تجربه بارداری و زایمان🌺 پارت سوم
اگه بعضی وقتا شکمت ن درد میکنه یا بچه خودشو سفت میکنه اولین اقدامتون این باشه که شکمتونو گرم کنید.اینکه خودتون گرم باشید اصلا معنیش این نیست که بچه هم گرمشه.موقع دخترم شبا از دل‌درد نمیتونستم بخوابم. تابستون بودو بشدت گرمم بود.همش آب سرد میخوردم زیر کولر بودم. یک مامای قدیمی گفت بچت یخ کرده باور نمیکردم. شب که شکممو بستم دیدم نه از دل‌درد خبریه و نه از سفت کردن.یر بعدی هم همین شد اولین اقدام بستن و گرم کردن شکمم بود و اکثر اوقات جواب میداد. پس یهو الکی پا نشین برین دکتر. اول گرم کنید شکم رو مگر اینکه تکون بچه مختل شده باشه یا علائمی مث خونریزی و اینا ببینید وگرنه دل‌درد تنها اقدام اولتون گرم کردنش باشه و با روغن زیتون ماساژ آروم بدین و سشوار بگیرین و روسری بزرگ نخی ببندین.
من سر پسرام سردی استخوان گرفتم و بشدت پا درد میشدم.ماساژ با روغن سیاهدانه گرم کردن کمک می‌کرد و اینکه توی حمام پودر بهداشتی سنتی(نوره) میزدم. اینم کمک کننده بود

۶ پاسخ

من استفاده می‌کردم اما می‌نشستم و ایستاده استفاده می‌کردم. و توی هر سه تا بارداریم. اما ژیلت راحت‌تر هست. من چون برا پا دردام نوره میزدم از همون واسه شیو بقیه بدنمم استفاده می‌کردم اما کسایی که بدنشون گرمی داره و میریزه بیرون توصیه نمیکنم

مگ نوره میشه استفاده کرد؟

من برای شیو خیلی میخواستم نوره بزنم گفتن مضره باید ژلت باشه واقعا الان سختم خودمو شیو کنم بااینه ک استفاده میکنم بازم سختمه

وای منم شکمم همش سفت بود و درد میکرد میبستم ولی با شال نازک ن این مدلی که شما میگی
مثلا مادرشوهرمم بود هیچی حالیش نبود که بگه

رفتم ام البنین. تجربم رو از زایمان اونجا هم میگم.و اینکه به کیا پیشنهاد میدم برن و به کیا تاکید می‌کنم نرن

میشه بگی کدوم‌بیمارستان بودی و تحربت از بیمارستان هو بنویسی چون‌تو تاپیکات خوندم میخای بری ام البنین

سوال های مرتبط

مامان علیرام مامان علیرام ۱ ماهگی
تجربیات و نکات بارداری و زایمان 🌺پارت11(زاچی)
توی بیمارستان چهارزیره ساییده و نبات مدام میخوردم. هل باد تو آب‌جوش انداخته بودم چایی نبات رو با اون آب درست میکردم.جیگر رو گفتم آبدار بردارن و برام بیارن. غذای بیمارستان سوپ جو و مرغ بود که دوتاش سردی بود. پس نخوردم.از قبل تو خونه گوشت تو شیشه کرده بودم اونو برام آوردن.نون زیاد نمیخوردم چون یبوست میاره و اذیت میشین.شکمم رو مدام با روغن سیاه دانه چرب میکردم و ماساژ میدادم.با روسری نخی بزرگ که تو تاپیک قبل گفته بودم. شکمم رو محکم بستم. هم یخ نکنه هم خون دفع بشه.روسری نخی میپوشیدم چون عرقم بنده و بعدا سردرد نشم.با هربار دستشویی رفتن پوشکم رو عوض میکردم. تا چند روز پوشک بچه میزاشتم چون گردش هواش بهتره و بخیه اذیت نمیشه. نوار بهداشتی پلاستیک داره اذیتتون میکنه.من تو بیمارستان فقط وقتی اومدم تو بخش با آب گرم کمر شور کردم و لباسام رو عوض کردم و کمرم رو بستم اما برای بارهای بعدی که دستشویی میرفتم اصلا خودمو میشستم چون بشدن رحم اذیت میشه. مگر اینکه پی پی کنید که اونم سعی می‌کردم رو رحمم آب نریزه و فقط باسنم رو میشستم.اینایی که میگم دونه دونش رو تجربه کردم و به این نتایج رسیدم. واااااقعا تاثیر داشت. این زاچی با اینکه کسی کمک حال نبود ولی بشدت راحت بود.تینا نکات توی بیمارستان بود. بریم برای خونه و کارایی که تو خونه میکردم برای خودم و نوزاد
مامان علیرام مامان علیرام ۱ ماهگی
مامان زینب نازم 🌸 مامان زینب نازم 🌸 ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت دوم؛

وقتی فاصله دردهام به ۷-۸ دقیقه یک بار رسید حموم رفتم و زیر دوش آب گرم شکمم و کمرم رو ماساژ دادم، حدود ساعت ۲ و تیم هم لکه بینیم شروع شد و ترشحات صورتی رنگ کشدار روی لباس زیرم می دیدم، و از طرفی تکرر ادرار و بیرون روی هم گرفته بودم که باعث شده بود شکمم خالی باشه و حین زایمان که ماما و پرستار ازم میخواستن برای تسریع زایمان گلاب به روتون دفع مدفوع داشته باشم دیگه نمیتونستم،
سعی میکردم موقع دردها با نفس عمیق دردها رو رد کنم ولی یه جاهایی هم تحملش از دستم در میرفت و داد میزدم
حدود ساعت ۵ صبح به سمت بیمارستان راه افتادم و به ماماهمراهم هم خبر دادم .
تا برسم بیمارستان و پذیرش و بستری بشم ساعت ۶ بود، بلافاصله مامای شیفت که معاینه م کرد ۳-۴ سانت بودم و همونجا تو بیمارستان قبل از اولین معاینه خون ریزیم هم شروع شد
ماماهمراهم اومد و تا حدود ساعت ۷ روی تخت دردها رو تحمل میکردم و فاصله درد ها به ۵ دقیقه یک بار رسیده بود
ماماهمراهم بهم یه سری حرکت و ورزش با توپ داد و بین اینها منو می‌برد حموم داخل سالن زایمان و با آب گرم شکم و کمرم رو ماساژ میداد
موقع دردها و انقباض ها هم یک سری تکنیک تنفس یادم داده بود و چند نقطه از بدنم رو مثل کمرم و بین انگشت های دستم و نزدیک مچ پام رو ماساژ میداد که خیلی کمک کننده بود