۸ پاسخ

پسر منم چادر می پوشه.
یکی از پاهاش هم دراز میکنه...
مثل مامانم

نماز میخونه

😀😀😀
باربد دیده بود بابام نماز میخونه اومده بود خونه بدون اینکه زانوهاشو خم کنه از کمر تاشده بود سرشو میزاشت روی موس کامپیوتر روزمسن بعد بلند میشد زیر لب پچ پچ میکرد انقد بهش خندیدیم که نگو

اینو بزار اینستا کلی لایک میخوره خیلی باحاله

ای جووونم از رو صندلی سجده میکنه به زمین
کمرت رگ به رگ میشه که جوجه🤣🤣🤣

ای جانم خدا حافظ و نگهدارش باشه انشالله ♥🙏🤲😘

خدا حفظشون کنه🥺❤️🫂

درسته✅
الهی🙂
خداحفظشون کنه🧿❤

عزیزمم😅😅😅😅

سوال های مرتبط

مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
مامانا
همتون بچه هاتون شعر و قصه حفظ هستن؟
چقدر کتاب خوندن دوست دارن و چقدر تونستن اگر براشون کتاب خوندید حفظ کنن؟
من چون دنبال اینم که ببینم پسرم کدوم هوسس قوی تره و خوب به نظر خودم هوش کلامی و هوش موسیقیایی ش با توجه به چیزایی که سرچ کردم
ولی نمیدونم آیا بقیه بچه ها هم همینطوری هستن و یا نه این واقعا تو این مورد هوشش قوی
پسر من کلا کتاب داستان زیاد داره. زیاد دوست داره
از وقتی حرف افتاد شعرایی که براش میخوندم و سریع حفظ میکرد. کتاباشم الان اونایی که بیشتر دوست داره تمام داستاناشو حفظ و خودش دست و پا شکسته میتونه تعریف کنه ولی شعرارو کامل میخونه بدون غلط
موزیک هایی که زیاد گوش میده حتی آهنگ اولش که میاد در حد دو ثانیه میدونه این کدوم موزیک و اونی که میخواد گوش بده هست یا نه این چیزیه که من تو این سن هنوز نمیتونم تشخیص بدم
چنتا موزیک هم حفظ که خوب به نسبت زیاد گوش داده
میخوام ببینم چقدر از بچه ها اینطورین. آیا این استعداد خاصی میشه یا نه
که اگر جز استعداد هاش حساب بشه روی همین موضوع مانور بدم و کلاسای مربوط بزارمش
مامان راد مامان راد ۲ سالگی
✋🏻✋🏻شب بخیر

مامانها تا حالا به این موضوع توجه کرده بودید؟
وقتی بچه کاری میکنه که از دید ما خطاست، نگیم حواست نبود؟ یا یکی دیگه میانجی میشه میگه حواسش نبود!!نمیخواست اینطوری شه!!
این چه جمله‌ایه؟
دروغ گفتن، مسئولیت کار خودشو به عهده نگرفتن و …
امروز داشتم روی کازو دستمال میکشیدم
یهو صدای شکستن اومد
من روی صدا کلا حساس هستم، چه برسه از سمت پسرم باشه
خلاصه دوون دوون رفتم پیشش، مهمون هم داشتیم
لیوانی که مهمون باهاش آبخورده بود از دست پسرم افتاده بود
و مهمونمون افتاده بود رو دوره تکرار که حواسش نبود
گفتم اشکالی نداره به این میگن اتفاق، من اینجام تا بهت کمک کنم
و دستشو گرفتم از شیشه‌ها دورش کردم
و به مهمونمون گفتم راد هنوز کوچولوه برای بعضی کارها نیاز به کمک داره و باید دقت بیشتری بکنه

و موفعیکه داشتم جمع میکردم ازش پرسیدم چی شد مامان لیوانو برداشتی، که خودش گفت ماما باید دو دست میگرفتم که نیوفته
بهش گفتم آها آره چه خوب که یادته پس از این به بعد با دو دست روی لیوان آبیات تمرین کن که کم کم بتونی این لیوانها و ظرفهای شکستنی رو هم برداری

خلاصه که بها ندین به جملات یادش نبود، حواسش نبود، نمیخواست از زبون دیگران
عواقبش خیلی بیشتر از اتفاقهاییه که میوفته✌🏼😍
در واقع یجور دروغ گفتن مصلحتی که هیچ مصلحتی هم نداره اتفاق میوفته.