۷ پاسخ

من ،همشم بخاطر بی درکیه شوهرمه ،با توپ پر میگه شیر بده ب بچه انگار من وظیفمه ،بدنم خرد شده😞

من وقتی بعد ده روز مامانم رفت کسی نمیومد سر بزنه خودمو شوهرم بودیم تا 5روز همش گریه میکردم دست خودم نبود اخه همه خاله هام نزدیک بودن ولی یسر بهم نمیزدن چون خواهر ندارم امیدم خاله هام بود شوهرم می‌رفت سرکار که دیگه میخواستم دیونه بشم تا میومد یکم اروم میوشدم بچم هم زردی داشت داخل دستگاه بود دست تنها بودم خیلی سخت بود خلاصه خدارو شکر گذشت 💔

من که نه ماه بارداریمو اذیتم کردن بعد از سزارینمم کسی نبود پیشم وقتی هم بودن حرف میکوبوندن بهم
خیلی اذیت شدم
فکر خودکشی اومده بود تو سرم

من از همین الان حس افسردگی دارم اصلا حوصله هیچ کسی و هیچیو ندارم

دوس داشتم تنها باشم از همه ناراحت بودم و دوری میکردم حوصله کسی رو نداشتم... فقط همسرتون میتونه بهتدن کمک کنه باهم حرف بزنید بعد زایمان کم خوابی بی حوصلگی ... اینکه همش دستو بالت بستس سخته همینا باعث گوشه گیری میشه

من دوران باردارى افسردگى گرفته بودم بعد از زايمان خوب شدم

😐😐😐

سوال های مرتبط