اقا امروز تنهایی اوسکول شدم دیگه حوصلم پوکید تو خونه
بیاین شماها هم از تجربه رفت و آمد خانوادگی و دوستانتون بگید موفق بود یا ناموفق؟؟؟؟؟
منم میگم: من دوستی ندارم خودم دوستای شوهرم اکثرا خوبن ولی همشون مجردن پس اکثرش همینجا کنسل میشه یکیشون یسال بعد ما عروسی گرد
خودش جای برادری آدم خیلی خیلی خوبیه
زنش همسن منه برعکس منو شوهرم که خانواده من خیلی پولدار بودن و شوهرم ضعیف اون شوهره پولدار بود زنه هیچی ندیده بود
ندیدن داریم تا ندیدن بعضیا چشم و دل سیرن بعضیا نه میخان عقده خالی کنن ....بعد عروسی اومدن تو ی خونه روبرو ما مستاجر شدن رفت و آمد ما تقریبا زیاد شد ولی اون راننده ماشین سنگین بود خب خیلی روزا خونه نبود
زنه هم همش خونه باباش بود
وسط این صمیمیتا واسم تعریف کرد که دوست پسر داره ...
از اینم هیچی نگفتم زندگیشون برعکس ما بود
ما رفیق بودیم اونا نه ۴ ۵ تا النگو قایمکی شوهرش فروخت
ن ب زندگی اهمیت میداد ن هیچی خیلی حرکات دیدم ازش که کلا مخالف عقیده خودمم بود تا ی روز رفتیم بیرون ۴تایی من و این گفتیم اب هویج مردا هم بستنی میخاستن اینا گرفتن اوردن تو ماشین بستنی از این اسکوپ دارای تزیین شده بود وای دعوا راه انداخت من بستنی هم میخاستم چرا نگرفتی
آب هویج و خورد بستنی شوهره هم خورد کوفت هممون هم کرد اینقدر نق زد
به شوهرم گفتم اولین و آخرین بار بود دیگه بسته با اینا نمیریم بیرون
دیگه شد در حد سلام علیک
ننه بابای دختره هم از مشهوریا شدن تو این مدت گنداشون بالا اومد
نمیدونم کدوم دروغ دختره رو شد که ۴ ۵ روز پیش شوهرش از خونه بیرونش کرده دیگه هم دوستی نداریم از همون موقع هرکاری بخایم کنیم خودمون فقط

۷ پاسخ

منم توشهر غریبم هیچکی روهم ندارم امروزم تنهام

شوهرم دو تا دوست داره رفت وآمد خانوادگی داریم اونم نه زیاد چون اونا یکم حسادت میکنن ب شوهرم هرکاری میکنه یه مدت بعدم اونا همون کارو میکنن.ولی در کل روی رفت و آمد با دوست و غریبه ها شوهرم ب شدت حساسه ازبس ک از دور و اطراف میشنوی یه گندی بالا اومده تو این رفت و آمدا

وای دقیقامنم اینقدردرودیوارنگاه کردم خسته شدم شوهرم هم صب تاشب سرکاره قبلاشایدمیرفتم بیرون الان بخاطربارداریم همش خونم کلافه شدم نمیدونم چیکارکنم

من وقتی مجرد بودم چندتا دوست داشتم ولی نمیدونم یه سریا چرا ازدواج میکنن انگار اپولو هواکردن باخیلیاشون ارتباطی ندارم ولی دوسه تا هستن ک دوسه ماهی یکبار میبینمشون چون ازشون دورم وهیچ دوستیم اینجا ندارم وبیشترتنهام

منم کسی ندارم خونه پدرشوهرمم همسایمونه ولی صد رحمت ب غریبه سال ب سال نمپرسن زنده ایی یامرده منم مثل خودشون شدم ی ماهه نرفتم

