بچها بدترین اتفاقی که براتون افتاده که هیچوقت ا یادتون نمیره چیه؟؟

مامانم رفت

با مادرشوهرم دوساله قهرم قبل حاملگی شوهرم بامن بود میگف هیچ وقت نمیزارم بعد زایمانت بخاطر کسی غصه بخوری وهیچوقتم نمیزارم کسی قلبتو بشکنه بعد زایمانم خود همسرم بخاطر مادرش هم قلبمو شکست همم بهم غصه داد هیچوقت کاراشو اخلاقشو حرفاشو که بخاطر مادر ظالمش حرف زده بهم هیچوقت یادم نمیره

تایپ های قلبیمو بخونین متوجه زندگیم میشین ومن بدترین اتفاقات عمرمو تجربه کردم😔😔😔😔

آزار جنسی در کودکی
و فوت پسر عموم

سقط وکورتاژ پارسال ۱۴۰۲

از دست دادن بچه هام 🥲💔🖤

چه خوشگلی شمااااااا😍😍😍🧿❤️

فشار روانی زیاد توی عروسیم و حرف های فامیل بخاطر فشاری که روم بود

پارسال بچم سقط شد مامان‌بزرگم مریض بود وقتی مامانم زنگ زد به عمم که پیش مادربزرگم بود گریه کرد همون لحظه فوت کرد😞😭هیچوقت از ذهنم پاک نمیشه مادربزرگم عین یه تیکه قلبم کنده شد

اخه منم از وقتی زایمان کردم اصلا دورم نمیاد همش فکر میکنم داره بهم خیانت میکنه

میتونم بپرسم کی بهت خیانت کرد باردار بودی؟ چجوری فهمیدی؟

من بدترین زندگیم بخوام بگم ی کتاب میشه انسان بخواد بدبخت وفلک زده باش تاآخرش میشه اون کار شدنی نیست،طعم تصادف اونم هشت ماه توخونه زمین گیرشدم،نامزدکردم نامزدم مرد ،دوبار نامزد کردم توبدترین حالت عذابم دادخیانت کردازش طلاق گرفتم ازدواج سومم شوهرم شکرخدا خوبه ولی بی پولی گرانی مستاجری داغونم‌ کردم همه طعم کشیدم بابام ک سه سال پیش ایست قلبی کرد ...الانم‌ ک بچه دومم توراه باهزار مشکلات

فوت بابام

چقد خیانت سخته چجوری با خیانت زندگی میکنین؟

زود دنیا اومدن پسرم

تصادف بدی ک سال گذشته داشتم مرگ تجربه کردم به معنای واقعی 😭😭

بدترین اتفاق زندگیم دیروز😭معاینه وحشتناک دکتر

🥺🥺🥺

شب زایمان داشتم درد میکشیدم مادرم نیومد پیشم
استراحت مطلق شدم نیومد پیشم
سیسمونی نگرفت برام
حامله بودم اسباب کشی داشتم نیومد پیشم
بچمو ندیده تا حالا

فوت خواهرم با اینکه ۹سالم بود هیچ وقت فراموش نمیکنم
البته یک سری اتفاقات چرت توی خونه پدر شوهرم داشتم اونا هم هستن

فوت بابا💔

من بچه دار نمیشدم
داشتم با کسی حرف میزدم گفتم دخترم بشه فلان اسمو میزارم
طرفم گف نه من میزارم
حالا ببینیم که زودتر میاره
واون باردار شد بچش پسر شد
ومن باردار شدم دختردار شدم
ولی اون اسم رو دیگه نذاشتم چون یادآور خاطره بد بود برام

برادر شوهرم و خاهر شوهرم بخاطر موضوعاتی اومدن دم در خونمون ابرو برای شوهرم نزاشتن
هفته ی پیش بود کلی گریم گرفت
حالم بد شد خاهر شوهرم گفت ب جهنم
دیه نمیخام حتی ببینمشون 😔

۷ سالم بود بابام توی ساختمونی که کار میکرد از طبقه ۲ افتاد طبقه همکف....
و کمر به پایین فلج شد😢 هیچوقت یادم نمیره چی سختیایی کشید تو جوونیش😪🥲😢
هعی و هنوزم داره سختی میکشه😥
خدا خودش شفا بده معجزه کنه ایشاالله

پدرم جلو چشام فوت شد هیچوقت اون صحنه فراموش نمیکنم😣

ممنون عزیزم

اینکه رفتم سرخود ضربان جنین و گرفتم از ی جای نامعتبر گفت قلبش کنده باید عمل شی اومدم ی شهر دیگ دیدم دروغ گفتن خیلی بد بود سه روز تمام استرس گرفتم

چشات خیلی نازه 💚

فوت بابام...