مادرا سلام. من ۲۸ سالمه. ۳ سال بود که توی اقدام به بارداری بودم. در حال حاضر فعلا خداروشکر یه تو دلی دارم که اونم هنوز سه ماهش تموم نشده یعنی کلا هنوز همه چی رو هواعه.
خواستم از تجربیاتم براتون بگم که تو این مدت چیا شده بود.
من تنبلی شدید تخمدان دارم(هردوتاشون). پریود که اصلا نمیشدم میشدم هم فولیکولا اون مقداری که باید میبودن نبودن تخمکام ضعیف بودن یعنی تخمکی هم که ازاد میشد توانی نداشت. شنیدم که میگفت ورزش و اصلاح سبک زندگی دوای درد تنبلیه. یکسال ورزش کردم شیرینیجاتو حذف کردم ولی توی اون یه سالی که ورزش کردم شاید فقط ۲ بار خودم پریود شدم پس هیچ اثری روی من نداشت.
تازه ۲۶ سالم شده بود. ترسیدم از اینکه اگه باز ادامه بدم و این درمان نشه، سنم هی بره بالا پس کی من بچه دار شم؟ بیخیال ورزش شدم گفتم گور بابای تنبلی تخمدان و این دری وریا.
شروع کردم رفتم پیش متخصص تا یکسال و نیم با امپول و قرص پریود شدم و تخمک مارو ازاد کرد و کلی مکمل خوردیم هی همینطور رفتیم جلو تا فهمیدیم ای دل غافل اسپرم اقا هم ذوضاعش خوب نیس هم ضعیف بود هم تحرک نداشت.
دکترم گفت دیگه من بیشتر از این نمیتونم با امپول کاری کنم قدم بعدی برای شماها آی یو آیه.

۱۱ پاسخ

عزیزم ان شاالله تو دلیت (سلول کوچولو🫢) بسلامت دنیا بیاد و بمونه براتون

عزیزم خیلی حس خوبی گرفتم از این صحبت هات.
خداروشکر که آخرش نتیجه مثبت گرفتی .
إن شاالله که به سلامتی نی نی تون رو بغل کنید. منم تنبلی تخمدان شدید دارم هر دو طرف . نمیدونم آخرش چی میشه 🥺

برای همین رفتیم بیمارستان صارم، تمام ازمایش های تخصصی رو دادیم همسرم شروع کرد مکمل خوردن، به من قرص و امپول دادن تا تخمکم رشد کنه و ازاد شه، و اولین آی یو آی رو انجام دادیم.
چون تخمکم هنوز رها نشده بود گفت شما نزدیکی کنین. تا یه هفته نزدیکی کردیم تا بعد من رفتم مسافرت و اونجا مریض شدم و همونجا فهمیدم تخمکم داره رها میشه ولی اسپرمی دیگه دم دستم نبود. خلاصه دفعه اول نگرفت.
گفتیم سری بعد مجهز میریم جلو همسرمو بستم به اجیل و میوه و ماهی هرچیز مفیدی که برای اسپرم خوبه و خودمم از نظر روانی خودمو اماده میکردم.
بازم قرص و امپول برای تخمک
جلسه دوم آی یو آی رسید و دقیقا همون موقع انتقال تخمک من رها شد و من اون موقع امید داشتم رفتم خونه تموم مدت استراحت کردم بیخیال کارای خونه شدم برامم مهم نبود اگه کثافت خونه رو میگرفت. از خونه بیرون نمیرفتم چون هوای کثیف هم سم بود خونه موندم و خودمو تقویت کردم.
تا هفته بعد از آی یو آی دیدم نمیتونم غذا بخورم. هفته سومش حالت تهوع شدید داشتم انقدر وحشتناک که اصلا مسخره به نظرم اومد و شک کردم و تست گذاشتم. حتی با اینکه هنوز به پریودم نرسیده بود.
دیدم هاله افتاد سریع لباس پوشیدیم رفتیم ازمایشگاه ازمایش دادیم دل تو دلمون نبود که ببینیم ازمایش جوابش چیه.

مبارک باشه عزیزم دعا کن من بارداری شم ممنون

اها اینم بگم که سر سونوی اول که ساک بارداری رو میخواستن تشخیص بدن من قبلش به خونریزی افتادم معلوم شد که هماتوم دارم. بهم شیاف دادن و استراحت مطلق.
فقط باید دراز میکشیدم و تا دسشویی میرفتم. خداروشکر میکنم که این مدت مادرشوهرم بود همه کارامو کرد خدا خیرش بده.❤️

عزیزدلم قربون مهربونی و صبوریت بشم.منم یه بار خارج رحمی بودم و بعدش ۱سال و نیم اقدام بودم کلی قرص و دارو و آمپول من و همسرم مصرف کردیم.ولی زمانیکه ناامید شدمو روحیمو تقویت کردم و رحممو گرم کردم با معجون و مغزیجات مث معجزه بود برامون.الانم خداروشکر ب هفته ۱۹نزدیکم.ایشالا شمام صحیح و سالم تو دلیت رو بغلت بگیری عزیزم❤️

عزیزم ببخشید چطوری فهمیدی تخمکت رهاشد

الهههی بگردم ک انقدر قشنگ تعریف کردی و درد و دل کردی دلبرررررم

اما امیدت ب خدا باشه
وقتی جنین نازت قلبش تشکیل شده یعنی هشتاد درصد کار حله
و لطفااااا اصلا فکر بد نکن

