تاپیک دوم: صحبت‌های روانشناس
روانشناس گفت: از دو سالگی به بعد بحث فرزندپروری خیلی جدی‌تر میشه. اینکه من مدام در حال بازی با آواز باشم، اصلا درست نیست؛ چون دارم اونو یه بچه وابسته بار میارم. بچه‌ای که بدون حضور مادر حتی نمی‌تونه بازی کنه، در حالی که یک کودک دو ساله "باید" بازی کردن به تنهایی رو بلد باشه. بهم گفت اگر از الان این وابستگی رو کنترل نکنم، آواز همینجور عادت میکنه و روز به روز وابسته‌تر میشه. که خب این مساله در دوران تحصیل واقعا دردسرساز میشه و اصلا به نفع بچه نیست.
در کنار موضوع وابستگی و عدم استقلال بچه، که خب مسائل بسیار مهمی هستند، این نکته هم هست که تا کی میخوام فقط یک مادر باشم و مدام در حال رفع نیازهای بچه؟ من به عنوان یک انسان حق زندگی دارم، و باید یه تایمی رو برای خودم داشته باشم.
حرف‌های روانشناس برای من یک تلنگر بود. چون هیچوقت فکر نمی‌کردم وقت‌گذرونی و بازی بیش از حد با آواز، ایرادی داشته باشه. به نظر من ایرادش فقط این بود که وقتی برای خودم نداشتم و خب قبول کرده بودم که باید با این مساله کنار بیام. ولی هیچوقت فکر نمی‌کردم این کار به ضرر بچه‌ام باشه. تازه کلی به خودم افتخار می‌کردم که مادر خوبی هستم و همه وقتم رو دارم میذارم برای بازی با بچه‌ام !!!

خب حالا چکار کنیم؟ تاپیک بعد میگم.

۴ پاسخ

جایی خواندم نوشته بود والدین تنبل جزو بهترین والدین ها هستن به بچه کار میدن بچه مسعولیت پذیر میشه تا بچه حوصله ش سریع می‌ره شروع نمیکنن به‌اش بازی کردن یاببرنش بیرون وبا این کار بچه خودش دنبال چیزای جدید می‌ره وسر خودشو گرم می‌کنه وچیزای جدید کشف می‌کنه وبا استعداد میشه ولی مطلب دیگه که یادم نیست🙃

منتظر تاپیک بعدی هستم

چه جالب منم همیشه خیلی باهاش بازی میکنم
فمر میکردم دارم کار درستی میکنم

بسیار عالی ... منتظر تاپیک بعدی میمونم

مقالات مرتبط

بازي با كودك دو ساله
بازی های مناسب کودک دو ساله کدام‌اند؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چطور با کودکان بازی کنیم
چطور با کودکان بازی کنیم؟
وابستگی کودک به مادر
وابستگی کودک به مادر تا چه سنی طبیعی است؟