دقیقا منم مثل تو چل شدم امروز

منم تک تنهام ن رفیقی شوهرم ک سرکار همیشه

سوال های مرتبط

مامان ♡ابرا♡ مامان ♡ابرا♡ هفته چهلم بارداری
خانما میخام داستان اینکه چطور شد اسم دختذمون گذاشتم ابرا 🤍
بگم ک این فیلم یاغی خیلی رو انتخاب اسم ما تاثیر داشت بعد دیدن این فلیم شوهرم گیر داد بثد ک باید اسم دخترمون بزاریم ابرا اون موقعه هم. ما نامزد بودیم منم گفتم باشه گفتم بعد عروسی یادش میره بعد روز عروسی دیدم شوهرم رفته ب فیلم بردار گفته بود ازم فیلم بگیر میخان شواش دخترم کنم یعنی از اول عروسی تا اخر عروسی هی شواش میکرد میگفت. ابفتخار دخترم ابرا کوچولویی بابا منم اسم ابرا خوشم میومد ولی. دوس نداشتم بزارم رو اسم دخترم چون میگفتم این اسم یجوایی مثل فیلم ستایش بود ک یعد فیلمش همه اسم بچه هاشون گذاشتن ستایش گفتم اونجوری شده دوس نداشتم من میگفتم پناه یا رز. شوهرم قبول نمیکرد منم گفتک حالا ک گذشته تو فیلمم هی شواش کردیم. بزرک بشه ببینه خوشحال میشه
بعد پسر عمویی شوهرم اونم واسه عروسش شواش کرده بود ب افتخار دخترم سایه بعد زنش باردار شد پسر بود خیلی ناراحت شد اسم پسرشم گذاشتن کوهیار ب مادرخانومش گفته بود اگ بچمون دختذ بود اصلا نمیخاد سیسمونی بگیری خودم میگیرم ولی اگ پسر بود باید همه بگیری 😂😂❤
مامان عسلی مامان عسلی هفته بیست‌وهفتم بارداری
دیگه رفتم انتی و ی دو سه ساعتی کوچولو ما رو معطل کرد تا خودشو نشون بده
به قدری من اونجا چیزی خوردم که بچرخه که تو عمرمم نخورده بودم
خلااااصه که انتی هم بهمون ۸۰ درصد احتمال پسر داد
تا اینکه نوبت سونو انومالی رسید
به خیال اینکه صد در صد پسره از دکتر جنسیت رو پرسیدم جوابم نداد
گفت عجله نداشته باش بذار من همچی بچه رو برسی کنم
۴ ۵ دفعه رفتم تو اتاق دکتر و بیرون اومدم که بچه هی بچرخه و همجاش معلوم بشه
تو این ۴ ۵ دفعه هر دفعه جنسیت رو پرسیدم جوابم نمیداد دکتر
دفعه اخر دیگه گفت میدونی جنسیت چیه؟؟؟
گفتم پسره
گفت از کجا میدونی گفتم انتی احتمال داده و اینکه همه بهم میگن بخصوص قدیمیها بر حسب تجربشون میگن پسره گفت نه
همه اشتباه میگن و صد در صد دختره😁💗
یعنی من انقدری تو ذهنم تصور پسر بود که فکر میکردم داره دروغ میگه گفتم بهش راستشو بگو و...
گفت صد در صد دختر💗💗💗
خلاصه که دیگه گفتیم انومالی دقیقه و دنیای ما هم صورتی شده
هم خودم هم شوهرم کلا برامون فرقی نداشتا که بچمون چی باشه ولی چون دیگه میگفتیم ۸۰ درصد پسره اینکه گفت دختره تو شوک افتادیم.(همه من و شوهرم و هم همه‌ی فامیل) اصلا کسی باورش نمیشد
فقط یاد دختر عمه شوهرم میوفتادم و میگفتم تنها کسی که گفته بود دختره بچت اون بود که سید هست و جدش ائمه اطهارن🥲❤


مابقی تاپیک بعد...