مامان های عزیز! تصمیم گرفتم تجربیات پر فراز و نشیب خودم رو راجع به آزمایش غربالگری دوم و سلفری و آمینوسنتز بگم. من سونوی ۱۲ هفته رفتم و تو سونو همه چیز عالی بود. از آب دور جنین تا مایع پشت گردن که ۱/۵ بود.
ولی آزمایش غربالگریم پر ریسک اومد ، ریسک سندروم دان من یک نفر از بیست نفر شد که خب ریسک بالایی بود و مامای بیمارستان صارم وقتی دید گفت :
اماده ی ختم بارداری باش ! من و همسرم تا نوبت دکترم بشه ، گریه کردیم. ما این بچه رو به صورت طبیعی و بعد از مدتها اقدام ، غیر منتظره به دست آوردیم و برامون حکم معجزه داشت. دکتر ژنتیک بیمارستان صارم گفت:« آمینو سنتز کنم چون یک عدد از جفتم هم که بهش پ. پ میگن زیر حد طبیعی بود. »
ولی من تصمیم گرفتم سلفری بدم چون هم باردار نمیشدم و هم نمیخواستم آزمایش برای بچه ریسکی داشته باشه‌. برای همین آمینو رو رد کردم. وقتی تو آزمایشگاه نیلو آزمایش دادم خیلی استرس داشتم اما همش میگفتم منفی میشه…. ( با توجه به اینکه نه ازدواج فامیلی داشتیم و نه در خانواده مشکلات این شکلی) بعد از شونزده روز طولانی که تاب و تحمل من تمام شده بود گفتند بالاخره جواب اومد و متاسفانه فاکتور تریزومی ۱۳ من پر ریسک شد. جالب اینجا بود که تو آزمایش غربالگری اول ، تریزومی ۱۳ ریسک یک به هزار و پونصد داشت ولی بقیه که یک به بیست نفر بودند منفی شد.
خب تصور کنید که ما چقدر ناراحت شدیم و گریه کردیم و باور نمی کردیم و از طرفی می دونستیم هنوز آمینو سنتز هست و میشه بهش امیدوار بود.
من از قبل از بارداری از آمینو سنتز می ترسیدم که متاسفانه قسمتم شد.
ادامه اش رو تو تاپیک بعدی می نویسم.

۶ پاسخ

ولا برا منم ریسک زده من دنبال این چیرا نرفتم دکترم گفت دل بخواهیه خواستی برو‌نخواستی نرو

بعدچیشد🥲

انشاالله که ختم به خیر شده❤️

خب بعدش؟

خب آخرش ختم بخیرشد

خب الان چیشد بچت؟

سوال های مرتبط

مامان نفس مامان نفس هفته بیست‌ودوم بارداری
آمینو سنتز قسمت ۴:
علیرغم چیزی که فکر می کردم آمینو سخت نبود. درد چندانی هم نداشت. مراقبت احتیاج داشت. من چون معلمم دو هفته مرخصی گرفتم و تو خونه ی مادرم موندم. ولی تمام روزهایی که منتظر جواب بودم گریه کردم
من نمی تونستم به جواب بد حتی فکرررر کنم.نگم اینها با حرف هاشون چه جهنمی برای ما درست کردند.
ما خیلی نذر و دعا کردیم. از لطف خدای متعال جواب آزمایش منفی شد و بچه سالم هست… میخوام بگم اگر باید آمینو کنید ؛ اول از همه به خدایی که این بچه رو داده توکل کنید ، بعد دکتر خوب پیدا کنید ، بعد کارها رو به حکمت الهی واگذار کنید. من حتی وقتی امروز جواب آمینو رو بردم برای دکتر نیک نفس، انتظار داشتم عذر بخواد. گفتم خانم دکتر خدا رو شکر سالمه ! گفت کجاش سالمه ! تو بارداری بدی داری! جفتت به درد نمی خوره ، بچه باید ۵۰۰ گرم باشه الان ۴۰۰ تا کم داره !!( بچه تو گهواره زده تو ۱۷ هفته باید ۱۹۰ گرم باشه!!! دکتر گفت ۵۰۰ گرم !!!) من هاج و واج موندم. بازم کلیییی منو نا امید کرد. گفت :( واقعا نمیدونم بارداری تو تا کی می تونه طول بکشه، اصلا حاملگی خوبی نداری!!)اینکه زودتر آسپرین رو برام شروع نکرد و باعث این اتفاق شده که جفتم سخت کار کنه ، اینکه این همه بی اطلاع و بی سواد و مهم تر بی اخلاق هست … همه باعث شد دور ایشون خط قرمز بکشم و بگردم دنبال یک دکتر ! مصمم شدم از تجربه ام براتون بنویسم چون وقتی خودم میخواستم ایشون رو انتخاب کنم همه ازشون تعریف نوشته بودند حتی بچه های همکارام رو به دنیا آوردند. ولی به نظرم وقتی تخصص کسی بارداری هست ؛ اونم بارداری پر خطر ! پس چرا انقدر باید اضطراب بده و تو رو از سرش باز کنه … من ذره ای انسانیت ندیدم.