خیلی مراقب کوچولو باش و برای ما چشم انتظارا خیلی دعا کن گلم خیییییلی

خداروشکر عاقبت این سختی ها شیرین بوده 😍

إن شاء الله به سلامتی زایمان کنی و نی نی عاقبت بخیر بشه 😍

وقتی برامون فرستادن جوابو منو شوهرم مثل ابر بهار فقط گریه کردیم.
اره ارزش اون همه صبر کردن و سختی رو داشت. ارزش اون همه قوی موندن و پیش رفتن رو داشت😍😍😍
ولی بعد از اون سریع خودمو جمع کردم میدونین چرا؟
چون تا وقتی ۴ ماهت تموم نشه انگار چیزی هنوز شروع نشده.
همه میدونیم سه ماه اولین بارداری درصد سقط بالاعه. پس سعی میکنیم وابسته به یه سلول کوچیک که یه گوشه داره رشد میکنه نشیم.
اینکه زندگیمونو کنیم.حالا کنارش رعایت هم میکنیم.
مثل اینکه انگار نه انگار اتفاقی افتاده😊😊

سوال های مرتبط

مامان رمانسرای ✍🏻🧿 مامان رمانسرای ✍🏻🧿 هفته پانزدهم بارداری
قشنگا سلام حالتون ☺️ چطوره دلم براتون تنگ شده بود بازم ازتون میخوام راهنماییم کنین هرکی مثل بوده بیاد بگه یا تاحالا کسی اینجوری شده خب من با توجه با تاپیکام من با امروز 20 روزه که پریود نشدم و اینکه من 10 دی که روز موعودمم بود هم تست انداختم هم ازمایش دادم جفتش مثبت شد فقط بتام 96 بود و پایین دکتر بهم گفت باید استراحت کنی و هفته بعدش تکرار کنی منم همون شب موعودم که هنوز جواب ازمایشم رو نگرفته بودم خونریزیم کرد خونریزی قهویی و سیاه و من کلا یک پد نوار بهداشتی عوض کردم تا اینکه فرداش ما مراسم ختم داشتیم منم فکر کردم پریود شدم رفتم اونجا کلی هم کار کردم چون نمیشد بشینم یک جا فقطم تخمدان هام تیر میکشید کلا خودمم شک کرده بودم ولی میگفتم نه بابا پری شدم تا اینکه من شبش که پدم رو عوض کردم اندازه یک ناخن کلید دست باریک من یک لحظه صورتی مانندی داخل پدم بود من فکر کردم لخته پریودیه حتا داخل تاپیکمم گفتم که بقیه گفتن میخوای پری بشی دیگه من از همون شب کلا خونم قط شدهمون روز هی کمر و کمر میشد و سیاه دیگه من که جواب ازمایشمو گرفتم رفتم پیش دکتر ازمایشگاه گفتمیش من پریود شدم اونم گفت اگه تا فردا خون بینی و یک دفعه قط بشه دیگه نبینی که برات میمونه و باید تکرار کنی چون بارداری ولی اگه تا 7 روز مدام خون مثل پریودی داشتی اون خودش دفع میشه دیگه منم امدم خونه مامی استراحت و کلا من یک روز نیم کلا خون میدیدم دیگه قط شده بود تا اینکه یک هفته رد شد و من بی نهایت علاعم داشتم
ادامش رو پایین میزارم 👇🙂
مامان ماهسو🧿💗🌙 مامان ماهسو🧿💗🌙 هفته بیست‌وچهارم بارداری
سلام به همگی این تجربه منه از کارایی که کردم و باردار شدم با وجود تنبلی تخمدان امیدوار اونایی که میخواین مامان بشین به دردتون بخوره و استفاده کنین 🥰
هرروز صبح از اول پریودی یه ساشه اینوفولیک با آب ولرم حل میکردم با یه قرص متفورمبن میخوردم هرروز ظهر ویتامین د۳ میخوردم بعداز ناهار هم یه قرص کوکیوتن شبها دوتا قرص لتروزول و یه قرص کلومفین از شب سوم تا هفتم میخوردم نیم ساعت بعدشم استرادیول میخوردم قبل از خواب هم فروفورت میخوردم تا روز تخمک گذاریم هرروز با روغن سیاهدانه زیر شکمم رو محکم و تند ماساژ میدادم ۵دقیقه ای که کامل زیر شکممو رحمو تخمدانم داغ بشه بعدم میبستم آروم که گرم بمونه از نظر معنوی هم رفتم پیش یه سید دعانویس گفت طلسم و سنگینی داری زمان پریود رفتم برام کلی دعا نوشت که می انداختم تو آب و میخوردم و یک روزم گفت روزه بگیرو یه دعا هم داد زمان نزدیکی به رون پام ببندم این کل کاری بود که انجام دادم و بعداز ۳سال خدا بهم زیباترین نعمتشو عطا کرد البته بگم اون ماه نزدیکی هم زیاد داشتم از یک هفته قبل تخمک گذاریم تا یک هفته بعداز تخمک گذاری حداقل یک شب درمیون یا دو شب درمیون ‌گه البته یبار فقط شد دوشب درمیون بعداز اقدام اخر هم که ۳روز مونده بود تقریبا به موعدم دیگه رابطه نداشتیم چون ترسیدیم که باردار باشم و برای بچه بد باشه که الحمدلله درست هم فکر کردیم این کل تجربه من بود زمانی که ۸تا دکتر بهم گفتن تنها راه بچه دار شدنم آی وی افه انشالله که صحیح و سالم بچم بیاد بغلم و هرکس از خدا بچه میخواد بزودی دامنش سبز بشه🥰