۱۴ پاسخ

من کارم تو خونه بود،ولی همینکه نمیتونم کار کنم خیلی سخته،از یه طرف من مجبور شدم درسمم چند ترم عقب بندازم و مرخصی بگیرم اینم خیلی بد بود برام.ولی خب همش فدای سر پسرم

منم شاغلم الان وقتی میام خونه اولین کار فقط فقط پسرمو بغل میکنم خیلی دلم براش تنگ میشه ولی نمیتونم که نرم سرکار

هنوزم کنار نیومدم واقعا سختمه احساسی پوچی میکنم

با کار خونه سرگرمم

من اتفاقا خیلی سختم نیس که دیگه نمیرم سرکار ینی روحی این موضوع اذیتم نمیکنه و حتی فکر ب اینکه بخوام برم سرکار و دخترمو نبینم و جایی بذارم بیشتر اذیتم میکنه اما دیگه نمیدونم چه کرمیه که ادمی که رفته سرکار نمیشه بعدش نره هم مالی ادم میگه حیفه هم بالاخره اینده رو هم باید درنظر گرفت

و من تصمیم دارم از اواخر تابستون انشاالله باز برگردم سرکار

سخته ولی چاره ای نیست بچم اولویته

تو خونه هم افسرده میشه آدم

منم همین طور بدتر از همه اینکه بارداریم هم کلا استراحت مطلق بودم

دلم تنگه کار کردنه اما با بچه متاسفانه نمیشه

کنار نیومدم خیلی اذیتم

منم شاغلم
اما بعضی وقتا دلم میخواد انصراف بزنم و فقط بشینم خونه بزرگ شدن پسرمو ببینم
اما حیف که نمتونم انصراف بدم

من شاغلم☹دیگه باسنم .......شد
اصلا ب درد نمیخوره بخدا

من شاغل نبودم ولی ازخونه نشستن خسته شدم دلم مبخادبرم سرکار🫡

والا ما هم ک خونه دار بودیم روانی شدیم

سوال های مرتبط

مامان نی نی جون مامان نی نی جون ۱ سالگی
مادرا سخت ترین قسمت بچه داری چی بوده برای شما؟
برا خودم
بی خوایی و بد خوابیاش
گرچه خیلی خیلی زیاد سختی داشته مثه غذا نخوردن، مثه حساسیت لعنتی به مواد غذایی و و و و. ما این از همه بیشتر اذیتم کرده و می کنه
یه اعترافی بکنم که هیچ وقت فک نمی کردم انقد بچه داری سخت باشه با اینکه دختر بزرگم و بچه اول خونمون و ۳ تا خواهر برادر بعد خودم دارم
ازین دخترای لوسم نبودم همیشه کمک مادرم بودم تو خونه داری و بچه داری
اما خداییش هم دوقلو خیلی سخته هم دوقلویی که الرژی دارند صد برابر سختترش کرده
یعنی من فک میکردم شیرینی بچه داشتن بیشتر اما نبود
ن اینکه ناشکری کنما ولی این روزا خیلی نیاز به استراحت دارم
حساسیتشونم که دکترا میگفتن تا یکسال رفع میشه نشد و کاش فقط به پروتئین گاوی بود به اکثر خوراکیا حساسیت دارن
باور کنید حس می کنم تو این یکسال و خورده ای ۱۰ سال پیر شدم از بس بی خوابی کشیدم و کاررا بچه هارو کردم
حساسیت بچه ها من اولین علامتش بد خوابی و بیقراریه
خلاصه که با اینکه ۳۰سالگی بچه دار شدم و شدیدا عاشق بچم الان خیلی سختم شده خدا خودش کمکم کنه بگذره ب خوبی و از پسش بر بیام