سوال های مرتبط

مامان آواز مامان آواز ۲ سالگی
تاپیک اول: مساله
مامان‌هایی که همیشه در حال بازی و وقت‌گذرونی با دلبندتون هستید:
سلام، خوبید؟
چند وقته می‌خوام یک تجربه فرزندپروری رو باهاتون درمیون بذارم.
آواز دقیقا از اون دسته بچه‌هایی بود که مدام به من می‌چسبید. همش در حال بازی بودم و واقعا وقتی برای خودم نداشتم. همین چند ماه قبل یک دوره اضطراب جدایی رو گذروند و بعد اون اوضاع خیییلی بدتر شد.
تو آشنایان می‌دیدم یا تو گهواره می‌خوندم که مامانا می‌گفتن یه تایمی رو با بچه بازی می‌کنند و بعد خود بچه به تنهایی بازی می‌کنه . واقعا به حالشون غبطه می‌خوردم ، چون آوز همیشه خدا فقط با من بازی می‌کرد . با خودم فکر می‌کردم خب بچه‌ها با هم فرق دارن. آواز تک فرزنده و کسی رو جز من نداره باهاش بازی کنه، من مادرم و اولویتم باید فرزندم باشه و ... .
تو یکی از جلساتی که با روانشناسم داشتم، به این نکته که تایم زیادی رو با آواز می‌گذرونم اشاره شد. حرف‌های جالبی زد که تو تاپیک بعدی میگم.
مامان آواز مامان آواز ۲ سالگی
تاپیک سوم: راه‌حل
کودک در 2 سالگی از لحاظ روحی نیاز داره روزی نیم ساعت با مادر بازی کنه، ولی نیم ساعت باکیفیت. یعنی تمام مدت فقط با کودک بازی کنی و حتی یه لباس تا نکنی (چون لباس تا کردن جزء کارهای خودت محسوب میشه نه بازی با کودک!). میتونی به شیوه میررینگ بازی کنی. یعنی از جملاتی که بچه میگه، یک جمله رو انتخاب و اونو تکرار کنی. مثلا بچه میگه: بیا با لگو قرمز خونه بسازیم. شما بگی: آخجون! میخوایم با لگو قرمز خونه بسازیم. اینجوری بچه میفهمه که همه حواس شما پیش اونه.
در رابطه با من، چون طلاق گرفتم و آواز نمیتونه هر روز پدرش رو ببینه، روانشناس گفت روزی یک ساعت بازی باکیفیت براش کافیه. حالا من چکار کردم؟
به ازای هر 1.5 یا 2 ساعتی که با آواز بازی میکردم، یه ربع میرفتم سراغ یه کار دیگه. مثلا از 5 بازی شروع میشد، من از ساعت 6:15 بهش میگفتم که دو تا دیگه بازی کنیم، بعد من میخوام ظرفها رو بشورم. این جمله رو چند بار تکرار میکردم، و ساعت 6:30 میرفتم سراغ ظرفها. بعد شستن ظرفها، دوباره برمیگشتم سراغ بازی با آواز.
آواز چکار می‌کرد ؟ جیغ میزد و گریه می‌کرد که بیا بازی کنیم. دفعه اول حدود 20 دقیقه گریه کرد.
حدود یک هفته ده روزی اوضاع همین بود. به مرور میزان کارها روبیشتر کردم. یعنی اگر روز اول یه ربع پیشش نبودم، به مرور این زمان شد نیم ساعت و به یک ساعت رسید.
اون یک هفته اول دهنم سرویس شد! به معنای واقعی کلمه نسبت به صدای آواز حساس شده بودم. انقدر گریه شنیده بودم که دوست داشتم سکته کنم، چند روز برم بیمارستان فقط برای اینکه دیگه صدای گریه نشنوم!!!

ادامه در کامنت
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان مهرداد✨ مامان مهرداد✨ ۲ سالگی
درود🍓
هوا خیلی گرم شده من از ترس گرمازدگی مهردادو بیرون نمیبرم و به بازی کردن توو حیاط بسنده میکنم 💦حسابی بازی کردو خسته شد بعد برای اولین بار باهاش تنهایی رفتم حموم🧴🛁،خیلی سخت بود🫨ولی انجام شد😊بتنهایی مسئولیت بچه هارو برای مدتی باید قبول کنم چون از وقتی پدرشوهرم عمل قلب باز کرده،همسرم مدام اونجاست و حتی دوشبه من تنها میخوابم با بچه ها😕چون پدرشوهرم تنها زندگی میکنه و ینفر باید مراقبش باشه😐
خلاصه خونه نشین شدم ولی خب این روزام میگذره ومن از پسش برمیام☺️
من امروزم به خودم بخاطر همه سختیهایی که باهاش مواجهم و تحمل میکنم،آفرین گفتم🌈🥹
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان رز مامان رز ۲ سالگی
واقعا اونایی که دوتا بچه نزدیک به سن هم دارن دیگه این مشکل که بچه هاشون کسی نیست باهاشون بازی کنه رو ندارن
من دخترم همش بازی میخواد یا میگه بیا اسباب بازی بده بهش میدم در حد یکی دو دقه بازی میکنه باز میگه بیاین یه چی دیگه بدین دوس داره همش باهاش بازی کنیم همش میگم چون تنهاس اینجوریه گفتم ببینم اونایی که دوتا بچه دارن این مشکل رو ندارن؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان میرزا و بی بی مامان میرزا و بی بی ۲ سالگی
سلام مامانا من ی پسر و ی دختر به ترتیب ۲سالو۴ماه و ۱سال و ۱ماهه دارم پسرم احساس میکنم وقتی اندازه دخترمم بود وابستگیش کمتر بود ولی دخترم تا منو میبینه میخواد بچسبه بهم و خیلی چسب منه البته خیلی دوست دارم این قضیه رو بیشتر ترسم از پسرمه که احساس میکنم در آینده با این عدم وابستگی خیلی از من دور نشه و با من رابطه صمیمی نداشته باشه 😔 پسرم کلا یک ماه شیر منو خورد ولی دخترم ۹ماه
و اینکه چه رفتاری چه کارهایی باید بکنم که با پسرم رابطه صمیمی و خکبی همیشه داشته باشم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان رُهام مامان رُهام ۳ سالگی
سلام دوستان...پسر من دو سال و چهارماه داره ، الان سه چهارماه هست توی هرجمعی که بچه های همسن اش دارن بازی میکنن و یه اسباب بازی دستشونه یا مثلا حتی خانه بازی که میبرمش، اگر چیزی که دوست داره دست اون بچه ها ببینه مدام بهانه میگیره که مال منه و جیغ میزنه و بهانه میگیره..میخواستم ببینم برای این سن ، این کارش طبیعیه و اگر نه ، چکار کنم که این عادت رو ترک کنه؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ilnaz❤️ مامان ilnaz❤️ ۲ سالگی
سلام اول هفته اتون بخیر 🍃

