استرس زایمان منو کشت دارم خل میشم رسما 😕😕
بس فکر میکنم بهش و نگرانم نمیدونم‌چرا با اینکه زایمان دوممه ولی اینقدر برام ترسناک تره 😐😐
اینکه کی دردم بگیره چرا دردم‌نمیگیره کی برم بیمارستان با کی برم بیمارستان دونه به دونه هر شب قبل خواب بهش فکر میکنم و واقعا فایده ای نداره
عادتم شده دیگه هر شب ساعت سه خوابیدن😁😁
عادتم شده هی غلط بزنم دخترم رو کنار خودم تصور کنم 😍😍
خدایا خودت هوای همه مامان های باردار رو داشته باش و دامن همه اونایی که چشم انتظارن سبز کن باور کن خیلیا به ما مامانای باردار که میرسن با یه حسرتی نگاه میکنن و میان بهمون میگن برا ماهم دعا کن
مگ نمیگن دعای زن باردار براورده میشه خب خداجونم نزار بگن دعا نکرد برامپن نزار بگن خدا صداشو نشنید نزار اه بکشن
نی نی ما توراهی دارا رو بسلامت بده بغلمون اوناییم که در انتظار هستن رو زودتر از صف انتظار خارج کن🥹🥹

التماس دعا عزیزم 🫠

عزیزم خدا صدا هممونو می‌شنوه التماس دعا🥰❤️

منم استرس بیشتری نسبت زایمان اولم داشتم شاید چون از قبل میدونستم چی قراره بشه ولی سر اولی هیچی نمیدونستم با همه ی اینا روز آخر که مامای همراهم بهم گفت نگران نباش چون بار دوم داری زایمان میکنی و فاصلشون ۳ سال هست مطمئن باش خیلی سریع تر و راحت تره برات و خداروشکر همینم شد🙂 تو هم نگران نباش انشالله بسلامتی و آسونی زایمان میکنی

الهی آمین

الهیییی امین♥️♥️♥️

التماس دعا عزیزم ❤️

الهی آمین..
منم بااینکه بچه دوممه خیلی میترسم

ای کاش منم الان اونجا بودم🥲❤