب پا کرد ک چرا خریدی. از کجا بیارم منم گفتم پاش میکوبه نخرم بعد گزاشت رو اپن نداد بخوره ی ساعت گریه کرد. گفت ن میبرم پس میدم ی ماکارونی یا نمک میگیرم بچش. من میگم غش کرد نداد ک نداد. حالا بگی نداره نه فوق پولدار. حالا از دیروز. تو خودمم میگم نگا یکی. اینطوری ک. از گوهش میخوره ی آبمیوه بخره یکی هم مثل من باید. همش دکتر خرج کنه آخ خدا قربونت بشم یعنی اگ من بچم مثل اون راه می‌رفت همه کار میکرد. شده بود. اگ نداشتممم گدایی میگردم. هیچی براش کم نمیراشتم خدا کلا آدمایی ک خوبن هیچی برا بچه هاشون، کم نمیزارن آزار میده. باید منم میشدم. یکی مثل امثال دخترخالم. ک. دوران مجردی هر کاری خاسته کرده. الان شوهر داره بچه داره سه تا. دوست پسر داره بچش. اصلا انقد دیر عوض می‌کنه ک. بچه. شدید میسوزه. حرفم اینه کاش منم خراب میشدم شاید خدا ب منم ی بچه سالم میداد. منظورم. با کسی نیست ناراحت نشید. ولی خیلیا رو دیدم بچه تب می‌کنه. میگن خسته شدیم بچه رو کتک میزنن، پس من چ صبری دارم. خدایا میشه. منم ببینم بچم خونه رو بهم می‌ریزه بچم. ازم چیزی میخاد. هم فقط بگ فلان خوراکی. همه کار میکنم. براش. بعد. بعضیا آخ خدا قربونت بشم. چرا یکی تو اینستا دیدم ۵ قلو داره. خب من پنج تا نخاستم یکی دادی همونم سالم می‌دادی واقعا من چی کم گزاشتم براش یکی اینجا دیدم ک بچش هیچ امیدی نبوده ولی خدا خواسته براش چرا برا من نمیخاد
مامان زندگیم مامان زندگیم ۲ سالگی
سلام
خانمایی که سر بچه هاشون داد میزنن جیغ میزنن مخصوصا بچه هایی کوچیکتر...
ما یه اشنایی داریم تو فامیل شوهریم...ک مامانش با صدای بلند سر بچه ۳ سالش داد میزنه و بچه از شدت ترس هم زبونش بند اومده بود هم دیوونه شده بود‌..دیگه نه حرف زد ن تونست مثل بچه سالم بزرگ بشه...الان ۹ سالشه ن حرف میزنه ن عقل درستی داره...اونایی ک نمیتونن خودشونو کنترل ...اینو گفتم ک یادش بیفتنو کنترل کنن...لطفا رعایت کنید بچه هیچ چیزی از عصبانتیت و دعوا نمیدونه حتی سر خود مادهم یک لحظه ناغافل داد بزنن میترسیم از جا میپریم ..من خودم موقع دعوا با شوهرم...با اینکه میدونم دعوا میکنیم ولی وقتیریهویی صداشو میبره بالا ...میپرم ازجام ...ب فکر کوچولوهاتون باشین سخته میدونم جون دخار خودم ب شدت شلوغ و پرخاشگره گاهی وقتادواقعا کم میارم ولی خودتونو بزارید جای بچه هاتون...اونا واقعا هنوز هیچی نمیدونن و درک نمیکنن ...مراقب باشید یک لحظه کم صبری ی عمر پشیمونتون نکنه...اون روز ک مادر اون بچه رو دیدم هنوز ک هنوز داره غضه میخوره خودش میگف خیلی وقتا انقدر غصه میخورم ک میخام خودکشی کنم ..میگف خودم کردم هیچ وقت یادم نمیره اون لحظه ای ک از ترسش چشاش بززگ شد و دوید بغلم ولی ...کار از کار گذشته بود ...خودم وقتی شنیدم ماجراشو اصلا بهم ریختم .