اینروزا دلم برای زندگی سنتی تنگ میشه ناخداگاه
آخر هفته ها که میریم خونه مادرهمسرم و دور هم هستیم
میبینم بچه ها باهم بازی میکنن
هم صحبت دارن
چمیدونم حس میکنم زندگی معنی قشنگی میگیره به خودش
جریانش به دل میشینه
دورهم غذا خوردن
همکاری کردن
بازی کردن بچه ها با پدربزرگ،مادربزرگ 🫠


پ ن پ :میدونم که میگید این چیزا از دور قشنگه و برای یکی دو روز بعدش آدم خسته میشه 😅
فکرم نکنید حرف و حدیث نیست بینمون،چرا هست ولی خب باید سخت نگرفت🚶🏻‍♀️

حالا من میخوام بمونم ،همسرم میگه نه بیا بریم😑🫤بهش میگم فکر میکنم تو اومدی خونه پدر‌و مادر من ،نه من 🗣️😶😂
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
ماماناى عزيز من اينارو با قيمتاى خيلى مناسب از ديجى كالا خريدم خيلى خوبن كيفيتشون هم خوبه ، من همش فكر ميكردم اين مونته سورى ها حتما بايد چوبى و شيك و فلان باشه 😄 ولى اينا واقعا هم خوش آب و رنگن هم با كيفيت👌👌
راستى من امروز خيليييى خيلى ناراحتم و واقعا از صبح به اين فكر ميكنم اى كاش كنترل همه امور دست خودم بود. به خاطر كارى بدقول شدم در صورتى كه كلى برنامه ريزى كرده بودم به كارم برسم ولى لحظه آخر همسر و مادر همسرم باهام همكارى نكردن( از قبل اوكى داده بودنا) و من هم اجبارا همه چيو كنسل كردم كه كنار باراد بمونم. خيلى غمگينم 😔 اميدوارم براى اين مشكل كه هر دفعه حتى براى يه دكتر رفتن هم بايد استرس داشته باشم و با ١٠٠ نفر هماهنگ كنم خودم يه راهى پيدا كنم. احتمالا مهد رو بايد زودتر شروع كنيم.
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان فسقلی مامان فسقلی ۳ سالگی
💥 تقدیر و تشکر 🥰🥰🥰
خواستم از مامانی تشکر کنم که دغدغه از انگشت گرفتن دخترشو تو سن ۲ سال و چهار ماهگی داشت 🙏، اون روز این تلنگر رو به من زد که دخترم ۱۱ ماهشه به فکر باشم و این عادت رو ازش دور کنم ،چند روزه شروع کردم و خداروشکر احساس می کنم خیلی بهتر شده قبلا حین خواب کلا دهنش بود و برای من مهم نبود ولی با حرف اون مادر متوجه شدم که بچه بیشتر و بیشتر وابسته میشه ،هر وقت دستشو می بره دهنش در میارم و چون کوچیک بهانه نمیگیره و فقط دوباره میخاد تکرار کنه و اروم دستاشو میگیرم تا اون لحظه فراموشش بشه
انشالله رفته رفته کلا فراموش کنه ، دعا می کنم اون دختر کوچولو هم بتونه این کار رو فراموش کنه 🤲
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان رُهام مامان رُهام ۳ سالگی
سلام مامانا ، من پسرم دو سال و چهارماهش هست..الان هم برای بچه دومم باردارم و هشت ماهه هستم..مادرم به شدت روی پسرم حساس هست به طوری که هرکاری میخواد برای پسرم انجام میده و این باعث شده پسرم مدام بهانه خونه اونا رو میگیره..من خیلی نگرانم که این وابستگی ادامه پیدا کنه و روی تربیتش اثربزاره..از طرفی به خاطر شرایطم و بارداریم احتیاج دارم که بیشتر مادرم بهم برسه و توی مراقبت از بچه ها کمکم کنه...لطفا بهم راهنمایی کنید که چطوری بتونم این شرایط رو کنترل کنم چقدر طبیعی هست این رفتارها؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان **HANA** مامان **HANA** ۲ سالگی
و کمدی که برای دخترم شد 😁
براش از این چادرهای بازی هم گرفته بودیم ولی ...امشب باباش کلا این کمد رو خالی کرد گفت برای حنا ... بچم چقدر خوشحال شد ...
تمام کتاب هامون در به در شدن 😁
ولی دخترم خیلی خوشحال شد ... حتی از چادر بازی بیشتر دوسش داره
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ریحانه خانوم مامان ریحانه خانوم ۳ سالگی
