۸ پاسخ

پشمام چه تله پاتی شد منم امروز بهش فکر کردم

تو دوستای من هست بعضی وقتا تاجیک میزاره

آره منم یادم ولی نمیدونم کدوم مادر بود

تو‌دوستام هست گلم
مامان ستیا

اره اینه

تصویر

تو دوستای من هست
مامان ستیا

مامان سیتا هستیش

اره منم یادمه تو‌دوستام بود فک کنم الان نیست

سوال های مرتبط

مامان جانا مامان جانا ۱ سالگی
سلام مامانای عزیز...
اینجا چه خبر؟؟؟من اصلأ متوجه نمیشم!!بچه حداقل تا ۱۸ ماه باید شیر بخوره حالا یا شیر خشک یا شیر مادر حتی به تعداد دفعات کمتر،حالا چرا همه از سن ۱ سالگی بچه رو از شیر گرفتن؟؟؟؟نگید غذا نمیخورده که نباید مثل ما بچه بشینه غذا بخوره که،اون به اندازه معده و توانش غذاش و میخوره،حالا از ۱۸ ماهگی که میخوای بگیری باید اصولی از شیر گرفت نه اینکه یه چسب سیاه یا تلخی بزنید به نوک سینه و به بچه بگید اوف شده و مزه زهر میده،اون شیر برای بچه همه دنیاش،پس نباید از این روش های سنتی و قدیمی که منسوخ شده استفاده کرد،پزشک ها تحقیق کردن که حرف میزنند،میگن باید به مرور شیر و از بچه گرفت(یعنی وعده به وعده حذف بشه)
مرحله بعدی که از همه مهمتر از پوشک گرفتن هستش،چه خبر مگه از سن ۱۴,۱۵ ماهگی بچه رو بیچاره میکنید و از پوشک میگیرید؟؟؟بابا اون بچه نخاعش آماده نیست برای نگه داشتن ادرار و مدفوع،از لحاظ روحی آماده نیست،پزشکا میگن سن مناسبش از ۲.۵ سالگی شروع میشه،بخدا دارید ظلم میکنید در حق بچه هاتون..
لطفاً نگید هر مادری صلاح بچش و خودش میدونه که اصلأ این حرف درست نیست،وقتی یه کاری اشتباه داره انجام میشه باید گفت و اون مادر اگر از سر نا آگاهی داشته اون کار و انجام میداده که حتما حرفای صحیح روش اثر میزاره ولی اون مادری که پای حرف خودش میمونه و کار خودش و پیش می‌بره یه مادری هست که فقط داره روحیات و آینده بچش و خراب می‌کنه..
انقدر این چند وقت اینارو دیدم و حرص خوردم گفتم یخورده اینجا صحبت کنم بلکه خالی بشم..
مامان تربچه مامان تربچه ۱ سالگی
مامانا بیایین یه مشورت، خواهرم بچش ۳سالشه ،با بچه من همیشه همبازیایه خوبی ان ،معمولا هر روزی که خونه مامانم میریم زنگ میزنیم به هم که باهم تو یه روز اونجا باشیم ، هفته پیش خونه مامانم مدام من مواظب بچه ها بودم اون نشسته بود سر گوشی ،من بچه هارو سر گرم میکردم ،شوهرش که اومد من رفتم تو اتاق لباس پوشیده بپوشم از دور دیدم بچم دستش به در بوده و بچه اجیم دوبار درو کوبید رو دست بچم جوری که بچم هلاک شد از گریه ،شوهراجیم دوید طرفش و دستشو گرفت تو دستش و به اجیم میگفت کاش طوری نشده باشه من سریع خودمو رسوندم اجیم گفت بچه ات خودش درو بست رو دست خودش ،درصورتی که من دیدم بچه اون زد برام مهم نبود که کی زد همین که بچه ام اروم شد و سالم بود و دستش فقط قرمز شده بود و رفت دنبال بازی برام کافی بود حرفی نزدم فقط به مامانم گفتم من رفتم لباس بپوشم اینجور شد مامانم به اجیم گفت میخاستی مراقب باشی اجیم جلو شوهرش به مامانم گفت بچه اون کوچیکه اون باید مراقب باشه ، خیلی ناراحت شدم دیگه اومدم خونمون ،و این هفته هم که همه جمع شدن خونه مامانم،مامانم گفت بیا گفتم همش باید نگاهم به بچه ها باشه خونه بمونم بهتره ،با خواهرم قبلا زیاد تلفنی حرف میزدیم از اون شب یه هفته گذشت نه من زنگ زدم نه اون زنگ زد حتی بگه دست بچت ات خوب بود طوری نشده بود که ، الان میخاستم ببینم ناراحتیم بیجا بوده؟باید زنگ میزدم من؟؟
مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۱ سالگی
سلام . امروز یعنی هجده ماه و دوازده روزگی پسرم ، واکسن شو زدیم . قرار بود نزنم یا بعد از عید این کار رو انجام بدم . اما با راهنمایی مادرم و بعضی دوستان ، فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که این کار رو انجام بدم . چون این مدت خیلی میترسیدم و مضطرب بودم . باید با ترسم مواجه میشدم تا برطرف بشه و راحت بشم ‌. از طرفی به نفع بچه ام هست . چون واکسینه میشه و این خوبه . موقع تزریق خیلی ناراحت شدم چون بچه ام ترسیده بود خیلی گریه کرد . البته تقصیر کارمند بهداشت هم بود . چون خیلی کند بود و دست دست میکرد . به قول معروف فس فسو بود . باید سریع تر انجام میداد ، وسطش یه دور رفت از همکارش سوال پرسید ، حرفه ای نبود . متاسفم برای هر کسی که استخدامش کرده بود . چون دو تا آمپول هست یکی بازو یکی ران و یک قطره هم هست . سه مرحله داره . اینم هی طولش میداد ، اون لحظه کظم غیظ کردم اما دوست دارم بعدا برم و حسابی دعواش کنم از خجالتش در بیام . جالب این جا بود بقیه کارمندا میگفتن عیب نداره بچه گریه کنه زمان قدیم گریه بچه برای والدین مهم نبود ! مثل اینکه بچه اولته ( انگار بچه های بعدی مهم و عزیز نیستن به نظر اینا ! ) یعنی شما ببین سطح شعور کارمند های بهداشت رو ! پاره تن و بند جگر خودشون که نیست . انسانیت درست و حسابی هم ندارن که همه بچه ها رو دوست داشته باشند . خلاصه تموم شد ، بچه ام یکسره منو صدا میکرد . بغلش کردم و اومدیم بیرون . خیلی ازش مراقبت کردم و ادامه میدم تا کاملا حالش خوب بشه ان شاالله . خدا رو شکر به خیر گذشت . ترس نداشت .
مامان پسرم مامان پسرم ۱ سالگی
سلام مامانا خوبین؟ اومدم تجربم در مورد واکسن ۱۸ ماهگی رو باهاتون به اشتراک بذارم
اول اینکه این واکسن یه واکسن ۳ گانه هستش یکی به صورت خوراکی دوتای دیگه به دستو پا تزریق میشن در مورد پسر من که اینطور بود چون شنیدم میگن اگه بچه لاغر باشه بجای دست به پا میزنن دوم اینکه حدسم اینه که اگه بچه هاتون واکسن ۶ ماهگی واسشون سخت بود احتمال اینکه این واکسن واسشون راحت باشه خیلی زیاده برخلاف گفته خیلیا این واکسن برای پسرم خیلی راحت بود در حدی که روز اول تبش با استا کنترل شد روز دوم و سومم تب نداشت فقط تنها مشکلمون درد پاش و لنگ زدنش بود که اونم شکر خدا حل شد سوم اینکه پاش روز سوم یه کوچولو قرمز شد روز چهارم خودش رفت این تموم چیزی بود که میدونستم گفتم تا استرس واکسنو نداشته باشین چون خودم یه ماه قبلش استرس داشتم اینجا میدیدم که میگفتن خیلی سخته ولی راحت بود البته یادتون باشه بچه با بچه فرق داره امیدوارم واستون مفید بوده باشه و همه بچه ها سالم و سر حال باشن ❤️🙏🏻