هفته ی اول به هر جون کندنی بود گذشت و بعد از ۶ روز من پروندمو بستم و دو سه ساعت اومدم خونه دوش گرفتم و دوباره برگشتم بیمارستان،تو بیمارستان هیچکس پیشم نبود ینی نمیذاشتن همراه داشته باشی خودت بودی و خودت..هفته ی دوم شروع شد و من چند بار امیدوار شدم حتی یه بار دکتر سونو گفت خیلی وضعیت بهتر شده و اینجوری پیش بره ممکنه تا ۳۴ هفته هم نگهت دارن ولی خدا جور دیگه ای صلاح میدونست..شش روز از بستری دوم من گذشته بود و منتظر بودم تا پرونده ام رو ببندم و چندساعت برم خونه و دوش بگیرم ولی صبح که دکتر اومد ان اس تی شب قبل رو دید گفت باید برم زایشگاه و ضربان قلب بچه افت کرده...(ادامه تاپیک قبل)

۳ پاسخ

چقدر اذیت شدی😞😞

زود بنویس مردم دیگ 🥲

اخ چ بد خب بقیش

مقالات مرتبط

مدفوع نکردن نوزاد
مدفوع نکردن نوزاد تا چند روز طبیعی است؟+علت و درمان خانگی
خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
مراقبت‌های پس از زایمان سزارین
مراقبت های بعد از سزارین - نکات مهم تغذیه، دارو و ورزش
بیماری ام اس چگونه شروع می شود
بیماری ام اس چگونه شروع میشود؟ | علت و علائم بیماری ام اس(...

