۱۰ پاسخ

منم نزدن
یا شاید از شدت ترس متوجه نشدم و یادم نیست

واسه من نزدن من لحظه به لحظه زایمانمو یادمه

نه فقط توی کمرم زدن

برای من کمرم بود

ن عزیزم برا من نزدن

نه نزدن واسه منم

واسه من نزدن نگفتن چه آمپولی برات زدن؟

برای منم زدن

برا منم زدن فک کنم ویتامین کا برا جلوگیری از لخته شدن خون همچین چیزی

واسه من که نزدن

سوال های مرتبط

مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
درد و دل شبونه ؛ عشق مادری ....🤰🤱

خواهرا نمی‌دونم کدوماتون مثل من قبلا به شدت ترسو بودید ولی مطمئناً وقتی مادر شدید این عشق به فرزندتون این ترسا از شما دور کرد مثل من.
بله عشق مادری خیلی حس قشنگ و شیرینه نمی‌دونم حکمت خدا چه قدر قشنگه بعضی وقتا که وقتی باردار میشید و یه فرشته کوچولو تو وجودتون رشد می‌کنه وقتی مخصوصا چند ماه آخر که لگد زدن نی نی هاتونو حس میکنید تکون خوردناش سونوگرافی رفتنی شیطونیاش همه رو می‌بینید حس میکنید چه قدر شیرینه 😍😢😢😢😢😢🥺🥺🥺🥺
منم عشق مادری تو وجودم شعله ور شده بود بعضی وقتا با خودم فکر میکنم منی که اینقدر ترسو بودم از معاینه زنان اسپکلوم عکس رنگی ازهمه اینا وحشت داشتم طوری که کارم به مشاوره کشید و تو چندجلسه کامل درمان شدم در این حد شدت داشتم منی که یه زمان اونجوری بودم پارسال زایمان کردنی اولین بارم بود میرفتم اتاق عمل نمیدونین موقع عمل نفس کم میاوردم انگار سنگ گذاشته بودن روی سینم ولی همه اون سختیاش ترساش استرس هارو به جونم خریدم و آخ نگفتم فقط منتظر بودم بچه مو بیرون بیارن و من صدای قشنگه اش رو بشنوم وقتی صداشو شنیدم وای دنیا مال من بود خیلی عجیب و شیرینه♥️🥺
حتی وقتی شکمم رو فشار میدادن گاهی خودمو کنترل میکردم که جیغ نزنم ولی گاهی هم از درد نمی‌تونستم چیزی نگم دست پرستارو گرفتم که دیگه فشار نده یا وقتی اومدن انژیوکتم یادمه خراب شد اومد دوباره از اول انژیوکت بزنه دردم گرفت ولی آخ نگفتم به پرستار یادمه قشنگ برگشتم گفتم من دردای بیشتر از اینو کشیدم این که چیزی نیست اونم با شوخی با انگشتش زد دستم گفتم آخ با خنده گفت چیشد تو که گفتی درد نداره
خواستم بگم چه قدر این عشق بین مادر و بچه عمیق قشنگه که حاضری درد بکشی ولی بچت آخ نگه ....
مامان آراد مامان آراد ۱ سالگی
سلام بچه ها آراد این ویروس جدیده رو گرفته بود سه هفته بود درگیرش بودیم تا ازمایش دادیم و بهتر شده بود هنوز یکم عفونت داشت ولی علائمی نداشت دیگه دکترش گفت این عدد ESR زود پایین نمیاد و مشکلی نیست، الان سه چهار روز بود خوب بود بعد دو روز سرفه خشک میکرد من بردم باز دکتر شربت و امپول داد دیگه سرفه هاش خیلی خلی کم شد ک خلطی الان دیشب یه دفعه ای داغ شد نه ک تب کنه مثلا شد ۳۶.۸ ، خیلی ترسیدم کلی گریه کردم ، گفتم خدایا من دو ماهه اراد مریضه سه تا ویروس گرفته توان ندارم ، حالا صبح ک پاشدم دیدم یه دندون دراورده لثه پایین، از صبحم دمای بدنش خوبه مثلا ۳۶.۵ ایناست
گاهی خیلی کم یکم داغ میشه ولی تب میگیرم تب نداره همون ۳۶ و ایناس ، از صبحم یکم خیلی خیلی کم آبریزش آبکی داره
میشه دعا کنین کلی نذر کرده بودم قبلا گوسفند گشتیم شیر پخش کردیم تا بهتر شد میشه با دلای پاکتون دعا کنید دیگه مریض نشه و تب نکنه؟ واقعا از لحاظ جسمی و روحی خستم تو این دوماه سه بار مریض شده