۱۲ پاسخ

دوش آب گرم بگیر
کمپرس گرم بذار روی سینه هات
سرشونه هات و بده کسی برات ماساژ بده
ماساژ دورانی سینه
آرامش
دلستر و ماءالشعیر
آب هویج
تغذیه ی خوب
مایعات گرم
حتما حتما حتما شیر دوش
میتونی از شیر افزا هم استفاده کنی
و حتمااااا اگر خواستی به بچت شیر خشک بدی با قاشق یا قطره چکان بده شیشه نده فعلا اصلا
بچت و هم بگیر زیر سینه حتی اگر شیر نداری
مرتب بذارش میاد بالاخره

وای منم ۷اسفند نوبت دارم ولی درد پریودی دارم اب دور جنین هم ی مقدار زیادع میترسم🥲

من دیشب بخاطر درد ان اس تی دادم که انقباض نبود. معاینه کرد گف دهانه رحمت نرم شده بنظرتون چقد طول میکشه باز بشه؟ امروزم سونو بودم ۲۸۲۰گرم بود بچم. خیلی دوس دارم ۳۷یا ۳۸زایمان‌کنم

قطره شیرافزا میگن خیلی تاثیر داره

قدمش خیرو پربرکت شیراز سه روزبه بعدمیادنگران نباش ازفرداشیرت میاد

چایی دارچین و حموم تشدید کرده

حموم آب گرم بگیر ماساژ بده تا شیر جریان پیدا کنه مایعات هم زیاد بخور

عزیزم قدمش مبارک باشه. کدوم بیمارستان زایمان کردی؟؟؟

منم ۳۷ هفته و ۲ روز زایمان کردم سزاورژانسی دخترمم ۲۹۵۰ بود دستگاه نرف

قدمش پربرکت عزیزم منم زایمانم اسفندی امروزنامه سزارین وبهم دادن دعام کن

قدمش مبارک باشه عزیزم دقیقا چندهفته وچندروز بدنیااومد قبلشم دردداشتی یاهمون ی باربود