سوال های مرتبط

مامان نورا مامان نورا ۳ ماهگی
تجربه زایمان 2
دیگه نمیدونستم چه کنم بخورم یا نخورم، ی روز قبل تاریخ بستری دکتر دوباره پیش یه سونو دیگه دادم این دفعه 4.5 شده بود، خوشحال شدم، همونجا گفتم برم بیمارستان سوال کنم که فردا ساعت چند بیام و چند ساعت ناشتا باشم، برای مامای زایشگاه تا وضعیت رو گفتم زنگ زد دکترم و گفت تو الان باید بستری. شی چرا دکترت زودتر ختم نداده بهت، وضعیتت خیلی خطرناکه ،خیلی منو ترسوند.ان اس تی دادم خوب بود، گفتم من الان شرایط بستری ندارم، شوهرمو بچم تو ماشینن من فقط اومدم ی سوال بپرسم😭، گفتن باشه با رضایت خودت برو، کلی برگه خودمو شوهرم امضا کردیم تا اجازه دادن برم، دیگه رفتم خونه دوش گرفتم از استرس داشتم میمردم، و اون چیزی که ازش میترسیدم اتفاق افتاد
مامان 👶🏻hirad💙 مامان 👶🏻hirad💙 ۴ ماهگی
خب من اومدم با تجربه زایمانم🥲🤚
چند روزی بود دردای نامنظم داشتم ۳۶ هفته و ۳ روز رفتم معاینه گفت ۱ سانتی گفتم ۳۷ هفته رفتم معاینه تحریکی انجام داد برام و بعدش خیییلی پیاده روی سریع روزی ۱ ساعت و نیم و ورزش و دوش آب گرم و گل مغربی و هرکاری که فکرشو کنین انجام می‌دادم ولی خبری نبود..تا اینکه ۳۸ هفته لکه بینی داشتم رفتم بیمارستان آن سی تی گرفت بعد از ۱۰ دقیقه ضربان قلبش اومد پایین دوباره رفت بالا ..دوباره گرفتن خوب بود ولی گفت برم یه بیمارستان دیگه که مجهز تر بود..رفتم اونجا هم به فاصله یه ساعت دو بار ان اس تی گرفتن که خوب بود خداروشکر.بعدش..
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ایلیا💜 مامان ایلیا💜 ۳ ماهگی
سریع زنگ زدم به همسرم و بعدش به خواهرم و لباسامو عوض کردم رفتم زایشگاه..دوباره گفتن باید مانیتورینگ باشی و ان اس تی بچه خوب نبوده..تا شب من زیر دستگاه بودم تا دکتر اومد و دوباره منو فرستاد بخش..اون شب بچم حرکاتش کم بود تقریبا از ساعت ۱۲ شب تا ۵ صبح من چند تا حرکت ضعیف ازش حس کردم ساعت ۵ رفتم ایستگاه پرستاری گفتم حرکات بچم کمه گفت برو بخواب ازش ان اس تی بگیرم اومد دستگاه رو وصل کرد و زیر دستگاه تو ۲۰ دقیقه دقیقا ۲۰ تا حرکت کرد گفت ان اس تی هم خوبه و رفت ولی بعدش بازم ساعت ۷ و نیم که صبحونه خوردم حرکاتش ضعیف بود ساعت ۸ و نیم که تحویل شیفت بودم من به مسئول بخش گفتم شرایط رو نیم ساعت بعدش که دکتر اومد گفت اینو چرا آوردید بخش؟این باید تو زایشگاه دائم مانیتورینگ باشه و ...دوباره کابوس زایشگاه شروع شد(ادامه تاپیک بعد)
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هامین مامان هامین ۳ ماهگی
تجربه زایمان
