خدایا شکرت بالاخره امشب صبح شد چقدددد شب سخت و تلخی بود مگه زمان حرکت میکرد.کل شبو بیدار بودم سرپا چرخوندن.پاشویه سیب زمینی پیاز قرآن خوندن . گریه کردن... واییییییی چقد بد بود بدتر اینکه یه حامی نداری حداقل تو این مواقع کمکت کنه مثل خر کلی فحشم داد و پرید روسرم و بعدم تا خود صبح خوابید یه چی هم شدنی میگن بچه ی منه،من باباشم و تو هیچ کاره ای...وای چه دنیای بدی ما زنا وقت میتونیم مظلوم باشیم می‌خوام صبحونه بخوریم ببریم درمانگاه.همش دیشب میترسیدم زبونم لال بچم طوریش بشه تشنجی چیزی خداروشکر صبح شد

خداروشکر دیشب کلا تو فکر بچت بودم عزیزم حتما شیاف وشربت اضافه بگیر بذار تو یخچال بمونه

سلام گلم الان بهتره من دیشب همش تو فکرتون بودم خدارو شکر به خیر گذشته رفتی درمانگاه استامینوفن شیاف اضافه بگیر همیشه تو خونه داشته باشی

شوهرمنم بچه ها مریض شن دیوونه بازی درمیاره
الان بچه ت خوبه؟ اینستا داری؟ برو پیج dr_zarifi اونجا یه لایو درمورد تب داره همه چی رو توضیح داده ببین عالیه

حتما ببرش دکتر تو خونه هم همیشه پروفن و شیاف داشته باش

عزیزم مادر که بشی باید مثل یه کوه استوار باشی
حتی اگر کسی رو هم داشته باشی
بازم خودت باید باشی
من کمکی دارم ولی تواین مواقع اصلا نمیتونم به اونا اکتفا کنم فقط خودم
میدونم ادم نیاز داره ولی اگر به این فکر کنی که یه سنگ تو بدتر حالت ممکن تو ی مسیر اب سیقل میشه
ماهم تو شرتیط سخت باید خودمونو قوی کنیم
خداروشکر کن که الان حال بچه خوبه
خداروشکر

الان حالش چطوره مادربودن سخته اما ازهمه مهمترتوتومادرقوی قدرتمندی

بچه منم دیشب تب داشت الان بچت چطوره

ممنون از همتون که کنارم بودید و بهم دلگرمی دادید خداروشکر که شمارو دارم