مادر شوهرم و جاریم برادر شوهرم
خیلی اذیتم کردن باعث شدن. شوهرم خیلی کتکم زد. خیلی ضعیف و بی جون شده بودم.
شوهرم با پا زد تو کمرم
خیلی کتکم زد.
نزاشتن درست غذا بخورم
ولی خب من. خیلی شوهرمو دوست دارم
مادر شوهرم هرشب خونمون بود و منوزیادناراحت کرد،الانم میاد،مادرم گفت کمتر بروخونش شب یلدا رفتم دیگه نرفتم بازعیدمیرم هیچ وقت نمی بخشمش
یعنی جرات میکنن پا رو دمم بذارن؟🤔خانواد خودم و شوهرم که هیچی نگفتن ولی منتظرم اطرافیان زر بزنن☺
حامله که بودم شکمم خیلی کوچیک بود ماه ۸اینااصلا شکم نداشتم از اون طرفم افسردگی گرفته بودم همش گریه میکردم و از زایمان میترسیدم شنیدم که گفتن شکمش انقد کوچیک بچش مشکل داره این گریه هاشم الکی برای همین ک بچش مشکل داره
از خونواده شوهر
چون خونه مون طبقه بالا بود و منم سزارین نتونستم برم بالا از پله ها مجبوری رفتم خونه شون
فرداش پدرشوهرم همش غر میزد و آخرشم گف برو بالا خونه خودتون
بعد زایمان جاریم تاالان دیدنم نیومد از حسودی دعوت راه انداخت و نذاشت برادر شوهرم که میشه عموی بزرگ پسرم بیاد دیدنش خاک تو سر حسودش هیچوقت نه میبخشمش نه میخوام ببینمش اغده ای بد بخت و خودش به تخم چپ و راست پسرم کاش میذاشت عموی پسرم بیاد دیدنش 🫤🫤🫤
من شوهرم خدایش خیلی هواموداره کمک میکنه بهم،مواظبمه میبرم بیرون حال وهوام عوض بشه،دکترکه میرم بتونه مرخصی میگیره باهام میادتنهام نمیذاره خداخیرش بده این کارهای خوبش یادم میمونه که واسش جبران کنم
اتفاقا همیشه میترسیدم تو بارداری یکی رفتاریکنه کینه به دلم بشینه خداروشکر که انقدر آروم بودم دلم بزرگ شد قبلا خیلی دل نازک بودم
از دید بد اصلا توضیح نمیدم که باعث نشه افسردگی بگیرم گور پدر مادر شوهر
ولی از این همسرم بگم بهترین و مهربونترین و باحوصله ترین رفیقم در کنارم بود مریض شدم دوماه پیش ماشینو خابوند و نرفت جاده کنارم موند .الانم که ده روز به زایمانم مونده ور دلمه 😅😅😅همین باعث شده بهترین روزا رو داشته باشم وجود دوتا کره خر فضول و شرو پلشت😅😅🤣🤣
خانواده شوهرم خیلی تو حاملگی بهم ظلم کردن و از شوهرم کتک خوردم خیلی خون به دلم کردن و فحشم دادن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.