سلام و عرض ادب والا من پری روز یهو سر دلم درد گرفت میگرفت ول میکرد یکم خیلی ام کم ترشحات موکوسی داشتم گذشت شب تا صبح من سر دلم درد .گرفت شکمم کلش سفت شد تا صبح نخوابیدم همش سرویس بودم از قضا دیروزم مراسم چهل مادر شوهرم بود شوهرمم‌خونه بود بلند شدیم رفتیم نزدیک ترین بیمارستان برای ان اس تی اونجا گفت باید ۶ ساعت تحت نظر باشی ضربان قلب بچه خوب نیس من چون ترسیدم و نمیخواستم اونجا باشم رضایت شخصی دادم اومدم بیرون از اونجا مستقیم اومدیم ی بیمارستان دیگه پرونده دادم سریع معاینه کرد ی فینگر ان اس تی افتضاح بود دردای شدید داشتم گفت سریع بستری برای تحت نظر رفتم بستری دکتر بخش اومد معاینه کرد شده بودم دوفینگر سر بچه به دست میخورد گفت هفتت خیلی پایینه اگه خودت پیشرفت کردی که کردی نکردی میمونی شده چند شب منم خیلی درد داشتم اما قابل تحمل
بقیو میزارم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان 💙 نویان💙 مامان 💙 نویان💙 ۲ ماهگی
خانما من دکترم گفته بود قبل اینکه برم بیمارستان بستری بشم دو تا سونو بدم حالا هواسم نبود دکتر گفته بود از یه شب قبل برم بیمارستان حالا من جمعه عملم هست باید فردا برم بیمارستان حالا یدونه سونو دیگه باید بدم نوبتم برای ساعت 6 عصر هست بیمارستان عصرا یا شبا هم کارای بستری میکنن؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فسقلی جان😍 مامان فسقلی جان😍 ۳ ماهگی
🧸♦️زایمان طبیعی♦️🧸پارت ۱
من دیروز ساعت ۴صبح بود حس کردم زیرشکمم دردمیکنه رفتم سرویس دیدم یکمی ترشح قهوه ای دارم، انقباض هم داشتم ولی هربیست دقیقه یه بار بود تقریبامنم گفتم دردارو تحمل میکنم تانزدیک تر بشن انقباضا،صبح که شد شوهرمو صدازدم دردامم داشت نزدیک میشد وهر۱۰دقیقه یه بار بود که رفتم دوش گرفتم ویکمی صبحونه خوردم که بریم بیمارستان تومسیر هم دردام دیگه۵دقیقه یه باربود
رفتم بیمارستان و ان اس تی گرفتن ومعاینه کردن
درد داشتم ولی هنوزهمون دو سانت بودم که زنگ زدن به دکتر ودکترم گفت بستری نکنید بره خونه تا بیشتر باز بشه وبعدبیاد من واقعا نمیتونستم تو اون شرایط چیکارکنم چون دردام زیاد بود ولی تصمیم گرفتم برم خونه تا کمتر خسته بشم وقتی خونه ولی دردا دیگه هر دو دقیقه یه بار بود و وحشتناک میگرفت واسه دکترم زنگ زدم گفت بیا مطب خودم معاینت کنم ساعت دو ونیم بودکه دکتر تومطب معاینه کرد و گفت نزدیک چهارسانتی وبرو بستری شو،به ماماهمراهم که خودش بهم معرفی کرده بود هم زنگ زد گفت زود خودشو برسونه بیمارستان.
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان درسا😍 مامان درسا😍 روزهای ابتدایی تولد
بچها من دیشب ی سانت بودم از دیشب تا الان ۲ بار دوش گرفتم و خیلی تو خونه راه رفتم می‌خوام برم بیمارستان دعا کنین خیلی باز شده باشم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان سلما مامان سلما ۳ ماهگی
#تجربه _زایمان_طبیعی
پارت یک

