۱۲ پاسخ

هر دوش عوارض داره بنظرم من سزارین بودم واقعا عالی بود بااینک انتخابم تا هفته های اخر طبیعی بود ولی وفتی هم مجبور ب سزارین شدم فوق العاده بود برام بنظرم بیشتر بخاطر اینک سن کم زایمان داشتی اذیت شدی و شمایی ک دوتا طبیعی داشتی دیگ نباید شکمم پاره میکردی اگ شرایط طبیعی بازم داشتی

من ک راضی بودم از سزارینم

من سزارین شدم خیلی راضی ام

‌منم پسرم طبیعی بود چقد راحت بودم

دخترم به اجبار سزارین شدم تا ۶ ماه زجر کشیدم چون دوبار جراحی شدم و بعدشم بخیه ها م از داخل باز شدن

الانم بعد ۵ سال داغون اون سزارین م

وای منم از سزارین خیلی خیلی درد کشیدم

وقتی دوتارو طبیعی اوردی سزارین نباید میکردی
سنت هم خیلی کمه سه تا بچه اوردی خودتم میگی یکی سقط کردم همش مربوط به سز نیست بیشتر بخاطر زایمان های پشت سر همه...خیلیا همسن تو تازه ازدواج میخوان بکنن..من خودمم بیست یک سالم پسرم یسالش ولی سز کردم رازیم خداروشکر

درک میکنم چی میگی!

ما بدونه زاییدیم پدرمون داره درمیاد نه کمر داریم نه زانو نه مو نه هیکل نه اعصاب نه حوصله نه مفصل سالم نه دندون سالم نه مچ دست سالم....
زایمان کلا سخته خواهرجان

عزیزم بعد عمل سزارین باید زود زود میکن وشیاف استفاده کنی تا ۱۵ روز بخیه هامیسوزن وافسردگی بعدزایمان هم عادیه خودتو باید قوی کنی

منم سزارین شدم چون دوقلو بود
اندامم ک داغون شد شکم شل و افتاده رو بخیه ها
هنوز پادرد و کمر درد دارم
تا دوماه هلاک شدم هیچ کاری نمیتونستم بکنم
تا دوماهم پریود بودم

عزیزم چون با سن کمت سه تا زایمان داشتی بدنت تحلیل رفته
عوارض زایمان در سن کم سالها طول می‌کشه تا خودشو نشون بده

من ک اولی سزارين بودم داغونم هرروز یه جام دردمیکنه بخدا

سوال های مرتبط

مامان شهاب و مهراب مامان شهاب و مهراب ۱ سالگی
سلام مامانیا
مهراب من، همون روزی که آخرین تاپیکم رو گذاشتم اینجا، ۱۴ آذر ساعت ۱۲ و ربع ظهر به دنیا اومد💫🐣
زایمانم سخت تر از نظر هجوم درد اما کوتاه تر از نظر زمان نسبت به پسر بزرگم بود، ساعت ۸ بستری شدم ۴ ساعت بعدش بچه بغلم بود، یا بدن و مغز آدم فراموشکاره و فراموش کرده بودم که چقد زایمان طبیعی سخته یا هم واقعا زایمان با زایمان فرق داره، زایمان شهاب طولانی شد اما شدت دردا یادم نیس انقد زیاد بوده باشه، در کل دید خوبی داشتم بعد زایمان همچنان به طبیعی، اصلا هم اونموقع جیغ اینا نمیزدم حتی آخرا، ولی اینبار🤦🏻‍♀️ واقعا مردم و زنده شدم، دردام خیلی پشت سر هم بود، جیغ میزدم و داد و فریاد در حد لالیگا😅🤦🏻‍♀️ اصلا طاقتم کم شده بود، حتی واسه معاینه یا بعدش واسه فشار دادن شکمم کلی ادا میومدم😢🤦🏻‍♀  اما میگم چون بچه دوم بود یا چی که پیشرفت زایمانم خداروشکر خیلی خوب بود و اصلا حتی از تخت پایین نیومدم برا ورزش اینا، با ۴ سانت بستری شدم و بار دوم گفتن ۶_۷ سانتی، بعدشم ۸ و از ۸ به بعد خیلی زود احساس زور زدن داشتم و اومدن در کمال ناباوریم بچه رو به دنیا آوردن و گذاشتن تو بغلم🥰 کلا روند بخیه و خونریزی و اینا هم خیلی آسونتر از زایمان اولم بود

ادامه تو تاپیک بعدی
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱ سالگی
اتفاقی این کلیپ رو تو اینستا دیدم
سرش گریه‌م گرفت
خانم پرستار یا ماما یا هرکوفتی ک هست از صدای ی خانم هنگام زایمان طبیعی فیلم گرفته و میگه این صداها رو مخه!
واقعا ناراحت شدم
یاد زایمان خودم افتادم با بچه ای ک ۴۱۰۰ وزنش بود دور سرش ۳۸!!! توقع داشتن طبیعی زایمان کنم
از ساعت ۸ شب تا ۸ و نیم فرداش مثل خانم تو فیلم داد و هوار کردم
داشتم جون میدادم...تا پنج سانت باز شدم و بعد اون قفل کردم..مامانم هنوز میگه دلم نمیخواد اون شب و یاداوری کنم...ی پرستاری دلش سوخت زنگ زد مامانم ک تروخدا اب دستته بذار زمین بیا براش کاری کن داره جون میده ببرش حموم اب داغ بگیر کمرش ماساژش بده دردش اروم بشه
ولی حاضر نشدن با اون حجم از درد ببرن سزارین
میگفتن باااااید طبیعی زایمان کنی اخرش دکتره گفت شانس اوردی پارتی داری وگرنه بازم باید میموندی
خدا لعنتتون نکنه ک انقدرم شاکی اید
دکتر دیو...ثم پرونده رو نگاه نکرده بود ک ببینه وزن بچه بالاس ...طلب کارم هستن
فقط قیافشو نگا ادم حرصش میگیره