سلام مامانا یه راهنمایی می‌خوام ازتون. از اونجایی که دختر من هیچ جوره غذا نمیخورد تا همین یک ماه پیش همش با بازی های موبایلی و کارتون سرگرمش میکردم تا دو قاشق غذا بخوره، یعنی بعضی روزا حتی جمعا سه ساعت هم میشد که با موبایل و تی وی مشغول میشد. تو اون مدت خیلیییی چیزای خوب یاد گرفت. الان کل حروف الفبای انگلیسی رو بلده یعنی اگه یه کلمه انگلیسی ببینه حروفش رو یکی یکی میگه (یعنی هجی میکنه) و تمام رنگها و میوه ها رو به فارسی و انگلیسی بلده و برای هر میوه و حیوونی هم شعر بلده. در حدی که وقتی یک ماه پیش بردمش مهد خود مربیاش شاخ دراوردن که این بچه چطور این همه چیز رو بلده؟ ولی از اونجایی که نگران چشماش بودم یک ماه پیش عزمم رو جزم کردم و موبایل رو ازش گرفتم و بجاش بردمش مهد. الان یک ماهه که به هیچ عنوان با گوشی بازی نکرده. اما حس میکنم خیلی خوب بود که اون همه چیز یاد گرفت.... به نظرتون اگه بازم بهش روزا یه تایمی گوشی بدم ( در حد نیم ساعت) ضرر داره؟ نمیخوام مثل قبلنا معتادش بشه ولی از طرفی هم اگه ندم حس میکنم چیزی یاد نمیگیره. نظرتون چیه؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان آقا حسام مامان آقا حسام ۲ سالگی
نکات مهم برنامه دکتر سلام در مورد لکنت بچه ها
اول اینکه تا ۵ سالگی بچه ها فرصت دارن صحبت کنن و تلفظ درست کلمات رو یاد بگیرن و تقریبا تا ۳ سال و نیم برای اغاز صحبت طبیعیه ولی خب تغذیه نقش داره خیلی
لکنت بچه ها هرچی سریعتر تحت درمان قرار بگیرع دوره درمان کوتاه تر و درمان آسانتر میشه
**** از لحاظ تغذیه یه نکته ای گفت که جالب بود هویج و کرفس به دلیل اینکه نیترات دارن نباید توی سوپ بچه استفاده بشن اگر شد همون یه وعده باید مصرف بشه و نباید اون غذا رو چندبار گرم کرد اگر استفاده بشه به مرور باعث مرگ هموگلوبین بچه ها و در نتیجه کمبود آهن خون میشه *****
بعد دیگه گفت کمبود منیزیم میتونه باعث کم شدن عملکرد عظلات بشه گاهی وقتا مشورت با دکتر و شروع منیزیم باعث میشه مشکل صحبت کردن بچه ها برطرف بشه
البته نباید منیزیم زیاد استفاده بشه از اونجایی که اختلال تو عملکرد مغز و حتی مرگ میتونه بشه
دیگه خلاصه که از شیر گرفتن بچه گفت که اگه بچه رو بزور غذا ندن پدر مادر با بازی سرگرم کنن و این بازی همراه اجبار به خوردن نباشه خوبه
بچه دیگه از یک سال و نیم بایدبتونه قاشق رو بگیره و خودش باید غذا بخوره واجبار توی غذا خوردن باعث بد غذایی بچه میشه
بعد میگفت نباید بچه چاق باشه یعنی بچه وزن نرمال داشته باشه و از چاقی بچه ذوق نکنه مادر چون چاقی در هرصورت ضرر داره برای بدن
از شیر گرفتن بچه اگه یکباره نباشه بچه دچار کم شدن وزن بعد ازشسر گرفتن نمیشه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ایلیا مامان ایلیا ۳ سالگی
شما با بچه هاتون بازی میکنین؟؟؟ من بچمو بیرون میبرم با بچه ها بازی میکنه گردش میبریم اما وقتایی که خونه هستیم همش منو در حال کار کردن یا گوشی بازی میبینه جدیدا کتاب هم میخونم اما واقعا نمیتونم باهاش بازی کنم خودش بازی میکنه تنهایی...به نظرتون اشکالی داره؟! شما چطور میگذرونین با بچه ها؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان باران مامان باران ۲ سالگی
سلام مامانا شبتون خوش
شربت آهن رو چه تایمی از روز بدیم به بچه که جذب بهتری داشته باشه؟؟؟
لطفا در مورد این اتاق هم نظر بدین💋🤩
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر