پسرم خوابید باید برم حموم ولی خوابم میاد آخ چقد مادری سخته ..من از وقتی بچه دار شدم دیگه رو حرفا و رفتارا مادرشوهرم حساس نیستم با شوهرمم کاری ندارم هرچقد میخواد بره پیش مامانش..تصور اینکه فردا عروسم پسرمو ازم بگیره دیوونم میکنه..والا کم زحمت نکشیدم براش 😁یه حموم رفتن شده برام رویا

۲ پاسخ

بخوای نخوای میگیره ما میگیم پسر تا وقتی ک زن نگرفته پسر اون‌خانواده اس زن می‌گرفت میشه پسر مردم 🤞

عزیزم🥹♥️

مقالات مرتبط

نحوه‌ حمام کردن نوزاد
نحوه‌ حمام کردن نوزاد بصورت ایمن و اصولی
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
رفتار با کودک حساس
رفتار با کودک حساس و زود رنج | راهکارهای تربیتی کودک حساس
راهنمای خرید وان حمام کودک
کامل ترین راهنمای خرید وان حمام کودک و نوزاد

سوال های مرتبط

مامان نفس مامان نفس ۱۶ ماهگی
خانوما شما تاحالا بچه هاتونو شبا حموم بردید
من اصلا نبردم این ۱ سالو همیشه ظهر ها میبرمشون اما چون مادرشوهرم اونموقع ها هست یکیشونو ویزارم پیش اوم اون یکی و میبرم بعدم این یکی رو اما چون ۴ روزه مادرشوهرم نیست و بچه هارو یه هفتس حموم نبردم میخواستم امشب ببرمشون حموم چون فردا هم کشی نیس و تنهام شوهرمم نیست شب میاد میخواستم ببینم میتونم ببرمشون شب حموم چون شنیدم میگن که خوب نیس بچرو شبا حموم کنی و همم سرما میخورن شبا برا همین ترسیدم ببرم البته حموم داخله از اونحا هم مستقیم میبرم اتاق که گرمه گرمه
شما حموم بردنی چطوری میبرید سرما نمیخورن ؟؟
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان ماهان& همتا مامان ماهان& همتا ۱ سالگی
دوستان بچه هاي من جديدا از حمام بدشون مياد
هميشه عاشق حمام بودن
ولي چون ميدونن اب ميريزم رو سرشون برا شامپو ديگه از حمام ميترسن🥴 دخترم باز بهتره پسرم افتضاحهههههههه يجوري گريه ميكنه كبود ميشه
منم ميترسم ببرمش ديگه🥴
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۱۷ ماهگی
خانما چطور شما بچه هاتون میشورید داخل حمام
پسر من از وقتی تقریبا راه رفتن یاد گرفته اصلا نمیشینه داخل وان حمامش همش میخواد بیاد بیرون وقتی باهم حمام میرم هر لحظه باید حواسم باشه که نمیفته یا سرش زمین نخوره اصلا نمیتونم یه دقیقه چشمم ببندم موهای خودم شامپو بزنم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱۶ ماهگی
شده براتون بعضی روزا اصلا انگار روزتون نباشه امروز دقیقا برا من اینجوری بود صبح بیدار شدم رفتم خونه مامانم بعد ناهار پسرم سرش خورد به کمد یه کوچولو رو پیشونیش خون اومد من اعصابم حسابی داغون شد باز یکساعت پیش بردمش حموم. تو حموم باز سرش خورد به لبه شیر توالت فرنگی و یکم کبود شد به بدبختی آوردمش از حموم بیرون حتی نتونستم درست خودمو بشورم الان خوابوندمش ولی خودم حسابی حالم بده..مخصوصا که شوهرم بیاد فردا هی غر میزنه چرا مواظب نبودی فکرمیکنه من حواسم نبوده همش میگه چشم برندار ازش ولی خب اتفاق پیش میاد دیگه با اینکه خودمم بودم اینجوری شد اعصابم داغونه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نویان مامان نویان ۱۶ ماهگی
سلام مامانای عزیز
نویان یه مدت می بردمش حموم همین که بخوام سرش رو بشورم یا آب بریزم گریه میکرد یه دو سه بار با باباش رفت خوب شده بود بعد خودم می بردمش چون باباش دیر میاد و کلی باید بگم تا ببر بعد هم دوست ندارم شب ها حمومش کنم ....
یکماهی عالی بود الان مجدد برگشته به تنظیمات کارخانه 😂 تا آب رو بخوام بریزم غش میکنه تازه سریع از جاش هم بلند میشه منو میگیره یا میخواد در رو باز کنه بره بیرون...
ولی یه حموم کردنش خیلی انرژی ازم میگیره ...
خسته و له میشم 🫠🫠🫠
همه روش ها رو امتحان کردم
آب از پشت بریزم
اسباب بازی بردم
کتاب حموم بردم
حتی عروسک نهنگ مخصوص وان حموم گرفتم اصلا به هیچ صراطی مستقیم نیست ...
راه و روشی دارید بگید
مشاهده ۲۳ پاسخ دیگر
مامان مامان نی نی 😋 مامان مامان نی نی 😋 ۱۶ ماهگی
سلام خانوما پسرم و بردم ‌ظهر حموم بعد اومد خوابید بیدار که شد دیدم یه چشمش قرمز شده یکمم احساس میکنم ورم داره نمیدونم شامپو رفته چیشده چیکار کنم قطره ای چیزی میدونید مادرشوهرم میگه یکم چای سرد بریز کثیفیش بره میترسم ولی چه کنم
