۱۱ پاسخ

ان شاءالله یاد میگیری گلم منم بچه اولم خوبه یاد نداشتم و بعد چند روز خوب یاد گرفتم

عزیزم منم دیروز مامانم رف خیلی دلم گزف تنها شدم
ولی مامیتونیم نکران نباش
چن شب اول سخته دستت میاد کم کم

منم بلد نیستم همش به این فکر میکنم تنهایی چیکار کنم 😢

خدایا شما اینو میگین من باید چی بگم 😅 خدارو شکر ک نمیترسم عاشق بچه بزرگ کردنم هستم

اگه انقدر استرس داری نرو فعلا خونه خودت ولی نگران نباش مستقل میشی یاد میگیری غریزه مادرانت کمکت میکنه از پسش برمیای

اتفاقا بری خونه خودت زودتر یاد میگیری چیکار کنی
من از ۱۰ روزگی خودم همه کارارو کردم سخته ولی شیرینه

عزیزم بە خودت قوت بدە خودت رو جمع کن نترس

ببین همه ازروز اول که بلدنبودن اجبارا دل وبه دریا میزنی ویادمیگیری اگه فکرمیکنی آمادگی نداری برنگرد خونه خودت فعلا

میفهممت
منم عاجزم
هیچی بلد نیستم
آویزون مامانم هستم
حتی لباس بلد نیستم چی بخرم مامانم خریده
سنمم کم نیست
ولی خب...
توکل بخدا

منم بچه اولم همینجور بودم اما رفتن همانو قوی شدن همان مطمئن باش سخت نیس فکرشه ک سخته

چند سالته عزیزم مگه میخواهی چی کارکنی من بچه طلاقم از۱۰سالگی بچه بزرگ کردم خودمم اولین بچمو۱۸سالم بودخدا داد الانم مثل قدیم نیست بخواهی قنداق کنی شورت دوگره کنی
سخت باشه شیرخشکی باشه پستونک درست می‌کنی میدی شیرخودتم سینه میزاری دهنش اصلاسخت نیست تویه مادرقوی هستی که ۹ماه یه موجودیوتوشکمت پرورش دادی باچه سختی به دنیااوردیش ایناهمه میگذره

سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن ۳ ماهگی
از وقتی بچم دنیا اومده شوهرم اصلا ذوقی برا من نشون نمیده همش ذوق میکنه میکه مامانم فلانه مامانم بچمو دوس داره دیگه خونه مامانت نمون بریم خونه مامانم دوس داره بچمو ببینه
مادرشوهرمم هروقت میبینتش همش میگه بچمه شبیه ما شده کلا شبیه باباشه شبیه اون یکی بچمه شبیه منه
بچمو هرجور دلش میخاد بغل میکنه میگم ن میگن خیلی حساسی شوهرمم همش طرف مامانشو میگیره همش با من دعوا میکنه میگه خیلی حساسی دیگه امشبم چند ساعت بردم خونشون نذاشتن ب بچم شیر بدم دو ساعت شده بود شیر خورده بود گفت چون خابه نباید بدی بهش بچم چهار ساعت گشنه بود تو خاب دهنشو باز میکرد همش اینور اونور میکرد😭شوهرمم وقتی اومد مامانش بهش گفت زنت اینجوره اونجوره شوهرم گفت ن بابا این زیادی حساسه دکتر گفته هروقت بیدار شد سه ساعتم شد عب نداره بعد شیر بخوره
تو ماشینم ک گله کردم گفت باز اومدی ک شروع کنی دیگه تا خونه هم هرچی گفتم محلم نذاشت و اخم کرد تا رسیدیم بعدم میخاست ول کنه بره خونه مامانش بخابه اخر سر جلو مامانم گفت زشته نرفت
من خیلی احساس بدی دارم 😞😭باعث شدن افسردگی بگیرم خسته شدم از زنده بودن نمیذارن ذوق بچمم بکنم حتی 😭😭😭😭