دومین روز پروسه ی از شیر گرفتن گل پسر
از صب تا حالا دو بار خورده
حس عذاب وجدان دارم
انگار خودمم دلم نخواد از شیر بگیرمش
هر دومون دل نازک شدیم
انشاالله سختمون نشه
این چالش مادری هم بگذره
🥴 🙂‍↔️🫠🫣🙃

😘😘😘😘🤩🤩😜

ایجانم واقعا سخته خصوصا واسه شماکه شیر خودتونو میدین از نظر روحی اذیت میشین
من شیرخشکی بود از یک سالو نبم شیر محلی دادم دیگه دوسالو خورده بود یهو بهداشت گف دندونش خرتب میشه شیشه نده بهش منم رفتم خونه مامانم شب برگشتم گفتم شیشه هات جامونده
یه شیشه شیرشم سرشو تلخ کردم گفتم وقتی ۲ سالت ردبشه و شمع تولد فوت کنی سرشیشه ات خودبخود تلخ میشه
موقع خوابش خیلی اذیت شدم چون شیشه رو ازمن بیشتر میخواست🥲😅
دیگه با قصه گفتن خوابش کردم براش لیوان نی دارگرفتم شیرو که دیکه قهر کرد ازون موقع نخورد اما اب و آبمیوه و شیرکاکائو میخوره بجاشون
خداروشکر گذشت چندروزی سختی داشت واقعا از پوشک گرفتنش سختتر بود چون پوشک کرفتنش واسه من خیلی راحت بود اما واسه شیشه گریه میکرد دلم خون میشد🥲

من‌از شیر ک نگرفتنش ولی از صبح دوبار شیرخورده کلا سعی میکنم بهش بیشتر غذا بدم خودشم سراغ شیر نمیگیره زیاد. طی روز بیشار همون غذا میوه بیسکوییت خشک زردآلو و کشمش مغزیجان میدم بهش دیگ یادش از شیر نمیاد زیاد😅

منم تقریبا یک هفتست شروع کردم و دیگه دوروزه هیچی نخورده، دوسه روز اول منم خیلی عذاب وجدان داشتم الان خوشحالم، چون خوردوخوراکشم بهتر شده شبی هم سه بار بیشتر بیدار نمیشه با اینکه شیر میخورد حداقل ۵،۶ بار بیدار میشد به شیر

من از دیروز شروع کردم خودم بیشتر دارم غصه میخورم😭😭

اخی واقعاسخته عزیزم
ولی ان شاءالله راحت واستون بگذره 🤲🏻

انشالله ک راحت بگذره برای هردوتون،منم کابوسی شده برام نمیدونم چراانقدر برام از شیر گرفتن ترسناک‌شده،طاقت‌گریه هاشو ندارم