خدایا شکرت هرچقدر سخت گذشت بد گذشت اذیت شدم با سرنگ بزرگش کردم بالاخره یک ساله شد خیلی خوش حالم امشب تولد دخترم با بدترین شرایط تونستم یک سالش کنم بازم خداروشکر پکدارمش ایشالله دامن همه چشم انتظارا سبز بشه تولد دخترم شوهرم رفته کیک ابی گرفته به دلم گرفت از کارش چون من تولد بزرگ ازش نخواستم ولی توقع کیک ابی هم نداشتم نه به خوش حالی من نه به بی خیالی اون چون همه سختی ها رو من تنها کشیدم

تولدش مبارک باشهدعزیزم شماهم خداقوتت بده خسته نباشی منم بچم رفلاکسی بودخیلی ادیت شدم درکت میکنم

درواقع باید به خودت تبریگ بگی بابت این قدرت ک صبوریت.با گوشت و استخوان درکت میگنم اخه ۱۱ ماهه با قطره چکون دارم شیر میدم با یه بچه کم وزن آخ ک دیگ جونم ب لب رسیده

و منی که ۳ تا بچه هامو کلا با سرنگ بزرگ کردم😫😫😫😫🤣🤣🤣🤣🤣
نمیدونم چرا ارثی شده واسه بچه های من

تازه پسر من آلرژی ب پروتئین گاوی داره الآنم آلرژیش بیشتر شده غذام نمیتونه بخوره 😭

منم پسر از دو ماهگی شیشه دیگ نگرفت خیلی سخته قشنگ درکت میکنم تولدش مبارک عزیزم خداحفظش کنه♥️ مردا همینن خودتو ناراحت نکن

تولدش مبارک باشه
دروغ نگفتن بهشت زیر پای مادران هست
عزیز چرا با سرنگ بهش شیر میدادی

تولدش مبارک باشه عزیزم ایشالله عروسش کنی فدات😍😍
کام خودت تلخ نکن مامان مهربون تو تونستی یه بچه یک روزه رو یک سال با هر بدبختی با چنگ دندون نگه داره موفق باشی

حالا چرا رنگ کیک اذیتت کرد

عزیزم همه مزدا همینن

عزیزم مبارکش باشه تنش سالم باشه