من خیلی ناراحتم. خیلی احمقم که بی دقتی کردم و حامله شدم. خیلی افسرده شدم. اصلا حوصله ندارم از اول شروع کنم باز بچه داری. حس میکنم بعد از دو سال و نیم سختی تحمل کردن تک و تنها تو شهر غریب حالا که پسرم یکم مستقل تر شده و میخواستم یکمی نفس بکشم باز برگشتم سر جای اولم. همش گریه‌م میگیره. علائم بارداریم هم شروع شده حالم بده. نفخ لعنتی داره منفجرم میکنه، یبوست بیچارم کرده، از همه بوها بدم میاد، شدیدا وسواس شدم، از تن و بدن خودم هم چندشم میشه، حوصله پسرمو ندارم. با این وضع مملکت و دلار صدهزار تومنی من احمق حامله شدم 😮‍💨

۱۴ پاسخ

ببخشید من دلداری بلد نیستم
اما من حتی با خوندن درد دل کردنت هم حالم بد شد و افسرده شدم

چون واقعا خیلی شرایط سختیه
خدا کمکت کنه

حرص نخور کاری ک شده
بجاش باهم بزرگ میشن درسته سخته خدای ولی تموم میشه راحت میشی اونجوری هرکسی دوتا بچه رو میخاد این جوری ک عالیه بزرگ میشن بعد برو پی خوش و بش خودت باشگا برو یا سرکار منم ت شهر غریبم تک تنها مادرمم انگار نامادریه بابامم ک انگار شوهری نیس زنه برامامانم
تک تنها خودم رو خودم حساب کردم توهم بجا منفی بافی خودتو جم جور کن تا تودلیت درعذاب نباشه کنار بیا وگرنه سخت میگذره

استرس و افکار منفی رو بریز دور به چیزهای خوب فکر کن اتفاقیه که افتاده .پسر من همسن پسر شماست من خودم خواستم باردار شم.تک بچه وقت و انرژیه بیشتری میخاد من مدام باید با پسرم بازی کنم وابسته منه نمیزاره دستشویی برم ولی اطرافم کسایی که دوتا بچه دارن خیلی راحتترن.بچه ها با هم سرگرم میشن مادره به کار و زندگی و خودش میرسه.فقط یکی دوسال اول سخته
به پول هم فکر نکن خدا بزرگه

برای یبوستت انجیر و شب بذار خیس بخوره صبح با آبش بخور
منم یبوست شدید داشتم با این کار فقط خوب شد
سعی کن خودتو اروم کنی مدیتیشن کن استرس و از خودت دور کن کوچولوت دنیا بیاد با این حجم از استرست بچه بد قلقی میشه کارت سختتره
ب این فکر کن باهم بررگ میشن هم بازی میشن
بچه بزرگت تو خیلی کارا کمکت میکنه شرایط مثل بچه اولت نیست عزیزم

باز تو خوبه بچه دومته من بیچاره سومی رو حامله م با این گرونی ها ولی چاره چیه خواهر منکه نتونستم سقط کنم و به تو هم پیشنهاد این کار نمیکنم.
منم افسردگی شدید گرفتم همش گریه گریه
ولی با خودم گفتم منکه میخوام نگهش دارم پس دیگه ناشکری نکنم و

ناشکری نکن جانم اگه به ضررت بود خدا بچرو نمی ذاشت تو دامنت پس بدون خدا حکمتی داشته

واقعا شرایط سختیه فقط باید بگذره

عزیزم انشاالله به سلامتی به دنیا بیاد سخته سختی خودشو داره ولی در عوض باهم بزرگ میشن

دقیقا من وقتی پسرم یکسال و پنج ماهش بود دوباره حامله شدم .ب بچه شیر خودمو میدادم مجبور ب قطع شیر شدم .مسعولیت هام چند برابر شد .فشار روانی چند برابر .از پوشک گرفتن بچم هزار برابر .جم و جور کردن بچه کوچیک اونم ی پسر شیطون حساب کن ببین چقدر ر سخته .گریه میکردم میگفتم بچم کوچیکه شیر خواره .من نمیتونم چطور بیاد سمت من و من بهش شیر بدم .خیلی سخته خیلی .ولی کار خدا بی حکمت نیست .الان از اون موقع ۱۳ ماه میگذره و هر دو پسر کوچولو هام کنار من. خیلی خوبه تمام فراغتم با بچه ها پر شده .من راضیم

حتما حکمتی بوده عزیز دل بی اذن خدا برگی روی زمین نمیفته .

