حس میکنم افسردگی بعد از زایمان گرفتم، اعصابم نمیکشه دیگه بچه هارو مخصوصا پسر بزرگم ک دوسالو هشت ماهشه. خیلی اذیتم میکنه بداخلاق و بد قلق شده... کم آوردم . کاملا بی انگیزه و بی اعصاب شدم. نا خودآگاه دستم رو پسرم بلند میشه چند روزه بعد میشبنم گریه میکنم از عذاب وجدان. ‌حتی ب خودکشی ام فک میکنم.... چرا اینجوری شدم من دست خودم نیست🥺🥺🥺 خیلی تنهام. مامانم دوتا کوچه باهام فاصله داره یه زنگم نمیزنه حالمو بپرسه چ برسه کمکم کنن البته شاغله ولی دلیل نمیشه ک ، کلا ادا داره و همش توقع داره و تو قهره.
دیوونه شدم فک کنم

خیلی شرایطت سخته حق داری
ولی بدون اینا همه میگذره قربونت
خودتو سرزنش نکن تو مادر خیلی خوبی هستی
حیفه که اون طفل معصوم رو با کتک زدن، اذیت کنی تربیتت خراب میشه زحمتات هدر میره عزیزم
میخواد غذا نخوره خونه بهم بریزه اشکال نداره رها کن
بهتر از اینه که هردو آسیب ببینین جانم

سریعااااااااا باید به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنی.
از اطرافیان و خانواده ررای بچه ها کمک بگیر.
افسردگی بعده زایمان طبیعیه ولی درمان نکردنش دور از عقله.
یه دوست و آشنا دور و ور تو نیست به دادت برسه؟؟؟
خاله ای عمه ای خواهری؟؟؟
دوستی،خواهر شوهری،مادرشوهری؟
ای بمیرن خانواده ای که تو روز سخته آدم هم دور آدم نباشن.

مامان من خانه داره ولی حتی وقتی پیشش هستم هم کمکم نمیکنه. از خواهرم کمک گرفتم بنده خدا از اداره مستقیم میاد پیش من. باید از اطرافیان کمک بگیری یا به همسرت بگو کمک کنه اگر کمک نمیکنه بگو پرستار بگیره. اگه خواهرم نبود شده طلاهامو بفروشم پرستار می‌گرفتم.

منکه تصمیم گرفتم دومی زمانی بیارم ک اولی ۵سالشه اینجوری هیچ کدوم لطمه نمیبینیم بچه اولمم لطمه نمیبینه تا قشنگ تکی حال کنه همچی براش فراهم میکنم دوتا باشن آدم نمیتونه سخته اولی میره کنار عقده ای میش ناآرام میش واقعا این ی عذابه براش من اینکارو باهاش نمیکنم🤧

من ک فقط همین یدونرو دارم اوضام همینه همش بد اخلاقم البته دخترمم خیلی بد قلقه شیر نمیخوره وقتی میریم بیرون همش درحال گریه کردنه دیگه کم آوردم

منم مثل توم عزیزم دقیقا دختر دوساله و کتکش میزنم باز میشینم گریه میکنم

منم شرایط تورو دارم اگه میتونی با مشاور صحبت کن حالت خیلی بهتر میشه نزار شدید بشه این حس وحال بدت ،برعکس من از مامانم دورم بخاطرهمین حالم گرفتس ای کاش نزدیک بودم🥲