سلام دوستان
من اومدم تجربه زایمانم و بزارم فقط یکم طولانیه

اول بگم که تو هفته ۲۸ که بودم جنین تو موقعیت زایمان قرار گرفته بود و دکتر گفت اگه تا یک ماه هم تو شکمت بمونه خیلی خوبه کلی شیاف و آمپول پروژسترون مصرف کردم و شکر خدا خیلی بیشتر از یک ماه موند
دوباره تو ۳۲ هفته برای چک طول سرویکس رفتم بهتر شده بود ولی مایع دور جنین یهو کاهش پیدا کرده بود از ۱۱ شده بود ۷ و دوباره دکتر احتمال زایمان زودرس داد گفت هردو روز باید برم نوار قلب
تو ۳۴ هفته رفتم مایعش بهتر شده بود وزنشم ۲۳۰۰ خوب بود خلاصه همه چی اوکی بود ولی دکترم گفت تا اتمام ۳۷ هفته باید به استراحت ادامه بدی و کار سنگین نکنی منم تا ۳۷ تموم شد شروع کردم پیاده روی
تو ۳۷ هفته و ۴ روز رفتم سونو دکتر گفت وزن بچه پایینه و رشد چشمگیری نداشته باید بری سونو داپلر اگه مشکلی داشته بدنیا بیاریش که خداروشکر مشکل خونرسانی نداشت
خلاصه دکتر گفت بیا معاینه ات کنم برای وضعیت لگنت وقتی معاینه کرد با تعجب گفت درد نداری ؟؟ گفتم نه گفت دهانه رحمت دو سانت باز شده دوباره گفت استراحت کن بچه هرچی بیشتر بمونه بهتره
من اومدم خونه و دیدم یهو افتادم سر خونریزی دوباره رفتم مطب اولش دکتر گفت بعد معاینه لکه بینی طبیعیه
من گفتم درحد پریود خونریزی دارم گفت خب بیا دوباره معاینه ات کنم
دوباره معاینه کرد گفت آره خونریزی داری ربطی هم به معاینه نداره صدای قلب نینی هم گوش داد گفت ضربانش خوبه برو خونه فردا بیا بیمارستان من خودم شیفتم تا نوار قلب بگیریم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ماهان مامان ماهان ۲ ماهگی
پارت اول طبیعی- سزارین
من سه شنبه نوبت دکتر داشتم ولی اینقدر که سوزش سر دل داشتم یکشنبه بدون نوبت رفتم دکتر، بهم گفت بعد از ظهر برو بیمارستان ان اس تی بگیر بگو بهم خبر بدن، من رفتم خونه نهار خوردم و دوش گرفتم و رفتم بیمارستان. اونجا ازم ان اس تی و فشار گرفتن خوب بود به دکترم که گفتن ،گفت یه آزمایش هم‌ بده به خاطر سوزش معده. آزمایش که دادم مشخص شد دفع پروتئین دارم و بستریم کردن برای ختم بارداری. معاینه هم که کردن دهانه رحمم کاملا بسته بود و هیچ انقباضی هم نداشتم.
یکشنبه ساعت هشت شب بستری شدم و بهم قرص دادن برای شروع دردها. دو مرحله بهم قرص دادن و تو سرمم هم دارو تزریق میکردن. دردها و انقباض هام تا فردا قبل از ظهر به مرور زیاد و شدید شد. تمام مدت هم دستگاه ان اس تی بهم وصل بود که خیلی به خاطر همون اذیت میشدم،چون دوست داشتم موقع دردها راه برم یا ورزش کنم که دردهام کنترل بشه ولی چون ضربان قلب و اکسیژن بچه پایین اومده بود نمی ذاشتن. میخواستم به پهلو بخوابم که بازم نمیذاشتن چون دهانه رحمم کج شده بود.
مامان ۳ قلوها مامان ۳ قلوها روزهای ابتدایی تولد
خوب تجربه ی من از زایمان سه قلویی
من تو این هفته های آخر هعی ازم ترشح و اب باهم میومد و این منو خیلی نگران کرده بود ۲ ام عید بود ک رفتم بیمارستان تست گرفتن منفی شد ان اس تی گرفتن و فرستادن سونو سونوی داپلر برام انجام دادن و گفتن خون رسانی به یکی از قل ها کمه بخاطر همین باید هر هفته سونو بشم چکاب بشم تا ببینن وضعیت چجوریه
من هر هفته میرفتم و میومدم تا ۱۴ ام ۱۴ ام رفتم گفتن بستری شو و تحت نظر باش ولی شوهرم قبول نکرد گفت من هر روز میارم شما چکاب انجام بدید ولی بستریش‌ نکنید اذیت میشه خانومم😅با رضایت شخصی خودم اومدم خونه یه روز استراحت کردم و شد شنبه
شنبه صبح پا شدم با شوهرم رفتم بیمارستان ادامه تایپیک بعدیم...
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان 💓نگار💓 مامان 💓نگار💓 ۴ ماهگی
خب اومدم تجربه زایمانم رو براتون بگم
من بچم از ۳۶ هفته رفتم سونو متوجه شدم که دو دور بند ناف دور گردنشه گریم گرفته بود اما واقعا نترسید جای نگرانی نیست
من فقط دکترم گفته بود دوسه روز یبار ان اس تی بده
من از روز پنجشنبه جمعه دردهایی داشتم اما اعتنا نمی کردم
چون از ۳۰ هفته درد و انقباض بود ولی خب تایم هاش زیاد و نامنظم بود و دارو مصرف می کردم
روز جمعه حرکات نگار خانومم کمتر از قبل بود
روز شنبه هم همینطور که نوبت ان اس تی هم بود
پاشدم دوش گرفتم وسایل و خونه رو مرتب کردم دخترمو فرستادم مهد
رفتیم یه سری خرید کردیم برای خونه و بعد رفتیم بیمارستان برای ان اس تی...
ادامش تاپیک بعدی
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آریا کوچولو🧸🩵 مامان آریا کوچولو🧸🩵 ۲ ماهگی
خانوما ۳۴ هفته بند ناف دور گردن بچم بود دکتر گفت هر هفته ان اس تی بده ۳۸ هفته سونو دادم بند ناف باز شده بود لازمه بازم برم ان ای تی؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دلارام💕✨ مامان دلارام💕✨ ۳ ماهگی
خب من میخام تجربه زلیمانمم (طبیعی و سزارین )رو کامل بهتون بگم 🥴 از اول اول
من توی ۳۰ هفته یا ۲۹ هفته تصمیم گرفتم برم طبیعی !!
البته پیش دکتر خودم ن بیمارستان دولتی گشتم گشتم بیمارستان میلاد تهران پیدا کردم برای زایمان رفتم پرونده تشکیل دادم و توی کلاس های بارداری و شیر دهی باید. میرفتی حتما و من هر دوهفته ی بار میرفتم بیمارستان میلاد و هر دو هفته ی بار میرفتم پیش دکتر خودم (ی هفته پیش دکتر خودم بودم هفته بعدی میرفتم بیمارستان میلاد)
به دکتر خودم نگفته بودم ک میخام زایمان پیش تو نیام چون دکتر من یکی از عالی ترین دکتر ها هست😍😍 دکتر محبوبه غریب لکی خیلی مهربون و دلسوز و همه چیز بلد بود