عزیزم برای افسردگیت با دکتر مشورت کن
تا شدید نشه
نگران دلار هم نباش
به این فکر کن دنیا قراره جای بهتری برای بچه هات بشه

سلام دوست عزیز
با ورود به برنامه میلی و وارد کردن کد معرف مقابل آنها در قسمت ثبت نام میتوانید هدیه 30 هزارتومنی و طلا درهمان لحظه دریافت کنید.و همان لحظه برداشت کنید.
کاملا واقعی و معتبر و تضمینی.
از بازار و مایکت و گوگل دانلود کنید
اپلیکیشن (میلی) کدمعرف:milli-lacde
لطفا نصب کنید کد معروف بزنید من به این پول برای عمل مادرم نیازمندم🙏

سلام دوست عزیز
با ورود به برنامه میلی و وارد کردن کد معرف مقابل آنها در قسمت ثبت نام میتوانید هدیه 30 هزارتومنی و طلا درهمان لحظه دریافت کنید.و همان لحظه برداشت کنید.
کاملا واقعی و معتبر و تضمینی.
از بازار و مایکت و گوگل دانلود کنید
اپلیکیشن (میلی) کدمعرف:milli-lacde
لطفا نصب کنید کد معروف بزنید من به این پول برای عمل مادرم نیازمندم🙏

مامانا فینیکس نصب کنید
ب راختی پنجاه هزارتومن برداشت کنید همین بدون دردسر فقط با ی نصب درعرض ی دیقه پنجاه هزارتومن واریز میشه براتون
اینم کد معرفCG0FDUFSL

مقالات مرتبط

کودکان سندرم داون
سندرم داون از چند ماهگی قابل تشخیص است؟علائم و مشکلات آن
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
شروع غذای جامد نوزاد با روش BLW
شروع غذای جامد نوزاد با روش BLW (تغذیه مستقل نوزاد)

