تجربه من از زایمان طبیعی
پارت اول:🌱

من چون دیابت داشتم و قرار بود دکتر برای آخر ۳۸ هفته ختم بارداری بده، از هفته ۳۳ حرکات کششی رو شروع کردم و از اول ۳۵ هفته هم حرکات لگنی و پیاده روی و از ۳۶ هفته هم پله نوردی
از اول بارداری هم رابطه بدون پیشگیری داشتم🤭
خلاصه دیروز که ۳۸ هفته و ۴ روز بودم رفتم دکتر قرار بود معاینه‌ی تحریکی انجم بده برام.
دکتر معاینه کرد و گفت ۲ سانت بازی و حسابی معاینه تحریکی کرد که خب واقعا قابل تحمل بود و اصلا سخت نبود. بعدش ان اس تی دادم که یهو دکترم گفت "درد داریگ" گفتم یه ریزه. گفت این که خیلی زده میزان دردت زیاده. گفتم دردم مثه زمان پریودیه(من پریودی‌هام شدید درد داشتم و این مدت که همچین دردی می‌گرفتم فکر می‌کردم طبیعیه، نگو انقباض بوده😂.
خلاصه دکترم با ماماهمراهم تماس گرفت گفت مائده رو دارم می‌فرستم بیمارستان پیشت. ازش ان اس تی بگیر دوباره و ببین تا اون موقع چند سانت شده

۶ پاسخ

😍😍😍🙏🏻تا اینجا ک عالی بود

عالیییی

عزیزم برا دیابتتون دکترتون چی داد بهتون؟

🤗👍👍

بقیه....

بقیشش

سوال های مرتبط

مامان فینقِلی مامان فینقِلی ۲ ماهگی
تجربه من از زایمان طبیعی
پارت دوم:🌱

تا قبل از اینکه دکتر معاینه تحریکی بکنه قرار شده بود که سه شنبه برم بیمارستان بستری بشم و ختم بارداری بگیرم..
خلاصه دیشب ساعت ۸ رفتم بیمارستان، از شانس خوبم ماما همراهم شیفت خودش بود و کلا بلوک خیلی خلوت بود. قشنگ از روی فرصت برام معاینه تحریکی انجام داد که خب واقعا تنفس عمیق شکمی موقع معاینه تحریکی کلی از درد رو کم می‌کنه و واقعا میزان درد رو خیلی میاره پایین.
بعدش که معاینه کرد و گل مغربی گذاشت دوباره ان اس تی گرفت و من هنوز ۲ سانت بودم. زنگ زد به دکترم، دکترم گفت برم خونه وقتی دردام زیاد شد بیام اگرم دردم زیاد نشد سه شنبه بیام برای ختم بارداری.
ماما همراهم دوباره یه معاینه تحریکی انجام داد و گفت برم خونه ورزش کنم و بعدش یه شام توپ بخورم و بعدشم برم حمام و اسکات بزنم.
منم تمام کارایی که گفته بود انجام دادم . ۲ ساعت ورزش کردم،‌گربه رفتم، سجده طولانی ، پروانه، تاب لگنی و خب آخریش هم اسکات داخل حمام بود.
ساعت ۱۲.۵ رفتم که بخوابم اما دیدم وووووو. دردم داره زیاد می‌شه در حدی که نمی‌تونستم بخوابم
مامان اَبرَک مامان اَبرَک ۴ ماهگی
مامان فسقلی مامان فسقلی ۲ ماهگی
سلام دوستای عزیز

