بچه ها یه چیزی بگم بهم نمیخندین؟ من به عنوان یه مامان اولی میترسم لباس آستین بلند تن بچه م کنم، تو این چند روز که دنیا اومده خونه مامانم هستم و همش مامانم یا آبجیم لباسشو میپوشونن بهش، چون دستشو مثل ما بزرگسالا درست خم نمیکنه که آستین بره تو دستش و همش فکر میکنم اگه خودم خمش کنم کتفش آسیب میبینه، شماها با این موضوع کنار اومدین یا نه، چند روز دیگه میخوام برم خونه خودم و اونجا تنها هستم، راه حلی ندارین بهم بدین بتونم درست و بدون ترس انجام بدم؟

۷ پاسخ

الان ک کسی کنارته تمرین کن هرچیزیو راجع بهش بلد نیستی ترس داری بپرس تاهستن یادت بدن برای لباسم استینو برعکس کن دست کوچولو رو بگیر اروم بکش بیرون اول همه چی بسم الله الرحمن الرحیم بگو بعد استینو یکم تابده کوتاهتر شه دستش زوپبیاد بیرون

یه کلیپ دیدم استینو چپه میکرد بعد دستتو توش کنی ، دست بچه رو بگیری و بکشی بالا و بپوشونی... راحت بود

از آرنج بگیر دستشو موقع پوشوندن در آوردن چون مچ بچه ها ضعیفه

اه چه جالب اسم پسرتون آراده پسر منم اسمش آراد جووونه

اشکالی نداره عزیزم منم مامان اولیم آراد تا ۲ماهگیش خاله ام صدا میکردم یازنداداشم یا عمه آراد تو یه کوچه بودیم که بیان لباسای آراد و تنش کنن و حموم ببرن 😂😂😂

بنظرم ازالان تمرین کن ک رفتی خونه تنها بودی هول نشی

طبیعیه. منم کم کم یاد گرفتم.موقع لباس پوشوندن با نی نی حرف بزن که اروم باشه.هول نشو با آرامش انجام بده. و اینکه سعی کن بیشتر سرهمی یا پیراهن مانتویی تنش کنی.اونا راحت تره.

مقالات مرتبط

غذای مخصوص روز‌های امتحان بچه‌ها
غذای مخصوص روزهای امتحان بچه ها | تغذیه در ایام امتحانات
کودکان سندرم داون
سندرم داون از چند ماهگی قابل تشخیص است؟علائم و مشکلات آن
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
بچه ها یه چیزی بگم بهم نمیخندین؟ من به عنوان یه مامان اولی میترسم لباس آستین بلند تن بچه م کنم، تو این چند روز که دنیا اومده خونه مامانم هستم و همش مامانم یا آبجیم لباسشو میپوشونن بهش، چون دستشو مثل ما بزرگسالا درست خم نمیکنه که آستین بره تو دستش و همش فکر میکنم اگه خودم خمش کنم کتفش آسیب میبینه، شماها با این موضوع کنار اومدین یا نه، چند روز دیگه میخوام برم خونه خودم و اونجا تنها هستم، راه حلی ندارین بهم بدین بتونم درست و بدون ترس انجام بدم؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
بچه ها یه چیزی بگم بهم نمیخندین؟ من به عنوان یه مامان اولی میترسم لباس آستین بلند تن بچه م کنم، تو این چند روز که دنیا اومده خونه مامانم هستم و همش مامانم یا آبجیم لباسشو میپوشونن بهش، چون دستشو مثل ما بزرگسالا درست خم نمیکنه که آستین بره تو دستش و همش فکر میکنم اگه خودم خمش کنم کتفش آسیب میبینه، شماها با این موضوع کنار اومدین یا نه، چند روز دیگه میخوام برم خونه خودم و اونجا تنها هستم، راه حلی ندارین بهم بدین بتونم درست و بدون ترس انجام بدم؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
بچه ها یه چیزی بگم بهم نمیخندین؟ من به عنوان یه مامان اولی میترسم لباس آستین بلند تن بچه م کنم، تو این چند روز که دنیا اومده خونه مامانم هستم و همش مامانم یا آبجیم لباسشو میپوشونن بهش، چون دستشو مثل ما بزرگسالا درست خم نمیکنه که آستین بره تو دستش و همش فکر میکنم اگه خودم خمش کنم کتفش آسیب میبینه، شماها با این موضوع کنار اومدین یا نه، چند روز دیگه میخوام برم خونه خودم و اونجا تنها هستم، راه حلی ندارین بهم بدین بتونم درست و بدون ترس انجام بدم؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
بچه ها یه چیزی بگم بهم نمیخندین؟ من به عنوان یه مامان اولی میترسم لباس آستین بلند تن بچه م کنم، تو این چند روز که دنیا اومده همش بقیه لباسشو میپوشونن بهش، چون دستشو مثل ما بزرگسالا درست خم نمیکنه که آستین بره تو دستش و همش فکر میکنم اگه خودم خمش کنم کتفش آسیب میبینه، شماها با این موضوع کنار اومدین یا نه، راه حلی ندارین بهم بدین؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان مهبد مامان مهبد ۳ ماهگی
شما چند تیکه لباس تن بچه میکنید الان؟
من تا چند روز پیش سه تیکه تنش میکردم یه تاپ یه استین کوتاه یه استین بلند
ولی یه هفتس دو تیکه تنش میکنم استین کوتاه و استین بلند
حس میکردم گرمشه همش گریه میکرد الان بهتره
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان پناهم😍 مامان پناهم😍 ۳ ماهگی
بچه ها یه سوال من تو این ۲۰روز که زایمان کردم همش مامانم پیشم بوده الان دیگه میخام برم خونه خودم حس میکنم دست تنها از پسه بچه و زندگی برنمیام
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان محمد طاها مامان محمد طاها ۴ ماهگی
خانمهایی که بچه هاشون یک ماهه هستند چند تا لباس تو تن بچتون میکنید تو خونه؟؟؟؟ من درو پنجره ها بسته اند یه رکابی یه آستین کوتاه یه آستین بلند یه شرت و شلوار میپوشمش الان که هوا سرد شده به نظرتون زیاده؟؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۵ ماهگی
روز به روز که میگذره بیشتر میترسم از بچه داری
هنوز مامانم پیشمه و جسمی هنوز داغون و ناتوانم و نمیدونم کی بتونم سرپا شم🥲🥲
از اینکه مامانم بخواد بره میترسم و نمیتونم به این فکر کنم که با یه بچه تنها باشم احساس میکنم اصلا از پسش بر نمیام🥲🥲
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نـــ✨ـــورا مامان نـــ✨ـــورا ۶ ماهگی
سلام مامانای گل من الان خونه مامانمم تا به این فکر میکنم که چند روز دیگه میخوام برم خونه خودم بدجور استرس میگیرم و میترسم نکنه از عهده بچه داری برنیام 😢
مشاهده ۹ پاسخ دیگر