شده براتون بعضی روزا اصلا انگار روزتون نباشه امروز دقیقا برا من اینجوری بود صبح بیدار شدم رفتم خونه مامانم بعد ناهار پسرم سرش خورد به کمد یه کوچولو رو پیشونیش خون اومد من اعصابم حسابی داغون شد باز یکساعت پیش بردمش حموم. تو حموم باز سرش خورد به لبه شیر توالت فرنگی و یکم کبود شد به بدبختی آوردمش از حموم بیرون حتی نتونستم درست خودمو بشورم الان خوابوندمش ولی خودم حسابی حالم بده..مخصوصا که شوهرم بیاد فردا هی غر میزنه چرا مواظب نبودی فکرمیکنه من حواسم نبوده همش میگه چشم برندار ازش ولی خب اتفاق پیش میاد دیگه با اینکه خودمم بودم اینجوری شد اعصابم داغونه

صدقه بنداز
مگه شما از قصد بچه رو هول دادین بخوره زمین بچست دیگه مگه شما کوچیک بودین اصلا نخوردین زمین خوردین زمین بزرگ شدین دیگه
من اگر دخترم بخوره زمین شوهرم ی چیزی بگه میگم بچست دیگه میخوره زمین من ک نمیتونم بچه رو همش بغل کنم ک اصلا راه نره ک نخوره زمین اینجوری میگم هیچی نمیگه 🤣

امروز روز پسرت نبوده
رو به همسرت نده تا میگه دست پیش بگیر که شیر نشه هی غر بزنه

هر روز شده هزارتومن صدقه بده. من میدم خیلی آرامش میده

عزیزم صدقه بده خداروشکر به خیر گذشته

تو از صبح ک بچت سرش ب کمد اومده باید اسپند دود میکردی و صدقه میدادی

دقیقا منم اینطوری برام پیش اومد رفتم کمک مادرشوهرم دیگ داشت دخترم هی میخورد اینور اونور اخرش اونا گفتن تو برو بادخترت بازار اینجا نمون 😂
شوهرمنم خیلی حساس رو بچه البته بیشتر رو مریضیش
انگاری فقط اینا پدرن ماهویجیم😑