خب بالاخره من اومدم تعریف کنم زایمانم چیشد
قسمت اول
من بچم سفالیک بود و قرار بود زایمانم طبیعی باشه و هیچ دردی نداشتم ،من گل مغربی میزاشتم ،رابطه بدون جلوگیری داشتم دمنوش هایی که ماما گفته بود رو میخوردم مواد ابزن رو میدونستم درست میکردم میشستم توش ورزش میکردم و..خلاصه همه کاری کردم از ۳۶ هفته ،اما دهانه رحمم کاملااا بسته بسته بود
خلاصه ۳۷ هفته و ۵ روز شوهرم گفت بیا بریم بیمارستان یه معاینه بشو نکنه بی درد باشی(آخه مامانم بی درد بود موقع انقباض تو خونه)
رفتیم بیمارستان امام علی کرج معاینه کرد گفت بسته بسته س اصلا نرمم نشده ،گفت دراز بکش ان اس تی ام بگیریم بعد گفت جوابش بد نیست اما خوب ام نیست، یه سونو و ان اس تی نوشت گفت با جواب اینا هفته بعد بیا دکتر ببینتت.
سه شنبه هفته بعد با شوهرم و مامانم رفتیم سونو (قبل اینکه بریم ساک وسایلمو گذاشتیم تو ماشین گفتم نکنه فردا بستری کنه ،آماده باشه ضرر که نداره) سونو رو گرفتن گفت جوابش خوبه خداروشکر بعد ان اس تی رو گرفتن که جوابش گفت اصلا خوب نیست این دوباره تکرار بشه ،دوباره گرفتن بازم همون جوری بود ،گفت برو بیمارستان ببین چی میگن این جوابش خوب نیست
ما ام رفتیم بیمارستان امام علی کرج ،اونجا دوباره معاینه کرد گفت بسته بسته ای همچنان ،ان اس تی گرفتن دوباره گفت ن خوب نیست ،گفتم این سومین ان اس تی که جوابش خوب نیست من چیکار کنم الان..خیلی بده؟...،کلی استرس داشتم
پرستاره گفت بزار دکتر بیاد ببینیم چی میگه دکتر اومد گفت ما که نمی‌دونیم اون تو چخبره بستریش کنین ختم بارداری،چون برای بچه خطرناکه..
مامان اهورا مامان اهورا ۴ ماهگی
#تجربه_سزارین_یک
چون تو این مدت کلی تجربه زایمان خوندم داخل گهواره و بهم کمک کرد میخوام تجربه سزارینم رو بگم شاید برا کسی مفید باشه
#پارت یک سزارین
من ماه های آخر بارداری کلی گشتم تایه دکتر پیدا کردم که سزارین اختیاری انجام بده برام و یه بیمارستان خوب و قیمت معقول چون دکتر خودم راضی به سز نمیشد 
خلاصه که دکترم  رو پیدا کردم و چند هفته آخر رو رفتم پیشش
قرار بر این شد ۳۸ هفته و ۵ روز سزارین بشم و یه تاریح رو با همسرم انتخاب کنم ما ۱۹ آذر رو انتخاب کرده بودیم  و اون موقع ۳۵ هفته و ۵ روز بودم
یه مراقب رفتم بهداشت تو این بین که گفتن شکمت زیاد اومده پایین و تقریبا تا هفته های آینده زایمان میکنی و چون زایمان من طبیعی بود کلی ترسیدم که نکنه قبل سز اختیاری درد طبیعی بیاد سراغم و به همین خاطر هفته بعدش یه نوبت دیگه پیش دکتر گرفتم و رفتم بهش گفتم
گفت اگه شکمت اومده پایین نشونه نزدیگ شدن به زایمانه پس ۳۸ هفته و ۵ روز خیلی دیره خواست معاینه لگنی انجام بده که من نزاشتم چون حس میکردم با معاینه دهانه رحمم بزودی باز میشع خلاصه که تاریخ سز رو گذاشتیم ۳۸ هفته و یک روز۱۵ آذر
ادامه تو تاپیک بعدی
مامان علیسان مامان علیسان ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
۳۶ هفته و خرده ای رفتم دکتر برای معاینه لگن گفت دو سانت بازم و لگنم عالیه برای زایمان
تقریبا درد پریودی داشتم و گاهی می‌گرفت و ول میکرد
۳۷ هفته و یک روز بودم که هر ۵ دقیقه یه بار یه دردی یکم بیشتر از درد پ یودی منو می‌گرفت و ول میکرد و بعد چند ساعت کلا نامنظم شد ولی درد داشتم
صبح بعدش رفتم سرویس لکه خون دیدم چون معاینه شده بودم گفتم شاید از اونه ولی خواهرم گفت برم یه ان اس تی بدم خیالم راحت بشه رفتم بیمارستان شرح حال دادم اول معاینه کردن گفت ۴ سانت بازی و خونریزی داری
زنگ زدن دکترم و دکتر گفت بستریش کنید
بستری شدم بهم آمپول فشار زدن و ۶ سانت بودم کیسه ابم پاره شد و دردام خیلی بیشتر شد و قابل تحمل نبود خیلی اماده کرده بودم خودمو که داد نزنم و تموم زورمو بدم ولی اون لحظه واقعا دردش قابل تحمل نبود برام درد آمپول فشار خیلی بیشتر از درد فشار طبیعیه
