۸ پاسخ

تو دیو‌ونه ای🤣🤣

نترس بابا چیزی نیست بخدا منم اونروز مث شما شدم شب بود همه خواب شوهرم تو اتاق خواب منم اتاق دخترم منو دوتا دخترام تو اتاق خوابیده بودیم من بیدار بودم تو گوشی بودم یهو صدا از آشپزخونه اومد انگار یکی سه بار لیوان و کوبید رو کابینت من کلا قفل کردم نمیتونستم شوهرمو صدا بزنم بخاطر بچه ها شوهرمم خواب بود گوشیشو گذاشته بود رو بیصدا خلاصه با خواهرم چت کردم یه ساعتی یکم آروم شدم ولی نمیتونستم از جام پاشم از ترس خلاصه بعدش فهمیدم صدای لوله هاست هربار یه صدایی میدن تو دیوار بعضیوقتا صدای یخچاله هیچی نیست والا نترس

وای نه من همیشه تنهام با پسرم میترسما خخخخ

😐تو سکوت و تاریکی و تنهایی همه توهم میزنن خب مگه میخوای خودتو تنبیه کنی برقارو روشن کن یه آهنگ بزار هیچ خیالی نمیاد سراغت

خب چرا همه جیو خاموش کردی جو فیلم ترسناک کردی😅 برقو روشن کن سرتو باتی وی و گوشی گرم کن صداها توهم تو سرته چیزی نیس

یبارهم خونه مادرم بودم نامزد بودم پسرهمسایه رفته بود بالای دیوار هی صدا میکرد منم تواتاق امتحان آخر ترم داشتم دیدن یه سایه افتاده روپنجره ترسیدم جیغ زدم تا داداشم ومادرم رفتن دیدن کسی نیست دوباره نصف شب باز دیدم مادرم دید پسر همسایه است چندین شب وچندماه شبها کاووس میدیم وحالم خوب نبود همش میترسیدم طوری شد که اون ترم رو مرخصی اجباری گرفتم ذهنم آروم بشه دکتر اعصاب هم رفتیم فقط قرص میداد خواب آور همه روریختم دور ،جابه جا شدیم راحت شدم

من یه بار تو خونه بودم یکی ازدوستام ازپله فرار به شیشه ضربه میزد صدام میکرد من چند باز کل بدنم منقبض شد حتی شبها ،بعد همسایه دیده بود فهمیدم قصدش آزار دادن منه وجلب توجه که خودش روتعریف کنه ومنو دیوانه وضعیف جلوه کنه ازاون موقع رابطه ام روقطع کردم

کار شوهر نباشه بخواد بترسونتت یاشوخی کنه،ازاین چراغ خوابهای شارژی یا چراغ مطالعه شارژی وبرقی بگیر یا یه دوربین بزار درحال ضبط که ببینی خدایی نکرده کسی نباشه قصد ترسوندنت رونکنه

سوال های مرتبط

مامان باران و آوا مامان باران و آوا ۱۶ ماهگی