عزیزم قدم نورسیدت مبارکه گلم مشکلی نیس از شیر دوش استفاده کنی

سوال های مرتبط

مامان نیلا مامان نیلا ۲ ماهگی
من تجربه سزارینمو بگم .من ساعت یک ظهر اب وکیک خوردم اخه قرار نبود عمل بشم .که یهو گفتن نه باید عمل بشی به دکتر گفنم کیگ خوردم گفت اشکال نداره دو سه ساعته دیگه میام تاعملت کنم .منو بردن توبخش تا ساعت ۳ بعدش بردن سوند وصل کنن که خیلی برام درد داشت پرستاره گفت خانوم این کاراچیه میکنی به زور فشار داد متو با ترس و درد نازاحتی بردن اتاق عمل .رفتم تو اتاق عمل پرستارا گفتن چرا رفتی گیک واب خوردی باید بی حسی بشی منم گفنم دیسک کمر دارم باید بیهدش بشم گفتن بیهوشی خفه میشی توعمل منم ترسیدم که یهو دکترم اومد .ازترس داشتم سکته میکردم به دکترم گفتم خبلی میترسم .من دکتر بیهوشی رو ندیدم بالای سرم بود .دکترم دید که ترسیدم اشاره کرد بهش یهو دیدم لامپای اتاق عمل دارن گم نور میشن .بعد چشمامو باز کردم دیدم دخترم به سینمه تو بخش داره تتد تند شیر میخوره .پرستارا مبومدن شکممو فشار میدادن منم گیج بودم . .شبم تا ۱۲ ناشتا بودم بعدش راه رفتم .در کل سزارین خیلی راحتی اگه برگردم بازم میرم سزارین
مامان دلانا مامان دلانا ۱ ماهگی
سلام خانوما... تجربه زایمانم رو براتون میزارم ..
دکترم برای ۳۸ هفته و ۴ روز وقت سزارین بهم داده بود تقریبا از سه هفته قبلش ورم شدید یه طرفه شروع شد آزمایش دفع پروتئین هم مشکلی نداشت فشارمم همیشه رو ده بود..دو هفته مونده به زایمانم رفتم پیش دکترم قرار شد ۳۷ هفته و ۴ روز بچه رو بردارن...یه روز قبل عملم رفتم بازار زیاد هم دور نزدم اومدم خونه درد پریودی داشتم یه ترشح سفید ژله ای کشدار دیدم گفتم حتما بخاطر اینکه راه رفتم این ترشح رو دیدم بیخیال شدم..شروع کردم وسیله هامو جمع کردن برای بیمارستان .خونه هارو مرتب کردم آخر شب دوباره یه ترشح ژله ای دیدم ایندفعه مثل نخ دراز بود هرچی میکشیدم از رحمم تموم نمیشد..چون تجربه نداشتم بازم جدی نگرفتم..صبح شد پاشدم رفتم حموم دوش گرفتم کارامو میکردم همش درد داشتم میرفتم دراز میکشیدم باز بلند میشدم ..ساعتای ۱۲ نیم دردام شدید شد ساعت ۱ باید بستری میشدم رفتم بیمارستان داشتم کارای بستری رو انجام می‌دادم درد هم خیلی داشتم بهشون گفتم درد دارم گفتن باید معاینه کنیم معاینه کردن گفتن ۲ سانت باز هست انقباض داری دردای زایمان شروع شده سریع زنگ زدن به دکترم که اورژانسی خودشو برسونه.لباسامو عوض کردن سوند و سرم وصل کردن..از سوند به شدت میترسیدم گفتم میشه تو بی حسی برام بزارین گفت کاری میکنم که متوجه نشی ژل بی حسی زد بعد سوند رو وصل کرد واااقعا هیچ دردی حس نکردم عالی بود.دردام به شدت زیاد شد ماما دوباره اومد معاینه کرد گفت سر بچه خیلی پایینه دارم حسش میکنم کیسه آب هم بمبه هست درحال ترکیدنه.سریع رفت به دکترم دوباره زنگ زد که گف تو راه هست منو ببرن اتاق عمل ..
مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ ماهگی
سلام خانما خوب اومدم از تجربه زایمان سزارین ام بگم
دکتر من ۱ هفته قبل نامه بستری مو داد بعدم رفتم یدونه آزمایش دادم و رفتم پیش مشاور دکتر بیهوشی
من ۲۱ بهمن روز یکشنبه ساعت ۸ صبح رفتم بیمارستان
اونجا کاری بستری مو انجام دادم
و بعدم بیمارستان ولیعصر تبریز زایمان کردم
و بعد بهم گفته بودن از ۱۲ شب چیزی نخورم و بعد رفتم اتاقم اونجا اومدن برام سوند گذاشتن گذاشتن سوند اولش یکم درد داشت بعدش اومدن و منو بردن اتاق عمل ساعت ۱۰ بود که رفتم اتاق عمل و بعدش از آمپول بی حسی از کمر زدن که من هیچ دردی احساس نکردم بعدش پاهام که گرم شد زود شروع کردن واسه برش من حین عمل که حالت تهوع دست داد برام آمپول زدن و عمل شروع کردن و چند ثانیه بعد دختر قشنگم به دنیا اومد اون پاک کردن گذاشتن روی سینه ام و بعدش بخیه هارو زدن و یه ساعت بردن ریکاوری بعدش رفتم اتاقم درد داشتم برام شیاف گذاشتن بعدش چند ساعت بعد اومدن سوند در آوردن کمک کردن راه رفتم فقط اولین راه رفتن خیلی سخت ولی بعدش کم کم خودت می تونی راه بری و بعدش چند ساعت خودشون میان بهت سر میزنن و اگه درد داشتی خودشون شیاف میزارن برات اگه راه برین کم کم خیلی راحت میشه براتون و در کل بگم که اونجوری که میگن سزارین سخت نیست و بعد ۶ ساعت اومدن به من گفتن مایعات بخورم فقط یک روز اول سخت برات که اونم با شیاف می تونی درد تحمل کن و بعد از اینکه رفتین دستشویی بزرگ میگن که بهتون می تونید همه چیز بخورید و در کل که سزارین خیلی راحت تر از زایمان طبیعی است
مامان لیانا👼🏻💗 مامان لیانا👼🏻💗 ۱ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
پارت اول:

تاریخ زایمانم ۱۲ اسفند بود ۹ اسفند دردای نامنظم داشتم ک رفته رفته بیشتر میشد و از اونجایی ک نامتظم بود گفتم‌ چیز مهمی نیس. دردا تا صب ادامه داشت . صب ک رفتم دستشویی لکه قهوه ای دیدم رفتم ان اس تی درد نشون نداد برگشتم خونه .
دردا ادامه داشت و بیشتر میشد و شب ساعت ۱۲ ترشح موکوسی داشتم رفتم ان اس تی بازم درد نشون نداد و گفتن باید معاینه بشی درحالی ک من سزارین بودم .
اجازه معاینه ندادم و گفتن اگه میخوای دکترت بیاد و الان عملت کنه باید معاینت کنیم ببینیم اگه دهانه رحمت باز شده باشه میاد وگرنه دکتر شیفت میاد طبیعی انجام میده زایمانتو .
اجازه معاینه ندادم و برگشتم خونه . صب ساعت ۴ بیدار شدم رفتم دستشویی دیدم خونریزی دارم دوباره رفتم زایشگاه 🥴 ایندفعه اجازه معاینه دادم چون خیلی درد داشتم . نیم سانت باز بودم😑 گفتن باید صبر کنی ساعت ۸ شیفت عوض شه زنگ بزنن دکترت😐
تو اون فاصله ۳ بار ان اس تی دادم
ساعت ۸ شد شیفت عوض شد با هزار جور خواهش و پارتی بازی زنگ زدن دکتر
تمیدونم چرا اینقد مقاومت میکردن زنگ نمیژدن دکتر خودم بیاد در حالی ک نامه داشتم و دکتر پولشو گرفته بود
بعد از زنگ زدن دکتر گفت ک من نمیتونم بیام بدین دکتر شیفت عمل کنه😐
تا ساعت ۹ و نیم کسی درست و حسابی راهنماییمون نمیکرد ک چیکار کنیم
بعدش زنگ زدن دکتر شیفت گفت باید اول مریضای خودمو عمل کنم بعد .
ساعت ۱۰ ک شد رفتم ک آماده شم برای عمل…