خلاصه خیلی زود ۱۰ سانت شدم و بعد هر بار فشار اومدن با تموم وجودم زور میزدم پرستار از رو شکمم محکم فشار میداد و من زور میزدم
که بلاخره سر بچه اومد و زایمان کردم ساعت ۳ بستری شده بودم و ساعت ۴:۳۰ زایمان کردم
من خیلی زود رفتم اگه دردامو تو خونه می‌کشیدم و آمپول فشار نمیزدن شاید راحت بود زایمانم و اینکه من هنوز نه ورزشم نه پیاده روی رو هم شروع نکرده بودم
و بخاطر همینا خیلی پاره شدم و بخیه خوردم
مامان خادم الحسین مامان خادم الحسین ۱ ماهگی
پارت اول #تجربه_زایمان
ساعت ۸ صبح مراقبت بعدی دکتر داشتم و ۲۷ هفته و ۶ روزم بودم یعنی ۳۸ هفته رو میکردم و تازه وارد ۳۹ هفته میشدم.... تاریخ زایمانم که دکترم گفته بود آخر اسفند بود نهایتش ۱ یا ۲ فروردین من تو این ماه اخر هر بار رابطه با همسرم داشتم باعث می‌شد لکه بینی پیدا کنم و کمر درد و زیر دلم درد بگیره خودم احساس می‌کردم دهانه رحمم حداقل یکی دوسانت بازه ولی توجهی نکردم چون دردم اصلا شدید نبود و تا به حال هم معاینه نشده بودم..منتظر بودم دکتر این سری معاینه کنه حداقل تکلیفم مشخص بشه این ور سال نینی میاد یا اون ور سال😂😅 ما رفتیم پیش دکتر و بهش گفتم لکه بینی دارم و ترشحم تیره اس و حالت لجنی داره... که دکترم گفت طبیعیه گفت اگه علائمی از زایمان نداشتی ۲۹ اسفند میری میخوابی بیمارستان و تمام... نمی‌خواست معاینه ام کنه😐😑😑😑 که گفتم خانم دکتر معاینه ام نمیکنین؟! اول گفت لازم نیس بعد گفت برو بخواب 😑 ی بسم اللهی گفتم و دراز کشیدم دکتر گفت شلوار و لباس زیرت رو در بیار... بچه ها حتما وقتی نوبت دکتر دارین یه دوش قبلش بگیرین و شیو کنین حتما که الحمدالله من این کارو کرده بودم دکتر ژل زد و گفت خودتو شل بگیر دو تا انگشتش هم زمان کرد داخل و من اصلا دردی نداشتم😐😐 بعد چرخوند و یکم درد گرفت دکتر گفت اوه تو اصلا به ۲۹ ام نمیکشی... خیلی هم عالی سه چهار سانت بازی همین امروز برو بخواب وقت زایمانته😐😳😳😳 و منی ک کپ کرده بودم و هنوز آمادگی نداشتم تازه می‌خواستیم با شوهرم عکس بارداری بگیرم همون شب😐😂😂آقا من همین طور هاج و واج به دکتر نگاه کردم گفتم برم بخوابم؟! گفت آره معطل نمیکنی ... یکم یکی بدو کردم و دعوام کرد😂😂
مامان ‌‌آیلین مامان ‌‌آیلین روزهای ابتدایی تولد
خب منم اومدم که از زایمانم بگم
من دیروز ساعت ۸ کیسه آبم ترکید بدون هیچ دردی رفتم حموم آرایش کردم مسواک زدم ساکم رو که از قبل آماده بود برداشتم رفتم بیمارستان ۸ونیم بود نوار قلب و معاینه شدم که گفت ۳ یا ۴ سانت بازی ولی دردی نداشتم زنگ زدن دکترم که بیاد بالا سرم نیومد خیلی دلم شکست چون قبلش کاغذ داده بود که زایمان ویژه ام خودش میاد بالاسرم که نیومد اونجا یه دکتر دیگه رو معرفی کردن به ناچار قبول کردم منو بردن بخش زایمان بعدش دکترم اومد گفت درد داری گفتم نه از اول تا آخر بالا سرم بود خیلی خوش اخلاق بود با یه ماما همراهش هر دو واقعا خوش اخلاق بودن راسی برا گرفتن این دکتر هم ۵ میلیون دادیم ولی خب خوب بود بعدش ساعت ۱۰ اومد آمپول فشار زد یدونه هم آمپول ریه چون من ۳۶ هفته و ۵ روز بودم بعد ۱۰ و نیم اومد گفت درد داری گفتم نه یکی دیگه آمپول فشار زد که ساعت ۱۱ دردام شروع شد ولی اصلا دادوبیداد نمیکردم قابل تحمل بود مامانم رو هم از اول راه داده بودن داخل بعدش مادرشوهرم اومد بعدش مامان بزرگم اومد بعدشم خواهرشوهرم تا ۱۱ونیم پیشم بودن منم درد داشتم ولی قابل تحمل بود که بعدش اینا رفتن ولی مامانم تا لحظه آخر پیشم بود ساعت ۱۱ ونیم دردم شدید شد که باعث شد جیغ بزنم دکترم معاینه کرد گفت ۶ سانتی یه ربع بعدش یدفعه حس کردم بچه داره میاد
ادامه تو تایپیک👇