سوال های مرتبط

مامان نازدونه مامان نازدونه ۲ سالگی
مامانا بنظرتون بهترین فرصت برای بچه دوم کی هست چه اختلاف سنی خوبه من اگه به خودم بود همین یدونه هم نمیوردم از ترس مسئولیت الانم روش خیلی حساسم و خیلی اذیت میشم واقعا ولی همیشه ته ذهنم حس خوبی ندارم که تا همیشه تنها باشه از طرفی هم حوصله نوزاد و از اول مراحل طی کردن رو ندارم🫠گیج شدم اصلا
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان هامین🧡 مامان هامین🧡 ۲ سالگی
سلام هامین از دیروز گاهی اوقات میگه حالم بده دلم درد میکنه بعد تا ببخشید یه بیب میزنه میگه خوب شدم😐😐😑😅😅به ثانیه نمیکشه میگه حالم بده باز میگه خوب شدم سکسکه هم میکنه گاهی بنظرتون نفخ کرده چی هست؟!؟!عرق نعنا هم بهش دادم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان امیر علی مامان امیر علی ۲ سالگی
می‌خوام خودمو بکشم من دیگه از افسردگی خسته شدم از بی حالی از استرس زیاد از اینکه درک نمیشم از اینکه دیگران اذیتم میکنن با حرفاشون از اینکه مامانم و آجیم به جای مادر و خواهر بودن دائما باهام تو بحث هستن از اینکه نمیتونم پسرم رو درست بزرگ کنم و هر روز دعواش میکنم و ........می‌خوام خودم رو بکشم دیگه خسته شدم 😭😭😭
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان دیانا مامان دیانا ۲ سالگی
برا خشکی واژن چکار کنم 😶🥲 خیلی سرد شدم از موقعی که زایمان کردم اینجوری شدم 😕😐
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان چاوش مامان چاوش ۲ سالگی
دیروز پسرم بردم خانه بازی خیلی خوشحال شد بازی کرد بعد که میخاستیم بیایم همش گریه میکرد نمیومد منم مجبورشدم بزنم تو صورتش خیلی ناراخت شدم عصبیم میکنه بخدا ی دختر نه ماهه هم دارم به سختی بردمش برا این خوشحال بشع
شما وقتی بچه هاتون گیر میدن به چیزی همش گریه میکنن چکار میکنین
البته خودمم از زندگی ناراحتم وسایل خونم قدیمیه قالی درست حسابی ندارم لباس جدیدی ندارم همش کمی پول دارم میدمش چیز برا خونه یا پسرم خوشحال کنم اما بازم بدش ازم میاد بحرفم گوش نمیدهظ
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان کیاراد مامان کیاراد ۲ سالگی
میگماا چجوری جای خواب پسرمو جدا کنم؟🥲
الان خیلی بیشتر از حد نرمال میفهمهه،
احساس میکنم اینجوری پیش بره هم تربیتش آسیب میبینن
هم رابطمون با همسرم دچار بحران میشه
اینجوری شده که حتی وقتی ببینه من و همسرم کنار هم نشستیم هم میاد بدو بدو خودشو وسطمون جا میکنه...
احساس میکنم امر محاله بتونم این وروجک رو قانع کنم تنها تو اتاق خودش بخوابه😫
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان رقیه خاتون مامان رقیه خاتون ۲ سالگی
واین طلسم شکسته شد ومن موفق شدم دخترمو ببرم چکاب
ممنون میشم موقع سحر دعا کنین انشالله که همه چیزش خوب باشه
تا زمانی که جوابش بیاد باز من همش ذهنم درگیره قشنگ میفهمم از وقتی رقیه اومده من از لحاظ فکری مریض شدم و استرس دارم یکسره سر این بچه 🥺
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۲ سالگی
بچه ها واقعا سخته روزه داری با بچه اینقد خوابم میاد سرم درد میکنه این بچه کلا میگه یا با من بازی کن یا تلویزیون نگاه کنم خیلی کم اوردم چیزی نمونده بزنم زیر گریه کارمم سخت تر شده باید نهار براش درست کنم افطاری بیارم شام درست کنم واقعا درمونده شدم همش میگه مامان بازی اخه نمیتونم فقط میخام دراز بکشم سختمه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان صدرا مامان صدرا ۲ سالگی
سلام خانوما توروخدا واسه بچم دعا کنید یه لحظه از پسرم غافل شدم دوتا قطره استامینوفن پاراکید خورده حالم خیلی بده بستریش کردن 😓
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان گل پسرم مامان گل پسرم ۲ سالگی
تو رو خدا بیایین هر کس تجربه مشابه منو داشته راهنماییم کنه حسابی گیج شدم من سه روز از موعدم گذشته بود سینه هام به شدت درد میکردن صبحا هم یکم حالت تهوع داشتم دوبار بی بی زدم منفی بود ولی بعد از یه ساعت یه خط کمرنگ میافته الآنم پریود شدم ولی در حد کم خیلی گیج شدم الان بنظرتون من حاملم یا دیگه پریود شدم خطر رفع شده
