خانما من یه چیزی خیلی اذیتم کرده
دیشب که روز پدر بود خونه پدر شوهرم بودیم بعد پسر جاریم یه اخلاق بدی که پیدا کرده وسایلاشو به بقیه نمیده وسایل بقیه رو برمیداره بعد اومد اسباب بازی وسر منو و پسر برادرشوهر دیگم رو برداشت ما چیزی هم نگفتیم پسر من شروع کر گریه کردنو اینا پسر برادر شوهرم هم اسباب بازیشو میخواست بعد جاریم عصبی شد بلند شد اسباب بازی ها رو دس بچش گرفت پرت کرد بعد گفت بتمرگ همش باید بخاطر کار هذی تو از بقیه حرف بشنوم همش باید بخاطر گوهای بقیه ازشون حرف بشنوم من بابت این حرفش خیلی بهم برخورده

دفعه دیگه دیدیش کم محلی کن بهش وکلا سر سنگین باش. ازش فاصله بگیر

من هیچ وقت اسباب بازی نمی‌رم چون می‌دونم همش سرش دعوا میشه

میگفتی همونی که گفتی از دهن توداره درمیاد درضمن بخاطر تربیت غلط تو بچه های ماهم اذیت میشن در دیزی بازه حیای گربه کجارفته ماچیزی نمیگیم توپر رویی میکنی

من وقتی ببینم بچه قراره بیاد همه ی وسایل بچه هارو جمع میکنم چون میدونم قراره سرش دعوا شه
فقط مدادرنگی و دفتر میزارم ک مث آدم بشینن نقاشی بکشن

بخای به حرفا توجه کنی خیلی حرفا هس عزیزم

خیلی بی ادب بوده😐

همونجا میگفتی عزیزم واسه بچت گوه بخر . ک عقده ای بار نیاد