۶ پاسخ

الهی عزیزم

عزیزم میگم بقیه هم تند تند نمیتونم بنویسم خخخخخ بخیه هام درد میکنن

خببببب

ای بابا چرا اینقد کم توضیح دادی

بقیش رو بگو

سلام بقیش

سوال های مرتبط

مامان فسقلی مامان فسقلی روزهای ابتدایی تولد
مامان 𝓦𝓸𝔂𝓪𝓷💙✨️ مامان 𝓦𝓸𝔂𝓪𝓷💙✨️ ۲ ماهگی
ببخشیددیراودم بچهااامروز روز سوممه ازالان مهمونامیان خونمون پیش این فسقلی👶😅الان وقت کردم گوشی وردارم
#زایمان طبیعی پارت ۲
خابیدیم تااینکه دقیقن ۴صبح بودکه دیدم یه چیزمثل حباب تودلم ترکید
بعدیهوزیردلم تیرکشید مث وقت پریودیام بلندشدم سریع رفتم سرویس دیدم لباس زیرم کلن خیسه خیلی ترسیدم همراه باترشح سفیدبود بعداومدم بیرون رفتم سریع یه نوارگذاشتم لباس زیرمم عوض کردم اومدم
شوهرموبیدارکردم بهش گفتم اینجوری شده فک کنم کیسه آبم پاره شده نوارگذاشتم اگه دوباره خیس شه بایدبریم بیمارستان شوهرمم که ازخاب افتاده بودبلندشدنشست توتاریکی گفت ن زهراکیسه آبت نیست حتمن ترشحه اونابعدگفتم ن علی ازدیشبه که رابطه داشتیم عمیق بودبدون جلوگیری ام بودکیسه آبم پاره شده بعدشوهرم خودشم توشک بودگف ن بابااصلن به یک شب اینجوری نمیشه اون کیسه آبت نیس گف فراموش کردی واس بچه سع ماه تواقدام بودیم نمی‌گرفت اصلن ازاون نیس بعدشم درازشدکه بخابه یهووزیردلمم تیرکشید یه مایعی ام ازم خارج شداصلن یه وضعی سریع گفتم علی نوارم خیس شدبلندشدم برم سرویس که دیدم شلوارم خیسه وفهمیدممم بلههه کیسه آبم پاره شده دقیق ساعت۵بودکه گفتم بلندشدیم حاضرشدیم بریم بیمارستان ..ازاونجایی که خونم بامامانم تویه کوچس زنگش زدم اول ورنداش خودش بعددوباره زدم اجیم ورداش طفلی خاب بود بهش گفتم کیمیاگوشیرو بده به مامان فک کنم کیسه آبم پاره شده دیگه سریع دادبه مامانم ...
مامانم گف وقت زایمانته سریع آماده شوبیاین تابریم دیگه قط کردم
بااسترس آماده شدم خیلی ام میترسیدمم به شدت شوهرم گف نترس میریم ۳نفره برمیگیردیمم👶😍یه هفته زودترازوقت طبیعیمم
دیگه رفتیم بیمارستان بخش اورژانس گفتن دراز شومعاینت کنیم دیگه لامصب معاینه هاشروع شداومدن ...