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان دوردونه ❤ مامان دوردونه ❤ ۲ سالگی
از دست این بچه چیکار کنم بخدا خستم کرده از هرچی بچه اس زده شدم
دماغمویکسال عمل کردم چند دقیقه پیش صندلی رو زد تو دماغم خیلی بد درد گرفته و همون قسمت کبود شده ورم کرده چیکارکنم 😭😭😭😭😭
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نی نی گل مامان نی نی گل ۲ سالگی
دوستان پسرم با اینکه تقریبا میتونه حرف بزنه اما خیلی جیغ میزنه جیغ های خیلی بد که دیگرانو کلافه میکنه اکثرا هرکس طرفش میاد یا بهش حرف میزنه تا دو دقیقه پشت هم جیغ میزنه دیگه خونه بازی هم جرئت ندارم ببرمش. اصلا از من حرف شنوی نداره هرچقدر توضیح میدم فلان کاررو کنی سرت درد میگیره پات فلان میشه باز میکنه. توروخدا بگید با جیغ هاش حرف گوش نکردنش چیکار کنم؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی
سلام مامان ها من واقعا گرفتار شدم از دست دخترم ، خونه هیچ کدوم از فامیل هام نمیتونم برم خونه مامانم خواهرهام چون موقع برگشتن قشقرق میکنه تا دوسه ساعت فقط جیغ و گریه واقعا خسته شدم انقدر گریه میکنه که از حال میره اصلا هم یادش نمیره ، وقتی پیش خواهرها و مامانمم انگگار دیگه مامان بابا نداره حس میکنم از منو باباش متنفر میشه حتی دستشویی هم اونا باید ببرن من نگاهشم میکنم جیغ میزنه ، یعنی تو مهمونی آبروی منو میبره بخدا ، فقط خاله هاشو مامانم و بچه های خواهرم که همه هم ازش خیلی بزرگترندوست داره .دیروز خونه مامانم بودم عصر نوبت دکتر داشت اینقدر گریه کرد که نتونستم ببرمش دکتر ،شوهمم عصبی شد که دیگه حق نداری ببریش اونجا هر وقت خواستی تنها برو، البته حق داره خیلی گریه میکنه طوری که از حال میره. واقعا دیگه من نباید هیچ جا برم .
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان دلوین مامان دلوین ۲ سالگی
سلام شب بخیر مامانهای مهربون خدا قوت🌹
امروز دلوین جان برای اولین بار تولد دعوت شد یک تجربه ی جدید برای خودش بود و یک چالش وتجربه برای من😮‍💨دلوین جان مدتی برای بازی به یک خانه ی بازی میبرم چون ما غریب هستیم وکسی رو تو این شهر نداریم هم از محیط خونه خارج میشه هم با آدمهای جدید معاشرت می‌کنه و خودم هم گاهی یک وقتی برای خودم دارم خلاصه امروز تولد پسر مجموعه بود و دلوین جان هم از چندروز پیش دعوت شده بود منم براش به زبون خودش چطوری که متوجه بشه گفته بودم تولد چجوریه نباید چه کارهایی بکنه یا نکنه کادو هم براش تهیه کردم (سعی کردم قیمت کادو مناسب باشه)عصر رفتیم تولد همه چیز خوب پیش رفت خیلی هم خوش گذشت تا یک دفعه یک نفراون وسط تصمیم گرفت کادوهارو باز کنه (چرا واقعا جایی که چندتا بچه ۲تا۳ونیم سال هستن باید کادو باز بشه) همه ی کادوها باز شد و دلوین هم دست میزد و خیلی بی‌تفاوت بود تا یک دفعه یک کادو باز شد یک دایناسور سبز بود بعد اون وسط مادر بچه آیی که کادو رو آورده بود نمی‌دونم از کجاش یکی مثل اون درآورد و گفت این حباب ساز و اینجور کار می‌کنه و شروع کرد دکمه اون وسیله رو زدن و از دهنش حباب میزد بیرون😳🤔🙄همه ی بچه ها شروع به گریه کردن که بده منم بزنم منم میخوام ودلوین هم شامل میشد خلاصه به دلوین گفتم گریه نکنه چون اگر گریه کنه کلا خریدش کنسله و از اون مادر نمونه پرسیدم از کجا خریده و به سمت مغازه آیی که اون داشت رفتیم و برای دلوین هم خریدم چون نمی‌خواستم از اولین تولد خاطره بدی داشته باشه ولی اینم بگم از اون خانم خیلی حرصم گرفت حالا شما بودید چکار می‌کردید میزاشتید بچه گریه کنه ؟؟ اگر تجربه ی مشابه دارید خوشحال میشم باهم شریک بشیم🥰🥰🥰
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان زینب جان مامان زینب جان ۲ سالگی
خانما من قسمت زبر ناف حس میکنم ی طوریه سنگینه انگار مثل اینکه انگار پر آب باشه نمیدونم چرا حس بدیه حتی از رابطه هم بدم میاد اینروزا سرد شدم انگار
یعنی عفونته؟؟ کسی تجربه کرده تا حالا؟