من هوشیار بودم کاملا ی سره حرف میزدم میگفتم ای حس میکنم دردم گرفت
بخاطر استرس بهت ی مقدار بیهوشی هم زدن احتمالا
من کامل به هوش بودم و همش سوال میپرسیدم بهم میگفتن حرف نزن سردرد میگیری، شما فکر کنم بخاطر استرس که داشتین اینجوری شدین
منم همینطور بودم ....چون استرس شدید داشتم بهم آرامبخش قوی زدن ...فکر میکنم بخاطر اون آرامبخش بوده اون خالت گیجی ....احتمالا شمام استرس داشتی اارامبخش زدن
منم اینطور بودم فشارم اومده بود پایین از شدت ترس ی لحظه چشام سیاهی رفتن قلبم تند تند میزد
من هوشیااااار هوشیار بودم
یه لحظه کله دکترم که کلاهش قرمز بود تو پنجره دیدم😳فککردم شکممه که بازه وقتی گفتم یاخدا اون شکممه گفتن کدوم نشون دادم سریع پرده رو کشیدن🤣
بخاطر اون آمپول که میزننه
من كه كاملا هوشيار بودم حتي يكي از شونه هامم خيلي درد ميكرد
دقیقا منم همینجور بودم همش میگفتم دارم خفه میشم نفسم بالا نمیومداخراش دکتر بیهوشی اومد بالای سرم همه چی چک کرد گفت مشکلی نداره بخاطر استرسی که داری ودردای که کشیدی اخه من ازپنج صبح درد زایمان طبیعی داشتم زجرم دادن تاپنج عصر بچم داشت خفه میشد منو بردن اتاق عمل چشام سیاهی میرفت هیچی نمیشنیدم حتی صدای گریه دخترم نشنیدم وقتی دنیا اومد دکتر دید حالم بده سریع دخترم اورد گذاشت روصورت گفت نگاش کن چقدر قشنگه بعد ازاینکه بچم دیدم نفسام بهترشد
منم همین بودم بعد یجا ب دکتر بی هوشی میگم ببین من نمیتونم نفس بکشم گفت خب نکش😂فشار خیلی شدید میومد به فقفسه سینم جوری ک حس کردم دارم کممیارم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.