منم مثل توام تا4ماه ویارشدید داشتم ارزوی اب خوردن داشتن قرصارو سالم بالامیوردم هیچی نمیتونستم بخورم13کیلوکاهش وزن داشتم طی 4ماه بیمارستان بستری شدم، فقط ماه5بی دردسربود برام ازماه6دردای لگنی وواژنم شروع شدکه غیرقابل تحمله همش استراحتم ولی اصلابهترنشدم کلی ام قرص ودارو وامپول، انشالله که بخیر وسلامتی بگذره وبشادی زایمان کنیم
دقیقا منم فکر نمیکردم اینجوری بشه. ولی دیگه شد دیگه. شکر خدا
فقط سالم بیان بغلمون حداقل
صبر داشته باش عزیزم ایشالا چشم رو هم بذاری دوتاشون میان بغلت به امید خدا
طول سرویکست چند شده مگه استراحت داده دکتر ؟
ولا خواهر منم دقیقن مشکل تو دارم نمیدونم دیگه چکار کنم
اشکال ندارع عزیزم منم ازماه اول تاالان استراحت مطلقم فقط زمانی ک سونویا دکتردارم میرم بیرون .درست سختی زیاد داریم با دوقلوهامون ولی خداروشکر آخرش شیرینه انشالله وقتی صحیح و سالم بغلمون گرفتیم اونموقع این سختیافراموش میشع
دقیقا منم شرایط شما رو دارم هنوز یه دختر ۴ ساله هم دارم که فقط دلش بازی میخاد ولی نمیتونم باهاش بازی هایی که میخاد بکنم و هی گریه میکنه .شوهرمم دیر از سرکار میاد تا شام درست میکنه کلی خسته میشه .نمیتونم خونم جارو کنم جمع کنم.کلی مشکل دارم
نگران نباش آن شالا ب خوشی تموم میشه .منم فک میکنم بدترین روزای عمرمو تجربه کردم.بعضی روزا آرزوی مرگ کردم.ببین دیگه چقد عذاب کشیدم .عذاب واقعی..آن شالا ک بخیر و خوشی تموم شه برا همه مون و ب زودی بچه های سالمی بغل کنیم..گفتم ک بدونی تنها نیستی.ماها هم اینجوری بودیم
منم بارداری از اول پر خطر بود خیلی چیزا سرم اومد و باعث شد الان افسردگی بگیرم☺️ هر کاری میکنم خوب نمیشم همون آدم سابق نمیشم افسردگی هر روز بیشتر میشه ولی هیچ راهی ندارم...
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.