#زایمان #بارداری
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ایلیا مامان ایلیا ۳ ماهگی
زایمان سزارین اورژانسی
پارت اول
من قصدم از اول بارداری زایمان طبیعی بود
۳۹ هفته و ۵ روز بودم.دو دی بود صبح ساعت ده از خواب بیدار شدم دیدم ی چیزی آب و ترشح کشدار خیلی بود ریخته بودم که از شلوار گذشت و به تشک خواب رسیده .چون دفه اولم اینقدر ترشح داشتم.ترسیدم زنگ زدم به شوهرم .گفتم فک کنم کیسه آبم ترکیده.سرکار بود و کارش هم دور.براهمین زنگ زدم اسنپ رفتم بیمارستان.بگم درد نداشتم اصلا.بیمارستان دوتا ماما معاینه ام کردن گفتن ترشح عادی هست ولی میخای سونو بده. سونو دادم تو بیمارستان گفتن همه چی خوبه...رفتم خونه تا شب دیدم دوباره خیس شدم بازم رفتم بیمارستان با شوهرم گفتن عادیه ولی برای من عادی نبود...تااینکه صبح روز سوم دی بیدار شدم دیدم خونریزی دارم ..بچه تکون نمیخوره..به شوهرم گفت بریم بیمارستان.ساعت شش رفتیم بیمارستان...معاینه همه چی خوب بود با ی سانت بار همیشگی. ولی ان اس تی خوب نبود دردهام هم وحشتناک شروه شده بود بطوری که جیغ میزدم گفتن برو سون بده تو بیمارستان...رفتم دادم با حال بد و داغون...دکتر سونو حتی دلش به حال من سوخت هی شوهرمو صدا می‌کرد که پیشم باشه.تو سونو مشخص شد بچه ام تحرک اصلا نداره ولی نبض داره گفت زودتر برو زایشگاه.رفتم زایشگاه گفتن باید بری سزارین اورژانسی...خلاصه رفتم اتاق عمل سوزن کمر رو زدن اصلا دیگه هیچی متوجه نشدم خوابیدم بیدار شدم میگفتم بچه ام کو گفتن توبخشه..بعد ی ساعت ریکاوری...رفتم بخش..بچه ام آوردن...روز بعد دکترم اومد گفت بچه ات مدفوع کرده بود تو شکمت ما معدشو شست و شو دادیم ...و ما خبری نداشتیم یعنی اصلا نگفتن بهم تا روز بعدش...ولی خداروشکر بخیر گذشت و بچه ام پیشمه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
دوشنبه ۱۲/۶
۳۸هفته و ۳روز بودم رفتم دکتر، معاینه کرد دو سانت باز بودم. ان اس تی گرفت گفت حرکات بچه کمه بهتره بیای برای زایمان. گفت پس فردا بیا بیمارستان.
توی این دو روز حسابی ورزش کردم تا بلکه دردم بگیره ولی چهارشنبه صبح بدون درد راهی بیمارستان شدم. ساعت ۹.۳۰ بدون درد بستری شدم. اولین معاینه تحریکی رو که انجام دادن، دل دردای پریودی خیلی کم پیدا کردم. تا ساعت ۱۰ دکتر اومد معاینه کرد همون دو سانت بودم و برام سرم فشار با دوز کم تجویز کرد.
بعد از سرم فشار دل دردام کمی بیشتر شد ولی قابل تحمل بود. درخواست ماما همراه کردم. ماما همراه توی دردام بهم ورزش میداد که خیلی به کاهش دردم کمک میکرد. تا ساعت ۱به همین صورت گذشت. ساعت ۱ دوباره دکتر اومد برای معاینه که گفت ۳ سانت شده و کیسه آبمو زد. بعد از کیسه آب دردام خیلی بیشتر شد ولی یه کم که گذشت توی انقباض هام ضربان قلب بچه افت پیدا میکرد. که ماسک اکسیژن بهم وصل کردن تا شرایطم اوکی شد. یه ساعت بعد دوباره معاینه شدم که هنوز همون سه سانت بودم و هیچ پیشرفتی نداشتم. دردامم زیادتر شده بود.
مشاهده ۹ پاسخ دیگر