۱۵ پاسخ

ای خدا جیگرو ببین 😍
ان شاالله چیزی نمیشه
خودتونم قرص زینک و ویتامین سی بخورید

دیگه برای چکاپ هم نمیشه بچه رو برد
محیط ب شدت آلودس

دوستم دکترعباسی ب پسرم کرم اوری فاب داده بود هم برا خشکی پوستش هم اگزماش،براش میزدم خوب بود،قیمتشم زیادبالانبود

واااای من ۳هفته پیش شوهرم و فرستادم پیش دکتر جانا یه عالمه سوال داشتم ازش پرسید،شوهرم گفته بود اگه نیاز بگم خودشون بیان،گفته بود اصلأ تو این مریضی نیازی نیست،بمونن خونه و از وقتی هم که مریضی زیاد شده همش تو خونه اییم مگر خرید واجبی باشه که صبح حتما باید برم بیرون وگرنه اونم شوهرم میگیره میاره،ولی الان چند روز خودم گلودرد دارم و می‌دونم از داداشم و مامانم گرفتم مریضی و..

عزیزم آویشن بخور پیشگیری میکنه

ای خدا قند عسل ببین رفته جلو آسانسور 😍😍 سحر جای شلوغ نبر بچه رو مریض میشه

عزیزدلم
امیدوارم هیچی نشه نویان جان..


قربون تیپش برم آخه 😍🥹
کفش هاشو
سپهر هنوز من کفش نپوشوندم برای بیرون تو خونه پوشوندم بدش اومده

آخ گفتی سحر
من هفته پیش چون ایلیا تب میکرد بردمش دکتر
بچه ها افتضاح سرفه میکردن پشیمون شدم
بخدا دکتر گفت تب داره تب بر بده هیچ مشکلی نیست ماهم اومدیم
از اونجا هم سرفه سوغاتی آوردیم

پسرتوپیش کدوم دکترمیبری؟

ای بابا مااینقدرعایت کردیم ولی آخر نمیدونم ازکجا ویروس گرفتیم😑

فرهان هم پوستش خشک میشد دکتر اینو گفت و خیلی راضیم ازش . چرب و برای تایمای اگزما عالیه
برای بالای یکسال هم داره ک گوشه نوشته +1

تصویر

تا زمستون ک تموم بشه اسپری کلداماریس و بزن براش صبح و شب

ت خونه ماسک بزن اگه میتونی

مگه مردا زیر بار میرن

پسر منم شدیدا مشکل خشکی پوست داره هیچ نوع کرم مرطوب کننده ایرانی و خارجی ای هم اثر نداره فقد چند ساعت نرمه بعد ترک میخوره
دیگه منم پنجشنبه آزمایش دادمش

سوال های مرتبط

مامان پناه🧚 مامان پناه🧚 ۱۴ ماهگی
طبق تایپک قبل

پناه و بردم بیمارستان صارم پیش دکتر خودش معاینه کرد و گفت گوش و گلوش به شدت عفونتیه باید بستری بشه

شوهرمم مخالفت کرد و گفت به هیچ عنوان من بچمو بستری نمیکنم پناه از دکترا می‌ترسه جوری عصبی شده بود که بغض کرده بود شوهرم بعد دکتر گفت تشخیص من اینه فکراتونو کنید و تصمیم بگیرید
اومدیم و من رفتم کارای بستریشو انجام بدم
شوهرم رفت به عروس عمش که پرستار بیمارستان طبی کودکانه زنگ زد
اونم گفت بیاریدش اینجا من ببینمش
رفتیم و اونجا ما رو فرستاد یه مطب که همون رو به روی بیمارستان بود آقای دکتر حمید اسحاقی گفت اون هر چی تشخیص بده با خیال راحت انجام بدین واقعا دکتر باسواد و خوبیه آشنا هم هست بگید از طرف من میرید اونجا
رفتیم و بعد معاینه دکتر گفت عفونتش زیاد هست ولی نه در حدی که بچه سرم و آمپول نیاز داشته باشه تو خونه دارو مصرف کنه خیلی بهتره
بهش قطره و شربت و اسپری دهان و بینی داد و اومدیم
الان هم داروهاشو خورده و خوابیده
ولی نه غذا نه سیر هیچی هنوز هم نخورده🙂

خدایا از ته قلبم آرزو میکنم هیچ بچه ای تو دنیا مریض نشه🙏🌿
مامان آراد مامان آراد ۱۷ ماهگی
سلام
این متن رو فقط برای درد دل و تجربه مینویسم
حدودا ۵ آذر بود که آراد ویروس استفراغ رو گرفت ، دو سه روز صبر کردیم دکترم بردم خوب نشد تا رفتیم بیمارستان دوتا آمپول زدن و خوب شد
چند روز بعدش رفتم کاشان خونه مادربزرگم یکی از اقوام روضه داشتن که من نذری داشتم و باید ادا می کردم ، تو روضه عمه مامانم که مریض بود تا از در اومد تو تالاپ تالاپ بچه رو بوس کرد من بهش گفتن عمه خانم مگه شما مریض نیستید خندید گفت نه خوب شدم... پسفرداش آراد مریض شد تب کرد و سرفه مجبور شدم بهترین دکتر کاشان رو پیدا کردم و تا ۳ صبح تو توبت بودم بچه رو ویزیت کرد و دارو داد گفت ویروسه حدود یک هفته داروها رو خورد و خوب شد
گذشت تا یک هفته بعدش یعنی ۲۹ آذر آراد رو با همسرم فرستادم منزل مادرشوهرم تا خونه رو تمیز کنم یه دفعه بعد از دو سه ساعت زنگ زد گفت آراد تب کرده... دنیا روی سرم خراب شد هنوز یک هفته نشده بود خوب شده بود ، خلاصه دوباره مریض شد حدود ده روز فقط تب میکرد بعدم سرفه و آبریزش و مخاط بینی سبز
پنج شش تا دکتر بردم یکی از یکی گاوتر ، آخر سر با اصرار خودم یکی آزمایش نوشت دادیم ، دیدیم عفونت داره و آیتم های ESR و CRP بالاست ترسیده بودم
مامان زهرا کوچولو مامان زهرا کوچولو ۱۶ ماهگی
تجربه_مریضی_دخترم

از جمعه هفته گذشته گاهی دخترم تو طول روز بی قراری میکرد و بهونه میگرفت، چند شب هم تو خواب تب میکرد که با استامینوفن کنترل میشد. هیچ علائم دیگه ای نداشت ، نه آبریزش نه سرفه نه خلط نه اسهال نه استفراغ..‌
روز چهارشنبه که عروسی دعوت بودیم از صبحش خیلی بی قرار بود و اذیت میکرد، خودم حدس میزدم از دندونش باشه.
اشتها تقریبا صفر شده بود! بجز شیر خودم!
تو مراسم هم حال و حوصله نداشت و بهونه می‌گرفت،
ما هم بعد شام سریع برگشتیم خونه،
اون شب همسرم مسافر بود و من تنها خونه موندم،
اما تا صبح دخترم تب داشت و اصلا با استامینوفن کنترل نمیشد.
شیاف و بروفن هم نداشتم.
خیلی شب سختی بود، حدود ساعت ده صبح بود که پدرشوهرم اومد و رفتیم اورژانس بیمارستان و اونجا بود که فهمیدم یکی از گوش های دخترم عفونت داشت و علت همه بی قراری ها و تب بالاش همین عفونت گوش بوده نه چیز دیگه ای!!!

چقدر از خودم ناراحتم که دخترم یه هفته اذیت بود و نق میزد و من همه ش فکر میکردم از دندونه!😔