مامان آیین مامان آیین ۱۶ ماهگی
سلام مامانابچم یه هفته هست حموم نرفته سرماخورگیشم خوب نمیشه میتونم ببرمش حموم؟مادرشوهرم میگه حموم نبر🙆🙆🙆🙆🙆🙆
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ❀بنـد انگشتے❀ مامان ❀بنـد انگشتے❀ ۱۴ ماهگی
شوهرم از ۶ که از سرکار اومد رفت پیش دوستاش ۱۱ شب اومد با اینکه بهش زنگ زدم بیا بچه گریه میکنه نگهش دار شام بپزم دیر اومد
منم شام با مکافات گذاشته بودم دخترمم نخورده خوابید شوهرمم اومد خودش گرم کنه بخوره نذاشتم گفتم باید تنبیه بشی بنظرتون کار درستی کردم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان 💚شکلات💚سَردار مامان 💚شکلات💚سَردار ۱۶ ماهگی
وقتی مادرشوهرم یا شوهرم به پسرم میگن بوس کن سریع میره بوس میکنه منو کلا ۲ بار بوسید
همش پیش منه براش تکراری شدم وقتی اونا رو میبوسه دلم میخاد بزنمش 😐
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ریزه میزه👶 مامان ریزه میزه👶 ۱۵ ماهگی
دیروز پسرمو حموم بردیم الان دماغش یکم گرفته پلارژین ندارم پروفن دارم پلارژین بگیرم فردا بدم بهش خوبه ؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان سید حسین مامان سید حسین ۱۶ ماهگی
میترسم وقتی بچه خوابه برم حموم بیدار شه😕
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان orhan مامان orhan ۱۶ ماهگی
مامانا من بدجنس نیستم ولی مادرشوهرم عف....ریتس حرف نمونده پشت من درنیاره همه جاپخش کرده بود عروسم خونه باباش حامله شده چون من ۴ماه قهرکرده بودم اشتی ک کردیم همون هفته حامله شدم تایم بارداری هم ازروزاخرپریودی حساب میشه پسرمادر پیش خودشون گفته بود ۲هفته زودتر حامله شده حالا ۷ماهه قهریم براپسرمم از تولد فقط یه دست لباس نخی گرفته همین حالا قراره ازاردیبهشت بیان اینجا تویه حیاطیم باجاری ومادرشوهرم پسرمو همش میبرن خونشون میدونم منم میخام پیش هیچکدوم نره بازم میگم بدحنس نیستم قضاوتم نکنین خیلی بدی دیدم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان 🩵 محمد علی 🩵 مامان 🩵 محمد علی 🩵 ۱۵ ماهگی
ویزیت آنلاینی هست که تحت پوش بیمه باشه؟ فقط می‌خوام آزمایش بنویسه تنبلیم میاد حضوری برم از طرفیم چون رایگان میشه سخته برام پول ویزیت آنلاین بدم راهم نزدیکه‌ها ولی با بچه حوصله ندارم برم🥲
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان barsam مامان barsam ۱۷ ماهگی
خدایا شکرت به خاطر اینکه یه پسر سالم و سلامت بهم دادی
خدایا شکرت که پسرم جلوم لبخند میزنم و بازی می‌کنه
خدایا تو رو قرآن نزار هیچ مادری ناراحتی کوچولوش رو ببینه حتی یه سرماخوردگی کوچیک
خدایا حتی اگه پسرم خواست سرما بخوره بریزش تو جون من تا تخت بیمارستان ببر منو ولی اون مریض نشه
خدایا وقتی پسرم سرماخورده بود یه ذره مثل روزای قبل اذیت کاری نمی‌کرد انگاری تمومه جونمو آتیش زده بودن حوصله هیچ کاری رو نداشتم هیچ کاری
به حق حضرت ابوالفضل که هیچ مادری کسالت بچه ش رو نبینه. الهی هیچ مادری ناراحتی کوچولوش رو نبینه
خدایا پسرم و قلبمو سپردم به خودت خودت مواظبش باش و عاقبتش رو بخیر کن همه ی بچه ها رو
امین
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان Hanna مامان Hanna ۱۷ ماهگی
خانوما شوهراتون چقدر تو بچه داری کمکتون میکنن راضی هستین ازشون
من سه یا چهار ماهه دخترم خیلی بهم وابسته شده جوری که دستشویی نمیتونم برم هرموقع میخام برم دنبالم میاد گریه میکنه منم سریع باید کارمو بکنم و بیام بیرون
امروز هانا روی تختمون خوب بوده آقا همسر هم پایین تخت منم خواستم برم حموم اومدم دو طرف هانا بالشت گذاشتم که غلت نزنه دیگه گفتم بیدار که بشه شوهرم هس مواظبه نمیفته رفتم حموم متوجه شدم یه صدای بدی شد دیدم هانا داره گریه میکنه همونطوری از حموم پریدم فهمیدم از روی تخت افتاده سریع اومدم خودمو شستم و چنان گریم گرفت از اینکه چرا دیگه نمیشه یه حموم بری چرا همیشه باید نگران باشیم چرا هیشکس مثل من حواسش به هانا نیس‌
اومدم بیرون با شوهرم دعوا کردم که اون لحظه ای که افتاده کجا بودی چرا اینقدر سنگین خوابی چرا من باید همیشه باشم تا هانا ضربه نخوره
چقدر دلم گرفته از این همه مسئولیت😔
مشاهده ۲۲ پاسخ دیگر