من کارم تو خونه بود،ولی همینکه نمیتونم کار کنم خیلی سخته،از یه طرف من مجبور شدم درسمم چند ترم عقب بندازم و مرخصی بگیرم اینم خیلی بد بود برام.ولی خب همش فدای سر پسرم
منم شاغلم الان وقتی میام خونه اولین کار فقط فقط پسرمو بغل میکنم خیلی دلم براش تنگ میشه ولی نمیتونم که نرم سرکار
هنوزم کنار نیومدم واقعا سختمه احساسی پوچی میکنم
با کار خونه سرگرمم
من اتفاقا خیلی سختم نیس که دیگه نمیرم سرکار ینی روحی این موضوع اذیتم نمیکنه و حتی فکر ب اینکه بخوام برم سرکار و دخترمو نبینم و جایی بذارم بیشتر اذیتم میکنه اما دیگه نمیدونم چه کرمیه که ادمی که رفته سرکار نمیشه بعدش نره هم مالی ادم میگه حیفه هم بالاخره اینده رو هم باید درنظر گرفت
و من تصمیم دارم از اواخر تابستون انشاالله باز برگردم سرکار
سخته ولی چاره ای نیست بچم اولویته
تو خونه هم افسرده میشه آدم
منم همین طور بدتر از همه اینکه بارداریم هم کلا استراحت مطلق بودم
دلم تنگه کار کردنه اما با بچه متاسفانه نمیشه
کنار نیومدم خیلی اذیتم
منم شاغلم
اما بعضی وقتا دلم میخواد انصراف بزنم و فقط بشینم خونه بزرگ شدن پسرمو ببینم
اما حیف که نمتونم انصراف بدم
من شاغلم☹دیگه باسنم .......شد
اصلا ب درد نمیخوره بخدا
من شاغل نبودم ولی ازخونه نشستن خسته شدم دلم مبخادبرم سرکار🫡
والا ما هم ک خونه دار بودیم روانی شدیم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.