مامانایی که تازه زایمان کردین یا میخوایین زایمان کنین
من از الان تو فکرم بعدا چطوری دخالت های مادرشوهرمو تحمل کنم
مامانم از شیراز میاد خونه مون باهاش راحت ترم تو بیمارستان هم گفتم خودش پیشم بمونه
ولی خب مادرشوهرم از شهرستان میاد یه ساعتی خونه شون دورتره ولی میاد و نمیره و همش رو اعصابه
چند روز پیش اومد خواستم قرص ویتامین بخورم میگفت این چ قرصیه نخور
خلاصه به همه چی کار داره
بنظرتون چطوری شرایطو اونموقع تحمل کنم از طرفی افسردگی شدید هم دارم حالم اصلا خوب نیس

فقط بزار حرفش و بزنه و کار خودت رو بکن بگو دکترم گفته متخصص پرسیدم گفته این کار و کنید

واقعا این مادر شوهرا چرا اینطورین منم تو همه چی دخالت میکنه

وای وای عین مادر شوهر من سر دختر اولم که هی دخالت میکرد منم گوش نمیکردم هرروز دعوا راه مینداخت

کاش مادر شوهر من توانایشو داشت میومد کمکم ،ناشکر نباش ،اگه دوستتون نداشت خودشو به زحمت نمی انداخت ،هرچقدم که فضول باشه به هرحال واجب احترام هست

از الان بهش فک نکن، بعدم که اومد محل نده اصلا
بالاخره اون که میاد

عزیزم برای راحتی خودتم که شده همش به خودت بگو مادر شوهرم مثل مادر خودم که نوشونو دارن و نگران هست هروقت یچیزی گفتن فرض کن همین حرف رو مامانت گفته و با همون دید حرفاشونو گوش کن.

هیچی عزیزم فقط میتونی به مامانتم بگو که یه گوشت در باشه اون یکی دوروازه که راحت‌تر تحمل کنی انگار که نمیبینیش وگرنه با عوض دعوا بین خودت و شوهرت میشه البته همه چی به شوهرت بستگی داره 🙂

منم مشکل تو داشتم شوهر زد تو دهن مامانش منم بعدش برای زایمان میرم خونه مامانم

از خدامم هست مامانم و مادرشوهرم بیان خونمون بمونن کمکم کنن از نظر بچه داری خونه داری
بهشونم گفتم بیان
زیاد حساس نباش
بالاخره مادر ادمم میگه اینکارو بکن اینکارو نکن
منتهی مادرشوهر میگه فکر میکنیم دخالته

فقط باید بی توجهه باشی

شما برو خونه مامانت