قراره از امروز دخترمو از شیر بگیرم.. حس میکنم بیشتر از اون خودم نیاز دارم تا اماده باشم این دو روز اخر وابستگی من بهش بیشتر شده چند وقته روزشماری میکنم واسه از شیر گرفتنش حالا که وقتش رسیده خودم کم اوردم نمیدونم چه حس کوفتیه😭😭😭
دعا کنین اذیت نشه..
لطفا تجربه‌هاتونم بگین

اینو بخونی راحت میگیری ایشالله

خیلی حس بدیه دل مادر خودش نازک ببینه بچش بیقراره ولی یدفعه از شیر نگیر روزا نده شبا بهش بده کم کم اونم قطع کن یکیم ببر خونه مامانی آبجی ک یادش بره سینه رو نیاد طرفت خودتم یادت بره من جایی رفتنی دخترم اصلا سمت سینه نمیاد بزور بهشم میدم خودشو میکشه اونور ک بره اما امان ازاین که تک باشیم تو خونه یسره میچسبه ب سینم

درکت میکنم عزیزم 🥲

سوره یاسین بخون فوت کن سمت دخترت یدونه واسه خودت آروم میشین دوتاتون

راحت میشی پسر من ببیندش میگه پیف پیف ای

آخ ک گفتی این ۴روزه امروزو فردا میکنم

عزیزم انقد سخت نیست.بیشتر بخاطر این ارتباط عاطفی بین مادر و فرزند یخت میشه وگرنه الان شیر هیچ فایده ای برای بچه نداره.من ۱سال و یک ماهگی از شیر گرفتمش و خیلی هم راضی هستم خوراکش و خوابش عالی شده چون وابسته شیر بود غذا نمیخورد شبم چندبار بیدارمیشد دکتر گفت اصلا براش مفید نیست.

ینی دقیقا قراره چیکار کنی امروز

بله دقیقایکم بایدتحمل کنی تابگذره

دقیقا منم همین حس و دارم الان بیشتر خودم وابسته ام تادخترم بیشترم خودن بهش پیشنهاد میدم بخوره🫣😍🥹